شرحی بر انشراح سوره فلق قرآن مالک <a href="/fa/dashboard/ ir/یوم الدین" class="text info">یوم الدین</a>
﴿ سورة الفلق - سورة ١١٣ - تعداد آیات ٥ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح، (۱)
از شر تمام آنچه آفریده است; (۲)
و از شر هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد می شود; (۳)
و از شر آنها كه با افسون در گرهها می دمند (و هر تصمیمى را سست مىكنند); (۴)
و از شر هر حسودى هنگامى كه حسد می ورزد! (۵)
http://quran.anhar.ir/tarjome-7834.htm
پیامهای سوره فلق
1. کلیه سورههای قرآن جنبۀ توحیدی دارد و نأکید ولایت خداوند بر انسانهاست دارند که اسماء خداوند در سوره آورده شود، ولی بعضی سورهها از نظر اصول دین جنبه توحیدی آنها بیشتر است و سوره فلق از جمله این سوره هاست، که دارای روح توان توحیدی بیشتری می باشد، زیرا از آیه اول تا آخرین آیه سوره فلق امر به پناه بردن به خداوند پروردگار فلق می باشد، و این بدین معناست که مرجع انسانها در پناه آوردن همه موارد فقط خداوند است.
2. یک مبحث فلسفی هم در سورههای قرآن دیده می شود که خطابه از وحدت به کثرت است، به این معنی که خداوند به پیامبر وحضرت قرآن را برای همه انسانها و حتی خلایق عرضه می دارد ( بطور مثال جن ها هم از دین حضرت محمد سلام الله علیه بهره مند می شوند.) اگر به سر منشاء هستی نگاه کنیم خداوند با انسانها در این آیات صحبت نموده است و اگر به پیامبر که رسول سلام الله علیه دقت نمائیم ، حضرت رسول از طرف خداوند آیات وحی را به مردم ابلاغ نموده است، هر دو مورد از وحدت به کثرت از نظر فلسفی ارتباط برقرار می شود.
3. مسئله مهمی دیگری که در دو سوره ناس و فلق تکرار شده است امر خداوند به بندگانش این است که از شرها به خدا پناه ببرند و حرکتی دو طرف اتفاق می افتد به این معنی که از نظر فلسفی کثرت بندگان به وحدت یعنی خدای متعال پناه می آورند. که فلسفه کثرت به وحدت را ممکن می نماید. ( در بعضی از آیات قرآن ارتباط دوطرفِ وحدت به کثرت و کثرت به وحدت بسیار مشهود و تذکر مستقیم نسبت به آن صورت پذیرفته است. )
4. از نظر تعلیم و تربیّت ضرورت دارد آموزش و پرورش و آموزش عالی و حوزهها و وزارت ارشاد اسلامی و مبلغین دینی به تناسب سن و درک و فهم افراد کارهای تعلیم و تربیتی لازم را در رابطه سورههای قرآنی از جمله سوره فلق انجام شود و از نظر ارتباطات جنبه اجتماعی دارد، ولی فقط در ارتباط با انسانها نیست، شامل ارتباط با موجودات دیگر هم می شود.
5. شر وجود واقعی دارد، در موجودات عامل شر وجود دارد، به همین دلیل باید به دستورات و رهنمودهای خداوند عمل نمود و در این سوره امر شده به اینکه از شر خلایق به خالق موجودات پناه آورده شود، تا بندگان خداوند در امان عنایات خداوند محافظت شوند.
6. آیه های سوره فلق تاکید به نیازمندی انسان و خلایق در امور، مختلف به خداوند دارد، از جمله نیاز انسان پناه بردن به خداوند از شر های مختلفی که در خلقت وجود دارد.
7. شرارتها می تواند در زمانها یا وضعیت خاصی ( مانند ظلمت و جهل ) بیشتر اتفاق بیافتد.
8. از اساس ترین علت شرارتها می تواند گرفتاری به خصلت بد رذائل اخلاقی مانند حسد باشد، که در این رابطه با انجان رفتارهای تعلیم و تربیّتی و تزکیه نفس باید نفس از متخلص بود به حسد منزه شود.
9. شرها می تواند از سازوکار خاصی برای تسلط بر انسان برخوردار باشد و به شکلهای مختلف اتفاق بیافتد. ( یا نفوذ جن و هر موجود دیگر بر انسان باشد و یا از سحر و جادو و یا از رفتار ناشی از حسد و یا به شکل دیگر باشد. )
10. لازم است با تدبّر و مطالعه بیشتر در تفسیر و تحقیقات مربوطه به عمق مطلب و مسائل مربوط بیشتر پرداخته شود.
