بخشش و سخاوت <a href="/fa/dashboard/ ir/حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه" class="text info">حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه</a>


نمایه رهنمود حضرت امام جغفر صادق سلام الله علیه



- خصلت سخاوت و بخشش، علاوه بر آنکه در حد ذات خود از خصال و اخلاق کریمه است و موجب بهرهمندی مردم بینوا میشود، اصولا این خلق و خو، فواید و آثار اجتماعی فراوان و ملموسی دارد؛ زیرا شخص کریم و سخاوتمند، محبوب و مورد علاقه مردم است و محبت بطور کلی در هر جامعهای، مبدء تفاهمها و الفتها میشود، بلکه چه بسیار که محبت و دوستی، نردبان پیشرفت و رسیدن شخص سخاوتمند و بخششگر به ریاست و زعامت میگردد؛ یعنی انسان سخی و دست و دلباز از آنچنان محبوبیتی برخوردار میشود که مردم به سخنان او کاملا توجه میکنند و از دستورات و فرمانهایش اطاعت مینمایند و همین امر - یعنی ریاست و زعامت شخص صالح و نیکوکار و بخششگر دست و دلباز - مبدء بسیاری از خیرات و برکات برای جامعه میشود.


امام صادق (ع) به معلی میفرمود: با صله و بخشش، علاقه و محبت مردم را به سوی خود جلب کن؛ زیرا خداوند عطا و بخشش را رمز مهر و محبت و تنگ نظری و بخل را کلید عداوت و دشمنی قرار داده است. به خدا سوگند! اینکه شما چیزی از من بخواهید و من آن را به شما بدهم، نزد من دوست داشتنیتر از آن است که چیزی از من نخواهید و من هم چیزی به شما ندهم و در نهایت، نسبت به من احساس کینه و دشمنی کنید.۱



امام هدیه ها و بخششهای زیاد و کلان به مردم میداد، بطوریکه شخص بینوا پس از دریافت صله و عطای امام احساس نیاز و تنگدستی نمیکرد . اینک فرازهائی از آن را یاد میآوریم.



روزی امام یکجا مبلغ چهارصد درهم به بینوائی داد و او آن مبلغ راگرفت و سپاس گویان رفت. امام به خدمتکارش فرمود که آن بینوا را دوباره پیش امام بیاورد.
مرد بینوا عرضه داشت: ای سرور من! از شما کمک خواستم، شما هم که دادید. دوباره مرا برای چه خواستید؟
امام: رسول خدا فرمود: «بهترین صدقه، احسان، صله و بخشش آن است که طرف را بی نیاز کند»، و ما آنقدر ندادیم که تو کاملا غنی و بینیاز گردی. بیا، این نگین انگشتری را هم بگیر و دقت کن که برای آن ده هزار درهم قیمت گذاشته شده است؛ اگر روزی نیاز پیدا کردی آن را به همین قیمت بفروش.۲



به گمان من امام صادق (ع) برای اینکه آن مرد، مرحمتی امام را سپاس گفت و شکر گزاری نمود لذا دوباره صله دیگر به او داد؛ زیرا زبان شکر و سپاس از انگیزههای افزایش نعمت است: «لئن شکرتم لا زیدنکم …» ۳



در موردی دیگر، امام به سائلی که ابتدائا فقط سه حبه انگور داده بود، بعد به وی دو مشت پر و سپس بیست درهم و در آخر یک پیراهن افزون داد. چون او با دریافت اولین صله و احسان، حمد خدا را بجای آورده و قانع شده بود، امام هم آنقدر به او صله داد که او از ستایش و دعا برای امام خسته شد و باز ایستاد. ۴



روزی مردی به نام اشجع سلمی به حضور امام شرفیاب شد و دید امام بیمار است و در رختخواب آرمیده. اشجع در کنار امام نشست و از علت بیماری سؤال کرد. امام به او گفت: از علت بیماری من درگذر! بگو ببینم برای چه کار و مقصدی آمدهای؟
اشجع ضمن دو بیت شعر چنین گفت: خداوند لباس عافیت بر تن شما بپوشاند و چه در خواب و چه در بیداری شما را سالم و تندرست بدارد. خداوند رنجوری را از شما دور کند، آنگونه که خواری و ذلت سؤال را از شما دور فرموده است .
امام به خدمتکار خانه فرمود: ببین چقدر پول داریم؟
خدمتکار گفت: چهار صد درهم .
امام فرمود: همه آن را به اشجع بده. ۵



