پیامدهای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی ۱۹۴۸



به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، الحاق کرانه باختری به سرزمین های ۱۹۴۸ برنامه اصلی رژیم صهیونیستی در مرحله کنونی است. اوایل هفته حزب متبوع نتانیاهو، لیکود، لایحه الحاق شهرک های یهودی نشین کرانه باختری را به سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸، به کنست جدید رژیم صهیونیستی ارائه کرد.

براساس این لایحه شهرک های یهودی نشین کرانه باختری از این پس از قوانین قضایی حاکم بر سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ تبعیت خواهند کرد و این قوانین در شهرک های یهودی نشین مرجع مسائل قضایی خواهد بود. براساس قطعنامه های سازمان ملل متحد، کرانه باختری و نوار غزه اراضی اشغالی محسوب می شود که مالکیت آن متعلق به فلسطینی ها است و براساس توافقات انجام شده باید محمل تأسیس حکومت فلسطینی شود. اما تلاش صهیونیست ها برای الحاق شهرک های یهودی نشین کرانه باختری به سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ این به معنای آن است که این شهرک ها که با جاده های منتهی به آنها قریب ۸۰ درصد کرانه باختری را اشغال کرده اند دیگر بخشی اشغالی اراضی فلسطینی به حساب نمی آیند و بخشی از سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ است که صهیونیست ها آن را «اسرائیل» خطاب می کنند.

نوار غزه جدا از کرانه باختری

با اقدام صهیونیست ها برای الحاق کرانه باختری، نوار غزه که بخشی از توافقنامه اسلو بوده است سرنوشتش از کرانه باختری جدا می شود. شکی نیست که اگر مقاومت حاکمیت کرانه باختری را در اختیار نداشت حالا وضعیت نوار غزه نیز همچون کرانه باختری بود. اما سؤال اینجا است که سرنوشت غزه چه خواهد شد؟

طرح جدا سازی غزه و تشکیل دولت موقت فلسطینی

صهیونیست ها که از سال ۲۰۰۲ از نوار غزه خارج شده اند به خوبی می دانند، مردم نوار غزه همگی حامی مقاومت هستند و اصلا جایی برای صهیونیست ها در این منطقه وجود ندارد. لذا به هیچ وجه طی ۱۷ سال خروج از نوار غزه هرگز تلاش نکردند این منطقه را دوباره اشغال کنند، زیرا هزینه های حضورشان در این منطقه آنقدر بالا است که ارزش حضور هرچند کوتاه را نیز ندارد.

نوار غزه علاوه بر اینکه هزینه بالایی برای صهیونیست ها دارد، از حیث ایدئولوژیک و اعتقادی نیز جاذبه ای برای صهیونیست ها ندارد که موجب فشار مذهبی ها بر رژیم صهیونیستی شود. به همین دلیل صهیونیست ها در «معامله قرن» سرنوشت متفاوتی را برای نوار غزه تعریف کرده اند. آنها طرح انزوای غزه را مطرح کرده اند.

ایالت غزه

براساس طرح انزوای غزه این منطقه باید کاملا از فلسطین جدا شود و تنها از طریق مصر به این منطقه رفت و آمد صورت گیرد و امکان هرگونه رفت و آمد از سمت شرق و شمال نوار غزه که به سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ ختم می شود، از نوار غزه سلب شود. با الحاق کرانه باختری وطن قوم یهود در فلسطین تشکیل خواهد شد، اما برای آنکه جمعیت فلسطینی و مشکلات مقاومت در غزه دوباره گریبانگیر صهیونیست ها نشود آنها طی زدوبندهایی که با عبدالفتاح السیسی کرده اند بخشی از صحرای سینا به نوار غزه منزوی و منفصل از فلسطین تعلق می گیرد و به آن «ایالت غزه» اطلاق خواهد شد.

با این طرح یک حاکمیت موقت برای این منطقه تدارک دیده شده که با نظارت مصر و سازمان ملل در آنجا تشکیل خواهد شد. این حاکمیت موقت را حاکمیت موقت فلسطین نامگذاری کرده اند.

در جریان رفت و آمدهای کوشنر به منطقه غرب آسیا طرحی برای بخش شرقی و شمال شرقی صحرای سینا تدارک دیده شده تا در آنجا شهرک هایی صنعتی به وجود آیند که پذیرای جمعیت بیکار غزه باشد. در کنار این شهرک های صنعتی، شهرک های مسکونی با واحدهای کوچک نیز تأسیس می شوند که برای سکونت کارگران شهرک های صنعتی تدارک دیده می شوند. در حقیقت این اقدام برای خالی کردن جمعیت غزه و سوق دادن جمعیت فلسطینی های نوار غزه به سمت صحرای سینا است. این اقدام یک پاکسازی جمعیتی و جغرافیایی است که در غالب طرح های توسعه اقتصادی تدارک دیده شده است.

جمع بندی

با اقداماتی که صهیونیست ها در قالب «معامله قرن» طراحی کرده، در اختیار ترامپ قرار داده اند و با الحاق کرانه باختری، فلسطین تنها به منطقه نوار غزه اطلاق خواهد شد که بخشی از آن به صحرای سینا گسترده می گردد. با این گسترش، جمعیت نوار غزه نیز به صحرای سینا منتقل خواهند شد و یک حاکمیت موقت فلسطینی در آنجا تشکیل خواهد شد. یعنی تشکیل حاکمیت موقت فلسطینی در خارج از فلسطین. معنای این طرح پایان فلسطین و فروکاستن نام آن از تمام فلسطین تاریخ از نهر تا بحر به نوار غزه ای است که دیگر بخشی از آن در صحرای سینا قرار دارد اصلا فلسطین نیست.

ادامه دارد …

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در پیامدهای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی ۱۹۴۸

گفتگو با هوش مصنوعی