وقتی زاینده رود، الهام بخش هنرمندان بود …



ایسنا/اصفهان یک پژوهشگر گفت: در دهه هفتاد، ریتم مواج و فرم نیم دایره ای در آثار هنرمندان اصفهان پدیدار شد که الهام گرفته از زاینده رود بود و منجر به شکوفایی و ماندگاری این آثار و جاودانگی آن ها شد، اما ابتدای دهه هشتاد، این فرم کمرنگ شد و فضای هنری اصفهان این ریتم را از دست داد.

در نخستین روز برگزاری نشست «اصفهان در روایت ۲» که با موضوع خوانش امروز ما از گذشته اصفهان، شامگاه چهارشنبه ۱۳ آذرماه به همت دفتر تخصصی سینما در کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار شد، پس از پخش فیلم مستند «رواق منظر دوست» به کارگردانی رضا مهیمن، علیرضا ارواحی، نویسنده و پژوهشگر، سؤالی را طرح کرد و پرسید: چرا اصفهان سنت ایستا و کمتر پویایی دارد؟

مرتضی نعمت اللهی، مجسمه ساز نیز پاسخ داد: واژه سنت باید بازخوانی شود تا مفهوم درست آن را بتوان دریافت. سنت، جریانی رهاست و سیال و پویا بودن بار معنایی این کلمه، در همه جای جهان یکسان است.

وی خاطرنشان کرد: از زمانی که زنگ خانه ها تازه برقی شده بود و به عنوان زنگ اخبار در بین مردم نامیده می شد، تا امروز که با تکنولوژی و فناوری های بسیاری آشنا هستیم، در شهر اصفهان زندگی کرده ام و اکنون این سؤال را می پرسم که آیا باید آن سنت ها را پشت سر گذاشت یا به آن بازگشت؟ به عقیده من غرب زدگی همان قدر بی مسماست که سنت گرایی صرف این گونه است و این گره بالاخره باید باز شود.

این هنرمند افزود: تکرار قرن های پرفروغ گذشته ممکن نیست و دلیل اینکه نمی توانیم مرز بین سنت و مدرنیته را درک کنیم، بیگانه بودن با تاریخ است. معتقدم که سنت را باید بدون موضع گیری شناخت و آن را تعلیم داد، چراکه سنت ها، پایه های آینده ما هستند و اگر یک سنت از یک ملت گرفته شود، گویی هویت آن ملت از او سلب شده است چراکه همه هویت ما نشئت گرفته از سنت هاست.

ارواحی، با شنیدن این سخنان گفت: در دهه ۷۰ شمسی، ریتم مواج و فرم نیم دایره ای در آثار هنرمندان اصفهان پدیدار شد که الهام گرفته از زاینده رود بود و منجر به شکوفایی و ماندگاری این آثار و جاودانگی آن ها شد اما ابتدای دهه ۸۰ این فرم کمرنگ شد و حتی آثار رضا عباسی، که ریتم مواج در فرم و اثرش دیده می شد کم کم از بین رفت و فضای هنری اصفهان این ریتم را از دست داد.

این پژوهشگر، اوج پویایی فضای فرهنگ و هنر اصفهان را در دهه چهل دانست و اظهار کرد: در برخورد با گذشتۀ هنرهای تجسمی اصفهان سه نوع نگاه وجود دارد؛ نخست، نگاهی تماما ارجاعی یا حتی ارتجاعی است، دوم؛ نگاهی که نمی تواند بین دیروز و امروز اصفهان ارتباط ایجاد کند و معتقد است که این دو بخش را باید از هم جدا کرد و سومین نگاه نیز، نگاه سیال به سنت هاست. افرادی که با این نگاه به سنت توجه دارند، آرزوی بازگشت به گذشته را در سر نمی پرورانند بلکه می خواهند از تجربیات گذشته برای رفع مشکلات امروز کمک بگیرند.

به گزارش ایسنا، در بخش دوم این نشست، مستند «صوفی بزرگ»، ساخته روبرت ارسکین به نمایش درآمد. در این مستند، به معماری اعجاب انگیز اصفهان و همچنین معرفی آثار هنری و صنایع دستی این شهر و سبک زندگی شاهان صفویه پرداخته شده بود.

حسین مسجدی که به عنوان منتقد در این نشست حضور داشت، با بررسی مستند «صوفی بزرگ»، گفت: برای ساخت یک مستند باید سال ها پژوهش کرد. متأسفانه این فیلم نتوانسته ریشه صفوی را که یکی از بزرگ ترین امپراطوری های ایران بوده به نمایش بگذارد.

وی ادامه داد: این فیلم فقط به نیمه اول سلسله صفوی اشاره دارد و از یازده پادشاه این دوره صرفا به نشان دادن چند تصویر که آن هم بیانگر جنگ و خونریزی است اکتفا می کند درصورتی که در سال هایی از حکومت صفویان، چنان وحدت ملی ای ایجادشده بود و از سوی شاهان رواج پیداکرده بود که آن دسته از محله ها و طایفه هایی که سال ها با هم جنگ داشتند، در آرامش کنار هم زیست می کردند.

مسجدی، بزرگانی مثل محتشم، شیخ بهایی و سایر علمای شهیر دوره صفویه را نام برد و از اشاره نکردن به آن ها در این مستند انتقاد کرد و گفت: مستند «صوفی بزرگ» پارچه چهل تکه ای است که اجزای آن با هم سازگاری ندارد.

او از حاضران خواست تا درباره قهوه خانه های اصفهان تحقیق کنند و در این باره گفت: امروز جوانان در فضاهایی دور هم جمع می شوند و قهوه تلخ می خورند که رنگ بندی تیره دارد. این فضاهای تاریک در روزگاران قدیم، مختص قهوه خانه هایی بود که علاوه بر بزرگ بودن مکان آن، فرصتی برای گفتگو و بحث های فلسفی را هم فراهم می کرد، به شکلی که حتی از قهوه خانه های اروپا در قرن ۱۹ میلادی پویاتر بود.

مسجدی، با بیان اینکه آثار هنرمندان اصفهان ملهم از زنده رود است، از جوانان علاقه مند به فیلم سازی خواست تا آرشیوی از آثاری که درباره اصفهان ساخته شده، به وجود بیاورند.

دومین قسمت از برنامه «اصفهان در روایت ۲»، ۱۴ آذرماه از ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰ برگزار می شود و به نمایش فیلم های «گودال در یک روز کهنه» به کارگردانی احمدرضا رضایی و «آدم های روی پل» به کارگردانی فرهاد بردبار، همچنین سخنرانی محمود درویش، محمد عرب، عبدالمهدی رجایی و فرهاد بردبار اختصاص دارد.

انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «وقتی زاینده رود، الهام بخش هنرمندان بود …» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.