شعر مهدی جهاندار برای حقوق بی بشر / زمین به ارث می رسد، نگاه در زبور کن - تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، همزمان با جنایت های رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی غزه از یک سو و ادامه عملیات طوفان الاقصی از سوی دیگر، شاعران و نویسندگان کشورمان دست به قلم شده و شعرهای متعددی سروده اند. یکی از شاعران پرکار در این عرصه که شعرهایش با استقبال مردم در فضای مجازی روبرو شده، مهدی جهاندار است. این شاعر اخیرا دو شعر جدید درباره جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی سروده است. اولین شعر جهاندار که «حقوق بی بشر» نام گرفته به شرح زیر است:
ذلیل شد امیری اش، صغیر شد کبیری اش
شکسته شد توهم شکست ناپذیری اش
صفوفشان دودسته شد، عنانشان گسسته شد
فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد
تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش
لتفسدن مرتین فی البلاد کردنش
تو سرزمین قبله ای، اقامه کن نماز را
بی آبرو کن این جماعت قمارباز را
تمام آیه های سرخ فتح را مرور کن
زمین به ارث می رسد، نگاه در زبور کن
تو نقطه ی تلاقی چهارسوی عالمی
و جرم تو همینکه ایستاده ای و محکمی
چه نقشه ها برای تو کشیده اند گرگ ها
چه خواب ها، چه خواب ها که دیده اند گرگ ها
چه شاخه ها تبر شود، چه زیرها زبر شود
که سازمان بی ملل حقوق بی بشر شود!
دوباره از خیانت سران خودفروخته
هزار سرو له شد و هزار غنچه سوخته
سکوت های بی شرف، قنوت های بی هدف
منافقان میان حق و باطلند بی طرف
درنگ شو! به سوز سینه اهل بیت را بخوان
شتاب کن، و ما رمیت إذ رمیت را بخوان
قیام آدمیت و خروش دینی است این
صدای پای زئران اربعینی است این
ورای این حصارها و سیم خاردارها
طلوع می رسد، شکوفه می کند بهارها
به دوست خنده می زند، به دشمن اخم می کند
طبیب مان می آید و علاج زخم می کند
یگانه راز رستن و نجات چیست عاقبت؟
به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت
شعر دوم این شاعر هم «تب تبیین» نام دارد و به شرح زیر است:
مظلوم مقتدر یعنی عباس بر لب دریا
مظلوم مقتدر یعنی پرچم غروب عاشورا
مظلوم مقتدر یعنی خورشید در غل و زنجیر
مظلوم مقتدر یعنی تا شام زینب کبری
مظلوم مقتدر یعنی شمشیر مالک اشتر،
آماده ی مصاف اما، بر روی نیزه قرآن ها!
مظلوم مقتدر یعنی فریاد کودکی محزون
معراج ملتی در خون، طوفان مسجد الأقصی
مظلوم مقتدر یعنی عمار در صف صفین
عمار در تب تبیین، عمار در دل غوغا
ای بغض در گلو مانده، مظلوم مقتدر یعنی
لبخند و اشک فرمانده، هنگام رمز یازهرا
انتهای پیام/
ذلیل شد امیری اش، صغیر شد کبیری اش
شکسته شد توهم شکست ناپذیری اش
صفوفشان دودسته شد، عنانشان گسسته شد
فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد
تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش
لتفسدن مرتین فی البلاد کردنش
تو سرزمین قبله ای، اقامه کن نماز را
بی آبرو کن این جماعت قمارباز را
تمام آیه های سرخ فتح را مرور کن
زمین به ارث می رسد، نگاه در زبور کن
تو نقطه ی تلاقی چهارسوی عالمی
و جرم تو همینکه ایستاده ای و محکمی
چه نقشه ها برای تو کشیده اند گرگ ها
چه خواب ها، چه خواب ها که دیده اند گرگ ها
چه شاخه ها تبر شود، چه زیرها زبر شود
که سازمان بی ملل حقوق بی بشر شود!
دوباره از خیانت سران خودفروخته
هزار سرو له شد و هزار غنچه سوخته
سکوت های بی شرف، قنوت های بی هدف
منافقان میان حق و باطلند بی طرف
درنگ شو! به سوز سینه اهل بیت را بخوان
شتاب کن، و ما رمیت إذ رمیت را بخوان
قیام آدمیت و خروش دینی است این
صدای پای زئران اربعینی است این
ورای این حصارها و سیم خاردارها
طلوع می رسد، شکوفه می کند بهارها
به دوست خنده می زند، به دشمن اخم می کند
طبیب مان می آید و علاج زخم می کند
یگانه راز رستن و نجات چیست عاقبت؟
به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت
شعر دوم این شاعر هم «تب تبیین» نام دارد و به شرح زیر است:
مظلوم مقتدر یعنی عباس بر لب دریا
مظلوم مقتدر یعنی پرچم غروب عاشورا
مظلوم مقتدر یعنی خورشید در غل و زنجیر
مظلوم مقتدر یعنی تا شام زینب کبری
مظلوم مقتدر یعنی شمشیر مالک اشتر،
آماده ی مصاف اما، بر روی نیزه قرآن ها!
مظلوم مقتدر یعنی فریاد کودکی محزون
معراج ملتی در خون، طوفان مسجد الأقصی
مظلوم مقتدر یعنی عمار در صف صفین
عمار در تب تبیین، عمار در دل غوغا
ای بغض در گلو مانده، مظلوم مقتدر یعنی
لبخند و اشک فرمانده، هنگام رمز یازهرا
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شعر مهدی جهاندار برای حقوق بی بشر / زمین به ارث می رسد، نگاه در زبور کن - تسنیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.