پیامبر (ص) در آئینه روی علی (ع)



به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشت بخشعلی قنبری دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی است که به مناسبت میلاد پیامبر اعظم (ص) نوشته است:

اگر می خواهید پیامبر بی بدیل را نظاره کنید به روی علی بنگرید که همه حرکات و سکنات این انسان عظیم برخاسته و برگرفته از پیامبر بی بدیل است و می توان او را آئینه بی نظیر اوصاف پیامبر (ص) دانست. شگفتا هر کاری که پیامبر در مکه انجام داد علی آنها را در بصره به تکرار نشست و با صدای بلند به خطاکاران این شهر بی معرفت فرمود: بروید همه آزاد شده، هستید و همه شما را بخشیدم و دستور دادم به مجروح هانتان رسیدگی کنند؛ همان کاری که پیامبر بزرگ در مکه انجام داد.

این علی در سخنانش چنان شیفته پیامبر است که گاه آنقدر از او سخن می کند که خود را فراموش می کند. گاه می گوید علی بنده ای از بندگان محمد است و گاه چنان در وصفش سخن می کند که موضوع سخنش تحت الشعاع این وصف قرار می گیرد و چون پیامبر را از دست می دهد خود از دست می رود، گو اینکه پیامبر روح علی بود و چون برخاست علی غیب شد!

در جای جای نهج البلاغه از بزرگی و کرامت محمد سخن می کند و او را به ابر کرامتی تشبیه می کند که هر آن بر دشت های کویری همه آدمیان می بارد تا همگان را به اخلاقی نیکو دعوت کند و با همه وجودش درس اخلاق را در اندیشه و روان و گفتار و کردارش مجسم می سازد تا آدمیان بدانند که بدون اخلاق مردن به مراتب بهتر از ماندن. شگفتا علی نیز این سخن را در یکی از خطبه های نهج البلاغه آورده و فرموده است که خدایا اگر آنی قرار باشد علی بدون اخلاق زندگی کند همان آن جانش بستان!!

مولا علی در خطبه های پر شماری از نهج البلاغه از پیامبر سخن گفته که یکی از آنها خطبه ۹۴ است که در آن بر کرامت این انسان بی بدیل تاریخ بشر تکیه و تاکید می کند: حتی أفضت کرامة الله سبحانه و تعالی إلی محمد (صلی الله علیه وآله) فأخرجه من أفضل المعادن منبتا و أعز الأرومات مغرسا من الشجرة التی صدع منها أنبیاءه و انتجب منها أمناءه. عترته خیر العتر و أسرته خیر الأسر و شجرته خیر الشجر، نبتت فی حرم و بسقت فی کرم، لها فروع طوال و ثمر لا ینال؛ فهو إمام من اتقی و بصیرة من اهتدی، سراج لمع ضوؤه و شهاب سطع نوره و زند برق لمعه، سیرته القصد و سنته الرشد و کلامه الفصل و حکمه العدل. أرسله علی حین فترة من الرسل و هفوة عن العمل و غباوة من الأمم؛ تا کرامت نبوت از سوی خداوند سبحان نصیب محمد (صلی الله علیه و آله) گردید. او را از نیکوترین خاندان ها و عزیزترین دودمان ها بیرون آورد، از شجره ای که پیامبرانش را از آن آشکار نموده بود و امینان وحی خود را از آن برگزیده بود. خاندان او، بهترین خاندان هاست و اهل بیتش، نیکوترین اهل بیت ها.

شجره او که بهترین شجره هاست در حرم روییده و در بستان مجد و شرف بالیده است. شاخه هایش بلند و ثمرتش دور از دسترس. اوست پیشوای پرهیزگاران و چشم بینای هدایت یافتگان. اوست چراغ پرفروغ و شهاب درخشان و آتشزنه فروزان. سیرتش میانه روی است، آئینش راهنماینده، کلامش جدا کننده حق از باطل و داوریش قرین عدالت. او را در زمانی فرستاد که پیامبرانی نبودند و مردم در گرو خطاها و لغزش ها بودند و امت ها در نادانی و بی خبری گرفتار (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

در عبارت بالا بر چند نکته مهم درباره وجود و اخلاق و خاندان پیامبر اسلام (ص) اشاره شده که عبارتند از: فأخرجه من أفضل المعادن منبتا و أعز الأرومات مغرسا. این پیامبر معادن بی نظیر الاهی به سوی مردم گسیل شده است اما این معدن نیکی بود شرط لازم نبوت است نه شرط کافی و شرط کافی آن وقت مهیا می شود این انسان بی بدیل در مکه به دو صفت صداقت و امانت ستوده می شود به گونه ای که در میان اهل بطحا یکه و بی نظیر است به حدی که هیچ کس جرأت یافتن ذره ای خلاف این دو صف ذاتی را نمی یابد.

من الشجرة التی صدع منها أنبیاءه و انتجب منها أمناءه. این پیامبر شاخه ای از شاخه های عظیم نبوت است و راه او همان راه انبیای پیشین است و رسالتش هم در همان ردیف مبنا و معنا می یابد.

