سیره پیامبر اکرم (ص) بهترین الگو برای زیست مومنانه

سیره تبلیغی پیامبر اکرم (ص)
پیامبر، تبلیغ دین اسلام را به صورت مخفیانه آغاز کرد و در مرحله بعد با دعوت از خویشاوندان نزدیک ادامه داد که با تمسخر ابولهب و دیگران مواجه شد. پس از سه سال از آغاز بعثت و با نزول آیه ۹۴ و ۹۵ سوره حجر، خداوند به پیامبر دستور داد «آنچه را مأموریت داری، آشکارا ابلاغ کن و از مشرکان روی بگردان، ما شر مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد».
پیامبر روزها در مجاورت کعبه قرآن می خواند و به این ترتیب توجه دیگران را به کلام خدا جلب می کرد. او از موسم حج واجب یا عمره که طوایف و گروه های مختلف عرب به مکه می آمدند، برای تبلیغ دین اسلام استفاده می کرد. در سال دهم بعثت پیامبر اولین سفر تبلیغی خود را انجام داد و به این منظور به شهر طائف رفت و قبیله ثقیف را به اسلام دعوت کرد، ولی آن ها ایمان نیاوردند. در سال دوازدهم بعثت گروهی از مردم یثرب، که بعدها انصار لقب گرفتند، با پیامبر دیدار کرده و اسلام آوردند و با آن حضرت بیعت کردند که به بیعت عقبه اول معروف است. پس از این بیعت بود که پیامبر مصعب بن عمیر را برای تعلیم قرآن به مدینه فرستاد.
پس از هجرت به مدینه، پیامبر مبلغانی را به نقاط مختلف ارسال می کرد که کار دعوت و تعلیم قرآن و معارف را بر عهده داشتند. اعزام علی بن ابی طالب به یمن، معاذ بن جبل به سوی قبیله حمیر و عمرو بن حزم به سوی خاندان بنی الحارث نمونه هایی از آن است. بلال حبشی و ابن ام مکتوم مؤذن آن حضرت بودند و حسان بن ثابت نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مبلغ، قاری، مؤذن و شاعر شکل می یافت. همچنین، پیامبر سران و حاکمان جهان را نیز به دین اسلام دعوت کرد. در سال ششم هجری پیامبر در یک روز به نجاشی، قیصر روم، خسرو پرویز، مقوقس، حارث بن غسانی و هوذة بن علی نامه هایی ارسال کرد.
پیامبر به اجبار دیگران به پذیرفتن دین اسلام اعتقاد نداشت. او در دستورالعملی به مردم یمن فرمود هرکس یهودی یا نصرانی باشد از دین خود برگردانده نمی شود. همچنین در مدینه بر رعایت حقوق یهودیان تأکید داشت و می فرمود یهودیان و مسلمانان هر کدام دین خود را دارند و به آن ها اعتراضی نخواهد شد؛ مگر اینکه ظلمی مرتکب شده و جرمی انجام دهند.
پیامبر، تبلیغ دین اسلام را به صورت مخفیانه آغاز کرد و در مرحله بعد با دعوت از خویشاوندان نزدیک ادامه داد که با تمسخر ابولهب و دیگران مواجه شد. پس از سه سال از آغاز بعثت و با نزول آیه ۹۴ و ۹۵ سوره حجر، خداوند به پیامبر دستور داد «آنچه را مأموریت داری، آشکارا ابلاغ کن و از مشرکان روی بگردان، ما شر مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد».
پیامبر روزها در مجاورت کعبه قرآن می خواند و به این ترتیب توجه دیگران را به کلام خدا جلب می کرد. او از موسم حج واجب یا عمره که طوایف و گروه های مختلف عرب به مکه می آمدند، برای تبلیغ دین اسلام استفاده می کرد. در سال دهم بعثت پیامبر اولین سفر تبلیغی خود را انجام داد و به این منظور به شهر طائف رفت و قبیله ثقیف را به اسلام دعوت کرد، ولی آن ها ایمان نیاوردند. در سال دوازدهم بعثت گروهی از مردم یثرب، که بعدها انصار لقب گرفتند، با پیامبر دیدار کرده و اسلام آوردند و با آن حضرت بیعت کردند که به بیعت عقبه اول معروف است. پس از این بیعت بود که پیامبر مصعب بن عمیر را برای تعلیم قرآن به مدینه فرستاد.
پس از هجرت به مدینه، پیامبر مبلغانی را به نقاط مختلف ارسال می کرد که کار دعوت و تعلیم قرآن و معارف را بر عهده داشتند. اعزام علی بن ابی طالب به یمن، معاذ بن جبل به سوی قبیله حمیر و عمرو بن حزم به سوی خاندان بنی الحارث نمونه هایی از آن است. بلال حبشی و ابن ام مکتوم مؤذن آن حضرت بودند و حسان بن ثابت نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مبلغ، قاری، مؤذن و شاعر شکل می یافت. همچنین، پیامبر سران و حاکمان جهان را نیز به دین اسلام دعوت کرد. در سال ششم هجری پیامبر در یک روز به نجاشی، قیصر روم، خسرو پرویز، مقوقس، حارث بن غسانی و هوذة بن علی نامه هایی ارسال کرد.
پیامبر به اجبار دیگران به پذیرفتن دین اسلام اعتقاد نداشت. او در دستورالعملی به مردم یمن فرمود هرکس یهودی یا نصرانی باشد از دین خود برگردانده نمی شود. همچنین در مدینه بر رعایت حقوق یهودیان تأکید داشت و می فرمود یهودیان و مسلمانان هر کدام دین خود را دارند و به آن ها اعتراضی نخواهد شد؛ مگر اینکه ظلمی مرتکب شده و جرمی انجام دهند.
پرسش و پاسخ در
سیره پیامبر اکرم (ص) بهترین الگو برای زیست مومنانه
گفتگو با هوش مصنوعی