11. انسانها چون آگاهی لازم از موضوع شر بدرستی ندارند معمولا دچار مشکل می شوند و در این مسائل یا متحیّر می شوند و یا بی تفاوت و یا دچار ترس و یا از مواجه درست با قضیه ( مغلوب نشدن به شر ) ناامید می شوند.
12. این مسئله مهم است که بدانیم یکی از راههای خیلی مهم در رابطه با شر پناه بردن به خداوند است و البته در کنارش باید به اندازه و متناسب سن باید بتدریج در رابطه با مسائل آن و چگونگی مواجه شر دانش و آگاهی دینی لازم وجود داشته باشد.
13. موضوع سوره پناه بردن به خداوند از شر هست و آیات یک تا پنج به هم مربوط می باشند. در ضمن سورهها و آیات دیگری هم هست که پناه بردن به خداوند را یادآوری می نماید و در محفوظ ماندن انسان موثر است که باید در مورد آن تحقیق نمود.
14. شخصیّت فرد حسود از نظر خداوند و دین و در جامعه سالم قابل قبول نیست و دچار بیماری اخلاقی حسد است و معمولا در جامعه با خصلتهای بد خود را رسوا می نماید و موجب ضربه زدن به خود و دیگران بطور خواسته و ناخواسته می شود و معمولا فرد حسود درونی ناآرام دارد و دارای انژی منفی هست و خصلت حسادت بر سلامت نفس و روح و روان و نگرش خودش و دیگران تاثیر گذار هست و سلامت ارتبطاتش با دیگران را خدشه دار می نماید، به همین دلیل باید نه تنها انسانها از خصلت حسادتی که در درونشان خفته یا بیدار است منزه نمایند بلکه کمک نمایند جامعه از خصلت حسد منزه شود و البته از جمله آسانترین و مطمئن ترین کار ( که خداوند هم به دلیل مؤثر بودنش به آن فرمان داده است ) پناه بردن به خداوند از شر حسادت حسودان است.
15. پناه بردن به خداوند به این معنی نیست که برای منزه شدن از شرها چه شری که در انسان است و چه شری که در موجودات است نباید تلاش نمود، برخورداری از دانش و اعتقادات اصول و احکام دین و بهره مندی از رهنمودهای فضائل اخلاقی که برای حفظ انسانها و تزکیه نفس و قوی شدن نگرش و اعتقادات در برابر ضعف نفس خود و دیگران، کاری ضروریست و بهره مندی از نفس زکیه و نفس مطمئنه با رضایتمندی خداوند میزان و هماهنگ است و انسانها دارای تقوا ( قوی به رضایتمندی رهنمودهای خداوند و معصومین سلام الله علیه عمل نمودن ) و وراع ( اجتناب از گناه و معصیت ) شوند و دارای خلوص نیّت و نگرش و رفتار باشند ولی در کنار آن ( در کنار تلاشی که برای منزهی موجودات از شر باید صورت پذیرد، ) پناه بردن به خداوند از شرهای موجود ضروری است.
برداشت درباره موضوعیت و معانی آیات و سوره ناس:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
خداوند در همه سورهها به انسانها یادآوری می کند که همه آیات را بر شما عرضه می نمایم ولی اول بدانید که من همان خداوند بخشنده مهربان هستم، گویا می خواهد ما توان الهی اش را در کنار بخشندگی و مهربانیش را اصلا فراموش ننمائیم و این نشان می دهد اصل اول تعلیم و تربیّت این است که بدانید بنده آن خداوندی هستید که با وجود تمام توان اسماء و صفات عالیش، آنچه که نباید فراموش شود بخشندگی و مهربانی خداوند است. این موضوع نشان می دهد که برای خداوند امیدواری انسان به رحمت و بخشندگی و محبت خداوند مهم است، یعنی اگر آیه انذار را دیدی باز بدان این آیه انذار از طرف خداوندی است که با تمام جلال و جبروتی که دارد ولی بخشنده و مهربان است و دوست ندارد بندگانش از رحمتش و بخشندگی و محبتش نا امید شوند.
