قاری این سوره هرگز از جاهلان نخواهد بود+ صوت آیات



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره یونس دهمین سوره جزء یازدهم و از سوره های مکی قرآن کریم است.

این سوره از مسئله وحی و مقام پیامبر (ص) و نشانه های عظمت آفرینش و ناپایداری این دنیا سخن می گوید و به آخرت دعوت می کند و در آن به داستان طوفان نوح، سرگذشت موسی و فرعونیان نیز اشاره شده است.

از آیات مشهور سوره یونس، آیه ۳۸ است که با مخالفان پیامبر (ص) تحدی می کند و آنان را به این فرا می خواند که اگر راست می گویند، سوره ای مانند یکی از سوره های قرآن بیاورند. گفته شده این تحدی نشان معجزه بودن قرآن است.

پیامبر اسلام (ص) درباره فضیلت سوره یونس می فرماید: هر کس سوره یونس را بخواند خداوند ده برابر کسانی که حضرت یونس (ع) را تصدیق یا تکذیب کرده اند و کسانی که همراه فرعون غرق شدند، به او حسنه می دهد.

امام صادق (ع) نیز در این باره می فرماید: هر که سوره یونس را در هر دو یا سه ماه (یک بار) بخواند، ترس اینکه از جاهلان باشد برای او نیست، و در روز قیامت از مقربان (نزدیکان) خواهد بود.

فایل صوتی تلاوت سوره یونس با صدای محمد عبدالکریم

متن سوره یونس همراه با ترجمه

بسم الله الر حمٰن الر حیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الر ۚ تلک آیات الکتاب الحکیم ﴿١

الف، لام، راء. این است آیات کتاب حکمت آموز (۱)

أکان للناس عجبا أن أوحینا إلیٰ ر جل منهم أن أنذر الناس وبشر الذین آمنوا أن لهم قدم صدق عند ر بهم ۗ قال الکافر ون إن هٰذا لساحر مبین ﴿٢

آیا برای مردم شگفت آور است که به مردی از خودشان وحی کردیم که: مردم را بیم ده و به کسانی که ایمان آورده اند مژده ده که برای آنان نزد پروردگارشان سابقه نیک است؟ کافران گفتند: «این [مرد]قطعا افسونگری آشکار است.» (۲)

إن ر بکم الله الذی خلق السماوات والأر ض فی ستة أیام ثم استویٰ علی العر ش ۖ یدبر الأمر ۖ ما من شفیع إلا من بعد إذنه ۚ ذٰلکم الله ر بکم فاعبدوه ۚ أفلا تذکر ون ﴿٣

پروردگار شما آن خدایی است که آسمان ها و زمین را در شش هنگام آفرید. سپس بر عرش استیلا یافت. کار [آفرینش]را تدبیر می کند. شفاعتگری جز پس از اذن او نیست. این است خدا، پروردگار شما، پس او را بپرستید. آیا پند نمی گیرید؟ (۳)

إلیه مر جعکم جمیعا ۖ وعد الله حقا ۚ إنه یبدأ الخلق ثم یعیده لیجزی الذین آمنوا وعملوا الصالحات بالقسط ۚ والذین کفر وا لهم شر اب من حمیم وعذاب ألیم بما کانوا یکفر ون ﴿٤

بازگشت همه شما به سوی اوست. وعده خدا حق است؛ هموست که آفرینش را آغاز می کند سپس آن را باز می گرداند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند به عدالت پاداش دهد، و کسانی که کفر ورزیده اند به سزای کفرشان شربتی از آب جوشان و عذابی پر درد خواهند داشت. (۴)

هو الذی جعل الشمس ضیاء والقمر نور ا وقدر ه منازل لتعلموا عدد السنین والحساب ۚ ما خلق الله ذٰلک إلا بالحق ۚ یفصل الآیات لقوم یعلمون ﴿٥

اوست کسی که خورشید را روشنایی بخشید و ماه را تابان کرد، و برای آن منزلهایی معین کرد تا شماره سال ها و حساب را بدانید. خدا این ها را جز به حق نیافریده است. نشانه ها [ی خود]را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کند. (۵)

إن فی اختلاف اللیل والنهار وما خلق الله فی السماوات والأر ض لآیات لقوم یتقون ﴿٦

به راستی، در آمد و رفت شب و روز و آنچه خدا در آسمان ها و زمین آفریده، برای مردمی که پروا دارند دلایلی [آشکار]است. (۶)