عترته خیر العتر و أسرته خیر الأسر. عشیره و خاندانش نه تنها در میان عرب مکه بی نظیر است بلکه با تربیتی که پیامبر ارزانی خاندانش می کند در همه تاریخ اصیل و بی بدیل می ماند. در این خاندان چهار دختر زنده می مانند و نشانی از فرزند پسر باقی نیست! شگفتا پیامبر پسر ندارد و این برای عرب سخت شگفت انگیز است که او را بدون پسر می یابد و از این جهت خیلی نگران نیست که این پیامبر با دین اجدادی اش مخالفت کند؛ زیرا مخالفت او تا زنده است ادامه می یابد و بعد از مرگش وارثی نخواهد داشت!! در حالی که نمی دانست او آمده است بر عظمت زن تأکید کند و از طریق زن راهش را ادامه دهد و در روزگاری که مرد بر گرده انسان سوار است او از زن و عظمتش یاد کرد و زن را بر صدر نشاند و قدرش را بی نظیر خواند و بر دست های دخترانش به ویژه دختر آخرینش فاطمه بوسه ها زد تا بگوید او تنها پیامبر مردان نیست بلکه او آمده است انسان را احیا کند و به انسان هشدار دهد که انسان هدف اوست و جنسیت در قاموس او رنگ می بازد.

و شجرته خیر الشجر. علی پیامبر را به درختی تشبیه می کند که در میان درخت ها هم پربرگ تر از بقیه و هم پرثمرتر از سایرین است و هم میوه هایش پرآب تر از بقیه و هم ریشه در اعماق زمین دارد و در برابر هر بادی خم به ابرو نمی آورد بلکه این درخت ریشه در زمین و شاخ و برگ های در آسمان معنویت پهن گشته اند و اصلش ثابت و ماندگار و شاخه هایش پرثمر و اهل کرامت اند.

نبتت فی حرم و بسقت فی کرم. این پیامبر نسبت عمیق و دیرینی با کرامت و بزرگواری و بخشیدن دارد و این ویژگی را در همه دوران زندگی اش به عینیت رسانده است و همگان او را به نام کریم می شناسند که نام دیگر خدای اوست. بنابراین تنها کسانی می توانند مدعی تام پیروی از این انسان بزرگ را بکنند که صفت شاخص اخلاقی شان کرامت باشد. او تجلی گاه صفت کرامت خداوند است و گناه و خطا را هرچند بزرگ باشد نیز می بخشد.

لها فروع طوال و ثمر لا ینال. این پیامبر به رغم آنکه پسر نداشت اما فاطمه ای داشت که خداوند او را خیر کثیر به معنای نعمت و خیر زیاد و پایان ناپذیرش خواند. همین دختر با ازدواجی که با علی کرد فرزندانی به جهان و جهانیان عرضه کرد که نمونه های آنان در تاریخ بشریت هرگز تکرار نشدند و کارهایی را به انجام رساندند که تا تاریخ ادامه دارد این کارها تکرار نشدنی اند.

فهو إمام من اتقی و بصیرة من اهتدی. این پیامبر امام همه آنانی است که تقوای پش از ایمان دارند و طالب هدایت و سعادت و رستگاری اند.

سراج لمع ضوؤه و شهاب سطع نوره و زند برق لمعه. این پیامبر بسان چراغ در دل تاریخ بشریت است که همه تاریکی ها را می زداید و انسان را به صبح روشن سعادت مژده می دهد.

سیرته القصد و سنته الرشد. این پیامبر اهل افراط و تفریط نیست. این پیامبر در همه ساحت های وجودی اش اهل اعتدال است و در داوری هایش هرگز از مدار انصاف خارج نمی شود. هماره بر خوبی های آدمیان تأکید می کند و هرگز خوبی کسی را هرچند که کوچک باشد به فراموشی نمی سپارد. شگفتا در عصری بسر می بریم که بعضا جوانان بی اطلاع و البته مدعی دینداری به راحتی به بزرگان این مرز و بوم ناسزا می گویند و به راحتی عناوین ناشایست را برای کسانی به کار می برند که ممکن است با افکارشان مخالف باشند. در اینجا از این دسته از جوانان سوال می کنم که آیا سراغ دارند که پیامبر به دشمن ترین دشمنانش ناسزا گوید که شما بی محابا ناسزا می گوئید!! یقین بدانید که ناسزا در راه اعتدال پیامبر اسلام (ص) هیچ گونه جایگاهی ندارد.

و کلامه الفصل و حکمه العدل. سخن این پیامبر شفاف و قاطع و راهگشاست و حکمتش بر پایه عدل استوار است.

أرسله علی حین فترة من الرسل و هفوة عن العمل و غباوة من الأمم. این پیامبر بزرگ زمانی مبعوث شد که بین او و پیامبر پیشین یعنی حضرت عیسی (ع) قریب به ۶۰۰ سال فاصله بود و او یک باره می آید و با تمام وجود با همه نابکاری ها و جهل ها و ستمگری ها مبارزه می کند.
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «پیامبر (ص) در آئینه روی علی (ع)» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.