تلاوت مجلسی سوره مبارکه کهف آیات ۷۵ الی آخر با نوای محمد عباسی



به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره کهف هجدهمین سوره و از سوره های مکی قرآن که در جزء پانزدهم و شانزدهم قرآن جای گرفته است. کهف به معنای غار است و دلیل نام گذاری این سوره به کهف وجود داستان اصحاب کهف در آن آمده است. اعتقاد به حق و انجام عمل صالح از توصیه های این سوره به مردم است. داستان اصحاب کهف، داستان موسی و بنده ای از بندگان خدا (خضر)، حکایت ذوالقرنین و داستان باغستان دو نفر، از مهمترین حکایاتی است که در این سوره بیان شده است. گفته شده سوره کهف هنگامی نازل شد که عده ای از قریش قصد آموختن مسائلی از یهودیان برای آزمودن پیامبر(ص) را داشتند. این مسائل، پرسش از سه داستان گفته شده و زمان برپایی قیامت بود.

از آیات مشهور سوره کهف، آیه ۵۰ است که داستان سجده ملائکه بر آدم و سرپیچی ابلیس را بیان می کند. درباره فضیلت تلاوت سوره کهف، روایات بسیاری وجود دارد از جمله از پیامبر(ص) نقل شده است که هنگام نزول سوره کهف، هفتاد هزار فرشته آن را بدرقه کردند و عظمت این سوره آسمان و زمین را پر کرد. هر کس این سوره را در روز جمعه بخواند، خداوند گناهان او تا جمعه دیگر را می آمرزد و به او نوری می بخشد که به آسمان می تابد و از فتنه دجال محفوظش می دارد.

تلاوت مجلسی سوره مبارکه کهف آیات ۷۵ الی آخر

قال ألم أقل لک إنک لن تستطیع معی صبرا ﴿۷۵

گفت آیا به تو نگفتم که هرگز نمی توانی همپای من صبر کنی (۷۵)

قال إن سألتک عن شیء بعدها فلا تصاحبنی قد بلغت من لدنی عذرا ﴿۷۶

[موسی] گفت اگر از این پس چیزی از تو پرسیدم دیگر با من همراهی مکن [و] از جانب من قطعا معذور خواهی بود (۷۶)

فانطلقا حتی إذا أتیا أهل قریة استطعما أهلها فأبوا أن یضیفوهما فوجدا فیها جدارا یرید أن ینقض فأقامه قال لو شئت لاتخذت علیه أجرا ﴿۷۷

پس رفتند تا به اهل قریه ای رسیدند از مردم آنجا خوراکی خواستند و[لی آنها] از مهمان نمودن آن دو خودداری کردند پس در آنجا دیواری یافتند که می خواست فرو ریزد و [بنده ما] آن را استوار کرد [موسی] گفت اگر می خواستی [می توانستی] برای آن مزدی بگیری (۷۷)

قال هذا فراق بینی وبینک سأنبئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرا ﴿۷۸

گفت این [بار دیگر وقت] جدایی میان من و توست به زودی تو را از تاویل آنچه که نتوانستی بر آن صبر کنی آگاه خواهم ساخت (۷۸)

أما السفینة فکانت لمساکین یعملون فی البحر فأردت أن أعیبها وکان وراءهم ملک یأخذ کل سفینة غصبا ﴿۷۹

اما کشتی از آن بینوایانی بود که در دریا کار میکردند خواستم آن را معیوب کنم [چرا که] پیشاپیش آنان پادشاهی بود که هر کشتی [درستی] را به زور می گرفت (۷۹)

وأما الغلام فکان أبواه مؤمنین فخشینا أن یرهقهما طغیانا وکفرا ﴿۸۰

و اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند پس ترسیدیم [مبادا] آن دو را به طغیان و کفر بکشد (۸۰)

فأردنا أن یبدلهما ربهما خیرا منه زکاة وأقرب رحما ﴿۸۱

پس خواستیم که پروردگارشان آن دو را به پاکتر و مهربانتر از او عوض دهد (۸۱)

وأما الجدار فکان لغلامین یتیمین فی المدینة وکان تحته کنز لهما وکان أبوهما صالحا فأراد ربک أن یبلغا أشدهما ویستخرجا کنزهما رحمة من ربک وما فعلته عن أمری ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرا ﴿۸۲

و اما دیوار از آن دو پسر [بچه] یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی متعلق به آن دو بود و پدرشان [مردی] نیکوکار بود پس پروردگار تو خواست آن دو [یتیم] به حد رشد برسند و گنجینه خود را که رحمتی از جانب پروردگارت بود بیرون آورند و این [کارها] را من خودسرانه انجام ندادم این بود تاویل آنچه که نتوانستی بر آن شکیبایی ورزی (۸۲)

ویسألونک عن ذی القرنین قل سأتلو علیکم منه ذکرا ﴿۸۳

و از تو در باره ذوالقرنین می پرسند بگو به زودی چیزی از او برای شما خواهم خواند (۸۳)

إنا مکنا له فی الأرض وآتیناه من کل شیء سببا ﴿۸۴

ما در زمین به او امکاناتی دادیم و از هر چیزی وسیله ای بدو بخشیدیم (۸۴)

فأتبع سببا ﴿۸۵

تا راهی را دنبال کرد (۸۵)

حتی إذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئة ووجد عندها قوما قلنا یا ذا القرنین إما أن تعذب وإما أن تتخذ فیهم حسنا ﴿۸۶

تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید به نظرش آمد که [خورشید] در چشمه ای گلآلود و سیاه غروب می کند و نزدیک آن طایفه ای را یافت فرمودیم ای ذوالقرنین [اختیار با توست] یا عذاب می کنی یا در میانشان [روش] نیکویی پیش می گیری (۸۶)