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾
بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح، (۱)
جمله (بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپیده صبح)، امری می باشد و دستور به امر پناه بردن به پروردگاری ( به فرموده اساتید مترجم و مفسران که پروردگار سپیده دم است)، و یا به عبارتی دیگر پروردگاری که جدا کننده شب از روز و یا جدا کننده افلاک از هم و یا جدا کننده هر چیز از هم می باشد و یا آنطور که در واقع عمل پناه بردن به پرورش دهنده ای که توانائی دارد که سپیده دم را بوجود آورد روز را از شب و شب را از روز جدا نماید و یا افلاک را بطوری که به هم آسیب نزنند در مدار گردش آسمان جدا از هم در گردش دراورد و در واقع در اینجا به نظر می رسد که خداوند عظمت توان خود را در جدا نمودن در طبیعت و یا جدائی یکی از یکی دیگر و یاظهور یکی با جدا نمودن از دیگری را نشان می دهد، هر چند که از نظر ما کاری دشوار بیاید و به توانائی خارق العاده ای نیاز داشته باشد، نشان می دهد که در ید توان الهی، خداوند کاری سهل و آسان و شدنی است، پس می تواند به آسانی از شر آنچه انسانها از آن در عذاب هستند، آنها را نجات دهد. پس بگو پناه می برم به پروردگار فلق
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾
از شر تمام آنچه آفریده است; (۲)
چرا به خداوند پناه می برید ؟ به فرموده مترجمان و مفسران از شر تمام آنچه که خداوند خلق نموده است، به خداوند پناه برده می شود.این آیه نشان دهنده این است از خلقت امکان شر برخاستن وجود دارد و برای این مسئله بهترین راه نجات این است که به خداوند پناه برده شود. پس شر وجود دارد و تا زمانی که شر وجود دارد هم پناه بردن به خدا لازم است و هم انسانها نیازمند پناه بردن به خداوند هستند و هم باید علم در امان ماندن از شر مخلوقات را بیاموزند، شاید برای همین است که اول آیه آمده است قل اعوذ برب الفلق زیرا پروردگاری که می تواند سپیده را از شب جدا سازد، خداوندی که می تواند کرات را از هم جدا سازد، می تواند انسان را به رشد و دانائی و تزکیه نفس و خویشتنداری و آگاهی و دانائی و مهارتی برساند که با کمک عنایات خدا از شرها محفوظ بماند. در واقع همینطور که خداوند می تواند افلاک و سپیده صبح را از شب حفظ نماید و کاری بس سخت و غیر ممکن را ممکن نماید می تواند موجودات را از هر چه شب هست، به عنایات توانمندیها و علم خودش محافظت نماید. پس انسان از شر آنچه در خلقت است و از شر همه آنچه آفرید شده و یا از همه شری که خلق شده به پروردگار فلق باید پناه آورد، تا خود را از شرها در امان دارد و محافظت نماید.
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾
و از شر هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد می شود; (۳)
در اینجا مترجمان گرامی فرموده اند و و از شر هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد می شود، اگر مبنا را این ترجمه بگیریم می توان درک کرد که موجودی هست ( ائم از جن و یا موجودات دیگر ) که شبها می تواند بر انسانها تاثیر داشته باشد و یا نافذ بر انسانها باشد و یا مسلط بر انسانها شود ویا وارد به انسانها شود و یا از طریق تسخیر انسان بر انسان مسلط شود؛ ولی اینکه ما غاسق را به این معنا معنی نمائیم که از ناآگاهی انسان استفاده نماید و یا از در ظلمت بودن و نادان بودن انسان سوء استفاده نماید و شر آن موجود بر انسان واقع شود و آن شر بر انسان مسلط و نافذ شود ( حال هر شری که باشد و یا منظور شری باشد که تفسیرش در آیات دو و سه و چهار و پنج سورۀ فلق و آیات سوره ناس به آن اشاره شده است) و شاید وقب از نظر تاثیر گذاری و نفوذ و ورود شری را شامل می شود که منجر به گرفتار شدن به گناه ائم از فکر گناه، احساس گناه و یا گفتار و عمل گناه می شود یعنی ورود و نفوذی که تاثیراتش دامنگیر انسان می شود و یا انسان متاثر از آثار بد آن هست و یا تحت تاثیر سلطه اشتباهات آن قرار می گیرد، مانند انجام کار خلاف و عمل گناه و شرارت می شود و یا مترادف بندگی شر نمودن است مثلا مطیع هواهای نفسانی که خداوند از آن نهی نموده است و موجب گناه صغیره و کبیره می شود و فرد را مغبون و متضرر می نماید و آثارش بر روح و روان و پاکی عمل و ذهن و فکر و قلب انسان تاثیرات ناخواسته یا خواسته می گذارد و انسان را در سیاهیهای گناه گرفتار می نماید و آثار شر آن استمرار داشته باشد و لباس و قباء سیاهاست که بر پاکی روح تاثیر گذار است. پس از شر هر موجودی که شبانه یا در ظلمت ناآگاهی وارد یا نافذ شود باید به خداوند پناه برد.
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾
و از شر آنها كه با افسون در گرهها می دمند (و هر تصمیمى را سست مىكنند); (۴)
و آنطور که مترجمان و مفسران فرموده اند و از شرّ آنها که افسون در گرهها می دمند یا به عبارتی باید از ساحران که در کارها سحر می کنند و گره می اندازند و مشکلات و ناراحتی برای انسانها درست می کنند تا کارهایشان یا قراردادهیشان یا انچه که بدان تعهد نموده اند انجام نشود و در انجام آن کارها تردید و سستی بوجود آید باید از شر تبهکاری آنچه نفس را درچار آسیب می نماید و با کارهای ناثواب سحر و جادو بر نفس تاثیر سوء می گذارد به خداوند پناه برد و در عبارت دیگر چنین می توان معنا نمود از شر نفسها یا از آن بدی که در نفس نهفته هست و منجر می شود که عقدها و پیمانها و عهدها و قراردادهائی که حق هست و به رضایتمندی خداوند است، سست شود و از بین برود.