مفضل بن قیس بن رمانه که یکی از شاگردان امام و یاران نیک او بود، نزد امام آمد و از گرفتاری و نادری، زبان به شکوه گشود و از او التماس دعا کرد. امام به کنیز گفت: کیسهای را که ابوجعفر برای ما فرستاده است، بیاور!
او کیسه را آورد و امام خطاب به مفضل فرمود: توی این کیسه چهارهزار دینار است ؛ هر چه میخواهی از آن بردار!
مفضل:نه، به خدا سوگند! قربات گردم، فقط خواستم دعا بفرمائید.
امام: دعا هم خواهم کرد. فقط «سعی کن» همه گرفتاریت را به مردم نگوئی که در نظر آنان بی مقدار میشوی. ۶



اینها شمهای از صلهها و احسانهای بزرگی که فقط مثالی میتواند باشد برای آن خصال والای امام و ما درصدد آن نیستیم که همه بزرگواریهای آن حضرت را مطرح سازیم.



بخششهای پنهانی امام صادق (ع)


عطا و بخشش هر چند از سوی پدر و یا مهربانتر از او مثل امام، صورت بگیرد، چه بسا برای شخص احساس شونده و پذیرنده، موجب سرشکستگی و ذلت و خواری میشود؛ زیرا به هر حال، عطا و بخشش نشانگر آن است که عطا کننده فضیلت دارد و گیرنده نیازمند و محتاج است و نیاز و احتیاج در حد ذات خود کمبود و نقصان میباشد و از نظر روحی موجب شکست و خفت میشود.



از سوی دیگر، گاهی شخص احسانگر و بخشنده در وجود خود احساس نشاط و شادی و برتری میکند. بعلاوه برخی از عطا و بخشش کنندگان میخواهند بدان وسیله یاد شوند و به مردم فخر بفروشند و ریا و تظاهر نمایند؛ چیزهائی که روحهای بزرگ و پاک از آنگونه آثار دوری میجویند. پس به همین جهت وجهات دیگر است که صاحبان اخلاق فاضله، عادت داشتند که صله و احسان خود را پنهانی و در خفا انجام دهند.



شما اگر سیره امامان معصوم علیهم السلام را مطالعه کنید، خواهید دید که آنان منتظر فرا رسیدن ظلمت شب بودهاند تا آن را پوششی قرار دهند برای بخششها، احسانها و عطایای خویش. و این همه اصرار بر پنهانی و سری انجام دادن احسان از سوی آنان بدان سبب بوده است که آنان نمیخواستند آثار ذلت و خواری نیاز را در چهره نیازمندان ببینند و کرنش حاجتمند را در برابر شخص دارا و عطا کننده مشاهده کنند، وگرنه مقام آن بزرگواران ارجمندتر از آن بوده است که از آشکار کردن احسان وصله خود بیمناک شوند که مبادا دچار لغزشهای اخلاقی گردند.



امام صادق (ع) با فرا رسیدن شب، خورجینی را که پر ازنان و گوشت و پول (دراهم) بود، بر دوش خویش میانداخت و به سوی خانههای نیازمندان و محتاجان اهل مدینه راه میافتاد و همه آن نان و گوشت و پول را میان آنان قسمت میفرمود و آنان امام را نمیشناختند و نمیفهمیدند که چه کسی در این شب تاریک برایشان آذوقه آورده است، تا اینکه امام رحلت فرمود و آن صلهها و احسانها قطع گردید. در این موقع پی بردند که همه آنها از ابی عبدالله (ع) بوده است .
این سیره را پدران و نیاکان امام صادق (ع) نیز داشتند. آنان به همین روش میزیستند، چنانکه فرزندان گرامی امام نیز پس از او به همان سیره و روش او زندگی کردند و راه او را ادامه دادند.