إن الذین لا یر جون لقاءنا ور ضوا بالحیاة الدنیا واطمأنوا بها والذین هم عن آیاتنا غافلون ﴿٧

کسانی که امید به دیدار ما ندارند، و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافته اند، و کسانی که از آیات ما غافلند، (۷)

أولٰئک مأواهم النار بما کانوا یکسبون ﴿٨

آنان به [کیفر]آنچه به دست می آوردند، جایگاهشان آتش است. (۸)

إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات یهدیهم ر بهم بإیمانهم ۖ تجر ی من تحتهم الأنهار فی جنات النعیم ﴿٩

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، پروردگارشان به پاس ایمانشان آنان را هدایت می کند به باغهای [پر ناز و]نعمت، که از زیر [پای]آنان نهر ها روان خواهد بود [در خواهند آمد]. (۹)

دعواهم فیها سبحانک اللهم وتحیتهم فیها سلام ۚ وآخر دعواهم أن الحمد لله ر ب العالمین ﴿١٠

نیایش آنان در آنجا سبحانک اللهم [خدایا! تو پاک و منزهی]و درودشان در آنجا سلام است، و پایان نیایش آنان این است که: الحمد لله رب العالمین [ستایش ویژه پروردگار جهانیان است]. (۱۰)

ولو یعجل الله للناس الشر استعجالهم بالخیر لقضی إلیهم أجلهم ۖ فنذر الذین لا یر جون لقاءنا فی طغیانهم یعمهون ﴿١١

و اگر خدا برای مردم به همان شتاب که آنان در کار خیر می طلبند، در رساندن بلا به آن ها شتاب می نمود، قطعا اجلشان فرا می رسید. پس کسانی را که به دیدار ما امید ندارند، در طغیانشان رها می کنیم تا سرگردان بمانند. (۱۱)

وإذا مس الإنسان الضر دعانا لجنبه أو قاعدا أو قائما فلما کشفنا عنه ضر ه مر کأن لم یدعنا إلیٰ ضر مسه ۚ کذٰلک زین للمسر فین ما کانوا یعملون ﴿١٢

و، چون انسان را آسیبی رسد، ما را -به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده- می خواند، و، چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان می رود که گویی ما را برای گرفتاریی که به او رسیده، نخوانده است. این گونه برای اسرافکاران آنچه انجام می دادند زینت داده شده است. (۱۲)

ولقد أهلکنا القر ون من قبلکم لما ظلموا ۙ وجاءتهم ر سلهم بالبینات وما کانوا لیؤمنوا ۚ کذٰلک نجزی القوم المجر مین ﴿١٣

و قطعا نسلهای پیش از شما را هنگامی که ستم کردند به هلاکت رساندیم، و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند و [لی]بر آن نبودند که ایمان بیاورند. این گونه مردم بزهکار را جزا می دهیم. (۱۳)

ثم جعلناکم خلائف فی الأر ض من بعدهم لننظر کیف تعملون ﴿١٤

آنگاه شما را پس از آنان در زمین جانشین قرار دادیم تا بنگریم چگونه رفتار می کنید. (۱۴)

وإذا تتلیٰ علیهم آیاتنا بینات ۙ قال الذین لا یر جون لقاءنا ائت بقر آن غیر هٰذا أو بدله ۚ قل ما یکون لی أن أبدله من تلقاء نفسی ۖ إن أتبع إلا ما یوحیٰ إلی ۖ إنی أخاف إن عصیت ر بی عذاب یوم عظیم ﴿١٥

و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، آنانکه به دیدار ما امید ندارند می گویند: «قرآن دیگری جز این بیاور، یا آن را عوض کن.» بگو: «مرا نرسد که آن را از پیش خود عوض کنم. جز آنچه را که به من وحی می شود پیروی نمی کنم. اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم.» (۱۵)

قل لو شاء الله ما تلوته علیکم ولا أدر اکم به ۖ فقد لبثت فیکم عمر ا من قبله ۚ أفلا تعقلون ﴿١٦

بگو: «اگر خدا می خواست آن را بر شما نمی خواندم، و [خدا]شما را بدان آگاه نمی گردانید. قطعا پیش از [آوردن]آن، روزگاری در میان شما به سر برده ام. آیا فکر نمی کنید؟» (۱۶)

فمن أظلم ممن افتر یٰ علی الله کذبا أو کذب بآیاته ۚ إنه لا یفلح المجر مون ﴿١٧

پس کیست ستمکارتر از آن کس که دروغی بر خدای بندد یا آیات او را تکذیب کند؟ به راستی مجرمان رستگار نمی شوند. (۱۷)