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
و از شر هر حسودى هنگامى كه حسد می ورزد! (۵)
و آنطور که مترجمان و مفسران فرموده اند و از شر حسد حسود باید به خداوند پناه برد. حسد یکی از رذائلی هست که انسان را دچار بیماری حسادت می نماید به این معنی که فرد حسود نمی تواند موفقیت انسان دیگری را ببیند و در بعضی موارد سخت است که حتی شاهد موفقیت خودش باشد باید از شر حسادت درون خود و دیگران به خداوند پناه برد. امر از وجود آنجه شر هست و تأ ثیر بد دارد، به خداوند پناه بردن دلالت بر این دارد که از شر آنچه که در نفس یا بر نفس است تنها با مدد و تمسک به توانمندی و علم و قدرت خداوند عزوجل و متعالی امکان نجات از آن ممکن می شود و نجات از شرارتهای نفس و منزه نمودن آن با بهره مندی از رهنمودهای خداوند بر تهذیب نفس و تقویت آن در تقوای الهی و قوی عمل نمودن به رضایتمندی خداوند ممکن می شود.
شباهتها و سرچشمۀ کلماتی که در ادبیات فارسی کاربُرد دارد ( سوره فلق ):
قل: به قول فلانی، قل قل سماور. اعوذ: عودت دادن؛ معاوده . مِن: مَن. شر: شر، شرور، شرها. ما: ما، مو. خِلَق: خلقت، خلق.
غاسق: غاصب، غصب، غصبی، مغاصبت. اذا: از او، اذان، وقب: وقب، عقبه، عقب، عاقبت، معاقبه. نفاثات: نفسها، نفس، نفوس، متنفس
حاسد: حسود. حسد: حسد
دعا بعد از خواندن سوره فلق
ای خداوندی که بخشنده و مهربانی
پناه می برم به پروردگار فلق، پروردگار پدیدآورنده سپیده دم صبح، پروردگار پدیدآورنده افلاک ای خداوند بزرگ که دارای توانائیهای و علوم لایتناهی هستید و ای خداوند که همه باید به تو روی آورند چون شما هستید که بر همه علوم آگاهید و توحید همه بندگان در این عمل معنا می شود که به شما ای خداوند مهربان روی آورند و شما بر همه خلایق ولایت کامل باید داشته باشید و شما هستید که بندگان همه با بهره مندی از رهنمودهایت و بهرهمندی از ولایتت سعادتمند و خوشبخت و رستگار خواهند شد.
از شر تمام آنچه خلق شده به تو پناه می آوریم، بارالها از هر شری که در ظلمت بر ما احاطه شود به تو ای خداوند عزیز پناه می آوریم. پروردگارا ما از شر هر آنچه قراردادها و تعهدهای عقد را که به حق و رضایتمندی تو بسته شده است را سست و بی اعتبار و نافرجام نماید به تو پناه می اوریم. با رپروردگارا! ما از شر حسادت حسودان به تو پناه می آوریم و از تو می خواهیم به لطف عمیم خویش همه خلقت را منزه از شرها و حسادتها و رذائل و بدیهای نفس و جهالتها و نا اگاهیهائی بنمائید که آنها را محروم از سعادتمند شدن می نماید و همه خلقت را به تعالی و کمالات و منزهی و رشد و توفیق بهره مندی از نعمتهای صراط مستقیم مستفیض گردانید تا برای نقش آفرینی که از ازل بد ان، قصد به عظمت آفرینش نموده اید، همگان را بنده و عبد دائمی و همیشگی خود نمائید و همه نسلهایشان را به منزهی و تعالی و به رشد و کمالات و فضائل و دانائی و توانائی نفس زکیه به تعالی احسن تقویم میزان نمائید و همه شرها و همه ظلمها را به قدرت لایزال و عنایات الهی خویش به پایان رسانید و زندگی همه را به احسن تقویم چنان میزان نمائید که تحقق سوره نصر و تحقق سوره قدر و تحقق سوره حمد و تحقق همه آیات سعادتمندی سورههای وحی شما ای خداوند متعالی باشد. به حرمت محمد و آله طاهرین به برکت صلوات بر محمد و آل محمد "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" یا ارحم الراحمین
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شرحی بر انشراح سوره فلق قرآن مالک یوم الدین» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.