امام نه تنها با مردم مدینه اینگونه رفتار میکرد، بلکه با بنیهاشم بطور کلی چنین مینمود. آری، امام بطور مرتب به بین هاشم احسان وصله میکرد و میکوشید که آنان ندانند این صله و احسان از سوی کیست. آن حضرت کیسههای پول (دینار) برای بنی هاشم میفرستاد و به شخص برنده میگفت: به آنان بگو که این پول از عراق برای شما فرستاده شده است. و وقتی که آن شخص پیش امام بر میگشت، میپرسید: چه میگفتند؟ جواب میشنید که میگفتند: خدا به تو پاداش نیکو دهد که به خویشاوندان رسول خدا احسان کردی و خداوند میان ما و جعفر (ع) نیز حکم و داور باشد.
امام پس از شنیدن این سخن به سجده میافتاد و عرض میکرد: خدایا! گردن مرا برای خدمت به فرزندان پدرم رام گردان.۷



یک روز امام صادق (ع) کیسه پولی را به ابوجعفر خثعمی که یکی از شاگردان و اصحاب مورد وثوق او بود، داد و دستور فرمود که آن را به یکی از بنی هاشم بدهد و تأکید کرد که این صله، پنهانی صورت گیرد و او نداند که از طرف امام است .
هنگامی که ابو جعفر کیسه پول را به آن مرد هاشمی داد، او دست به دعا بلند کرد و گفت: خداوندا! به این مرد احسان کننده پاداش خیر بده که گاه گاهی پولی برای ما میفرستد و ما بدین وسیله زندگیمان را سروسامان میدهیم؛ اما جعفر (ع) با وجود آن همه ثروت و دارائی که دارد چیزی برای ما نمیفرستد. ۸



امام صادق (ع) صلهها و عطاها و احسانهایش را حتی از کسانی که با او قطع ارتباط کرده بودند، نمیبرید. حتی در ساعت و لحظه وفات نیز به فکر خویشاوندانش بود و موقعی که دستور داد برای همه آنان چیزی فرستاده شود، فرمود به حسن بن علی افطس ۹نیز هفتاد دینار بدهند.
به امام عرض شد، آیا به مردی که با دشنه به شما حمله کرده و میخواسته است شما را بکشد، پول میدهید؟!
در پاسخ فرمود: مگر قرآن نمیخوانید که میگوید:



و الذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب.۱۰
و کسانی که پیوند برقرار میکنند آنجا که خداوند فرمان پیوند و ارتباط داده و از پروردگارشان میترسند و از حسابرسی بد بیمنا کند.



و در ادامه سخنش فرمود: خداوند بهشت را آفریده و آن را پاکیزه و معطر ساخته است و بوی عطرآگین آن از مسافت دو هزار ساله به مشام میرسد، اما عاق والدین و قطع کننده بارحم و خویشاوند نزدیک، بوی آن را احساس نمیکند.
این بود شمهای از احسانها و صلههای پنهانی امام که نشانگر مهر و محبت عواطف انسانی آن حضرت تواند باشد.



پی نوشتها:


۱- همان کتاب، مجلس ۱۱.
۲- بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۶۱.
۳- ابراهیم /۷.
۴- بحارالانوار، ج ۴۷،ص ۴۳.
۵- او یکی از شعرای شیرین سخن و از ابراز کنندگان مراتب ولاء و دوستی اهل بیت بوده است. نگاه کنید به اغانی،
ج ۱۷، ص ۳۰ و اعیان الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۴۶.
۶- رجال کشی، ص ۱۶۱.
۷- بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۶۰.
۸- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۷۳.
۹- او حسن بن علی اصغر بن علی بن حسین علیهما السلام بود که همراه محمد بن عبدالله خروج کرد و به دستش یک پرچم سفید بود و در این راه سختی و مشقت زیاد کشید. گویند در میان یاران محمد، شخصی به شجاعت، دلیری و بردباری حسن نبوده است و از بس قدی کشیده و بازوی نیرومند داشت به او نیزه آل ابی طالب میگفتند. پس از آنکه محمد کشته شد، حسن افطس متواری گردید؛ اما موقعی که امام صادق (ع) وارد عراق شد و با ابوجعفر منصور دیدار فرمود، نزد او درباره حسن شفاعت کرد و منصور هم از حسن درگذشت و با این لطف و محبتی که امام درباره حسن کرد و با وصف آن همه احسان و نکوئی، مع ذلک او با دشنه به امام حمل کرد و قصد قتل او را داشت .
۱۰- الرعد /۲۱.






صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق (ع)، ص ۳۰۷ - ۳۱۱.



http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamSadegh/Shahadat/۸۶/Akhlagh-Sefat/Sekhavat.aspx


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «بخشش و سخاوت حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.