ویعبدون من دون الله ما لا یضر هم ولا ینفعهم ویقولون هٰؤلاء شفعاؤنا عند الله ۚ قل أتنبئون الله بما لا یعلم فی السماوات ولا فی الأر ض ۚ سبحانه وتعالیٰ عما یشر کون ﴿١٨

و به جای خدا، چیزهایی را می پرستند که نه به آنان زیان می رساند و نه به آنان سود می دهد؛ و می گویند: «این ها نزد خدا شفاعتگران ما هستند.» بگو: «آیا خدا را به چیزی که در آسمان ها و در زمین نمی داند، آگاه می گردانید؟» او پاک و برتر است از آنچه [با وی]شریک می سازند. (۱۸)

وما کان الناس إلا أمة واحدة فاختلفوا ۚ ولولا کلمة سبقت من ر بک لقضی بینهم فیما فیه یختلفون ﴿١٩

و مردم جز یک امت نبودند. پس اختلاف پیدا کردند؛ و اگر وعده ای از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود، قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف می کنند، میانشان داوری می شد. (۱۹)

ویقولون لولا أنزل علیه آیة من ر به ۖ فقل إنما الغیب لله فانتظر وا إنی معکم من المنتظر ین ﴿٢٠

و می گویند: «چرا معجزه ای از جانب پروردگارش بر او نازل نمی شود؟» بگو: «غیب فقط به خدا اختصاص دارد. پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم.» (۲۰)

وإذا أذقنا الناس ر حمة من بعد ضر اء مستهم إذا لهم مکر فی آیاتنا ۚ قل الله أسر ع مکر ا ۚ إن ر سلنا یکتبون ما تمکر ون ﴿٢١

و چون مردم را پس از آسیبی که به ایشان رسیده است، رحمتی بچشانیم، بناگاه آنان را در آیات ما نیرنگی است. بگو: «نیرنگ خدا سریع تر است.» در حقیقت، فرستادگان [فرشتگان]ما آنچه نیرنگ می کنید می نویسند. (۲۱)

هو الذی یسیر کم فی البر والبحر ۖ حتیٰ إذا کنتم فی الفلک وجر ین بهم بر یح طیبة وفر حوا بها جاءتها ر یح عاصف وجاءهم الموج من کل مکان وظنوا أنهم أحیط بهم ۙ دعوا الله مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هٰذه لنکونن من الشاکر ین ﴿٢٢

او کسی است که شما را در خشکی و دریا می گرداند، تا وقتی که در کشتی ها باشید و آن ها با بادی خوش، آنان را ببرند و ایشان بدان شاد شوند [بناگاه]بادی سخت بر آن ها وزد و موج از هر طرف بر ایشان تازد و یقین کنند که در محاصره افتاده اند، در آن حال خدا را پاکدلانه می خوانند که: «اگر ما را از این [ورطه]برهانی، قطعا از سپاسگزاران خواهیم شد.» (۲۲)

فلما أنجاهم إذا هم یبغون فی الأر ض بغیر الحق ۗ یا أیها الناس إنما بغیکم علیٰ أنفسکم ۖ متاع الحیاة الدنیا ۖ ثم إلینا مر جعکم فننبئکم بما کنتم تعملون ﴿٢٣

پس، چون آنان را رهانید، ناگهان در زمین بناحق سرکشی می کنند. ای مردم، سرکشی شما فقط به زیان خود شماست. شما بهره زندگی دنیا را [می طلبید]. سپس بازگشت شما به سوی ما خواهد بود. پس شما را از آنچه انجام می دادید باخبر خواهیم کرد. (۲۳)

إنما مثل الحیاة الدنیا کماء أنزلناه من السماء فاختلط به نبات الأر ض مما یأکل الناس والأنعام حتیٰ إذا أخذت الأر ض زخر فها وازینت وظن أهلها أنهم قادر ون علیها أتاها أمر نا لیلا أو نهار ا فجعلناها حصیدا کأن لم تغن بالأمس ۚ کذٰلک نفصل الآیات لقوم یتفکر ون ﴿٢٤

در حقیقت، مثل زندگی دنیا بسان آبی است که آن را از آسمان فرو ریختیم، پس گیاه زمین -از آنچه مردم و دام ها می خورند- با آن درآمیخت، تا آنگاه که زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند، شبی یا روزی فرمان [ویرانی]ما آمد و آن را چنان درویده کردیم که گویی دیروز وجود نداشته است. این گونه نشانه ها [ی خود]را برای مردمی که اندیشه می کنند به روشنی بیان می کنیم. (۲۴)