قال أما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد إلی ربه فیعذبه عذابا نکرا ﴿۸۷

گفت اما هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد سپس به سوی پروردگارش بازگردانیده می شود آنگاه او را عذابی سخت خواهد کرد (۸۷)

وأما من آمن وعمل صالحا فله جزاء الحسنی وسنقول له من أمرنا یسرا ﴿۸۸

و اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند پاداشی [هر چه] نیکوتر خواهد داشت و به فرمان خود او را به کاری آسان واخواهیم داشت (۸۸)

ثم أتبع سببا ﴿۸۹

سپس راهی [دیگر] را دنبال کرد (۸۹)

حتی إذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها سترا ﴿۹۰

تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید [خورشید] را [چنین] یافت که بر قومی طلوع میکرد که برای ایشان در برابر آن پوششی قرار نداده بودیم (۹۰)

کذلک وقد أحطنا بما لدیه خبرا ﴿۹۱

این چنین [می رفت] و قطعا به خبری که پیش او بود احاطه داشتیم (۹۱)

ثم أتبع سببا ﴿۹۲

باز راهی را دنبال نمود (۹۲)

حتی إذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوما لا یکادون یفقهون قولا ﴿۹۳

تا وقتی به میان دو سد رسید در برابر آن دو [سد] طایفه ای را یافت که نمی توانستند هیچ زبانی را بفهمند (۹۳)

قالوا یا ذا القرنین إن یأجوج ومأجوج مفسدون فی الأرض فهل نجعل لک خرجا علی أن تجعل بیننا وبینهم سدا ﴿۹۴

گفتند ای ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد می کنند آیا [ممکن است] مالی در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدی قرار دهی (۹۴)

قال ما مکنی فیه ربی خیر فأعینونی بقوة أجعل بینکم وبینهم ردما ﴿۹۵

گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالی شما] بهتر است مرا با نیرویی [انسانی] یاری کنید [تا] میان شما و آنها سدی استوار قرار دهم (۹۵)

آتونی زبر الحدید حتی إذا ساوی بین الصدفین قال انفخوا حتی إذا جعله نارا قال آتونی أفرغ علیه قطرا ﴿۹۶

برای من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتی که آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روی آن بریزم (۹۶)

فما اسطاعوا أن یظهروه وما استطاعوا له نقبا ﴿۹۷

[در نتیجه اقوام وحشی] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (۹۷)

قال هذا رحمة من ربی فإذا جاء وعد ربی جعله دکاء وکان وعد ربی حقا ﴿۹۸

گفت این رحمتی از جانب پروردگار من است و[لی] چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد] را درهم کوبد و وعده پروردگارم حق است (۹۸)

وترکنا بعضهم یومئذ یموج فی بعض ونفخ فی الصور فجمعناهم جمعا ﴿۹۹

و در آن روز آنان را رها می کنیم تا موجآسا بعضی با برخی درآمیزند و [همین که] در صور دمیده شود همه آنها را گرد خواهیم آورد (۹۹)

وعرضنا جهنم یومئذ للکافرین عرضا ﴿۱۰۰

و آن روز جهنم را آشکارا به کافران بنماییم (۱۰۰)

الذین کانت أعینهم فی غطاء عن ذکری وکانوا لا یستطیعون سمعا ﴿۱۰۱

[به] همان کسانی که چشمان [بصیرت]شان از یاد من در پرده بود و توانایی شنیدن [حق] نداشتند (۱۰۱)

أفحسب الذین کفروا أن یتخذوا عبادی من دونی أولیاء إنا أعتدنا جهنم للکافرین نزلا ﴿۱۰۲

آیا کسانی که کفر ورزیده اند پنداشته اند که [می توانند] به جای من بندگانم را سرپرست بگیرند ما جهنم را آماده کرده ایم تا جایگاه پذیرایی کافران باشد (۱۰۲)

قل هل ننبئکم بالأخسرین أعمالا ﴿۱۰۳

بگو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم (۱۰۳)

الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا وهم یحسبون أنهم یحسنون صنعا ﴿۱۰۴

[آنان] کسانی اند که کوشششان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود می پندارند که کار خوب انجام می دهند (۱۰۴)

أولئک الذین کفروا بآیات ربهم ولقائه فحبطت أعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا ﴿۱۰۵

[آری] آنان کسانی اند که آیات پروردگارشان و لقای او را انکار کردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت برای آنها [قدر و] ارزشی نخواهیم نهاد (۱۰۵)

ذلک جزاؤهم جهنم بما کفروا واتخذوا آیاتی ورسلی هزوا ﴿۱۰۶

این جهنم سزای آنان است چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به ریشخند گرفتند (۱۰۶)

إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا ﴿۱۰۷

بی گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند باغهای فردوس جایگاه پذیرایی آنان است (۱۰۷)

خالدین فیها لا یبغون عنها حولا ﴿۱۰۸

جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمی کنند (۱۰۸)

قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل أن تنفد کلمات ربی ولو جئنا بمثله مددا ﴿۱۰۹

بگو اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان می یابد هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم (۱۰۹)

قل إنما أنا بشر مثلکم یوحی إلی أنما إلهکم إله واحد فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعبادة ربه أحدا ﴿۱۱۰

بگو من هم مثل شما بشری هستم و[لی] به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (۱۱۰)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «تلاوت مجلسی سوره مبارکه کهف آیات ۷۵ الی آخر با نوای محمد عباسی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.