والله یدعو إلیٰ دار السلام ویهدی من یشاء إلیٰ صر اط مستقیم ﴿٢٥

و خدا [شما را]به سرای سلامت فرا می خواند، و هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند. (۲۵)

للذین أحسنوا الحسنیٰ وزیادة ۖ ولا یر هق وجوههم قتر ولا ذلة ۚ أولٰئک أصحاب الجنة ۖ هم فیها خالدون ﴿٢٦

برای کسانی که کار نیکو کرده اند، نیکویی [بهشت]و زیاده [بر آن]است. چهره هایشان را غباری و ذلتی نمی پوشاند. اینان اهل بهشتند [و]در آن جاودانه خواهند بود. (۲۶)

والذین کسبوا السیئات جزاء سیئة بمثلها وتر هقهم ذلة ۖ ما لهم من الله من عاصم ۖ کأنما أغشیت وجوههم قطعا من اللیل مظلما ۚ أولٰئک أصحاب النار ۖ هم فیها خالدون ﴿٢٧

و کسانی که مرتکب بدی ها شده اند، [بدانند که]جزای [هر]بدی مانند آن است و خواری آنان را فرو می گیرد. در مقابل خدا، هیچ حمایتگری برای ایشان نیست. گویی چهره هایشان با پاره ای از شب تار پوشیده شده است. آنان همدم آتشند، که در آن جاودانه خواهند بود. (۲۷)

ویوم نحشر هم جمیعا ثم نقول للذین أشر کوا مکانکم أنتم وشر کاؤکم ۚ فزیلنا بینهم ۖ وقال شر کاؤهم ما کنتم إیانا تعبدون ﴿٢٨

و [یاد کن]روزی را که همه آنان را گرد می آوریم. آنگاه به کسانی که شرک ورزیده اند می گوییم: «شما و شریکانتان بر جای خود باشید» پس میان آن ها جدایی می افکنیم؛ و شریکان آنان می گویند: «در حقیقت، شما ما را نمی پرستیدید.» (۲۸)

فکفیٰ بالله شهیدا بیننا وبینکم إن کنا عن عبادتکم لغافلین ﴿٢٩

و گواهی خدا میان ما و میان شما بس است. به راستی ما از عبادت شما بی خبر بودیم (۲۹)

هنالک تبلو کل نفس ما أسلفت ۚ ور دوا إلی الله مولاهم الحق ۖ وضل عنهم ما کانوا یفتر ون ﴿٣٠

آنجاست که هر کسی آنچه را از پیش فرستاده است می آزماید و به سوی خدا مولای حقیقی خود بازگردانیده می شوند و آنچه به دروغ برمی ساخته اند از دستشان به در می رود (۳۰)

قل من یر زقکم من السماء والأر ض أمن یملک السمع والأبصار ومن یخر ج الحی من المیت ویخر ج المیت من الحی ومن یدبر الأمر ۚ فسیقولون الله ۚ فقل أفلا تتقون ﴿٣١

بگو: «کیست که از آسمان و زمین به شما روزی می بخشد؟ یا کیست که حاکم بر گوش ها و دیدگان است؟ و کیست که زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده خارج می سازد؟ و کیست که کار ها را تدبیر می کند؟» خواهند گفت: «خدا» پس بگو: «آیا پروا نمی کنید؟» (۳۱)

فذٰلکم الله ر بکم الحق ۖ فماذا بعد الحق إلا الضلال ۖ فأنیٰ تصر فون ﴿٣٢

این است خدا، پروردگار حقیقی شما، و بعد از حقیقت جز گمراهی چیست؟ پس چگونه [از حق]بازگردانیده می شوید؟ (۳۲)

کذٰلک حقت کلمت ر بک علی الذین فسقوا أنهم لا یؤمنون ﴿٣٣

این گونه سخن پروردگارت بر کسانی که نافرمانی کردند به حقیقت پیوست، [چرا]که آنان ایمان نمی آورند. (۳۳)

قل هل من شر کائکم من یبدأ الخلق ثم یعیده ۚ قل الله یبدأ الخلق ثم یعیده ۖ فأنیٰ تؤفکون ﴿٣٤

بگو: «آیا از شریکان شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند و سپس آن را برگرداند؟» بگو: «خداست که آفرینش را آغاز می کند و باز آن را برمی گرداند. پس چگونه [از حق]بازگردانیده می شوید؟» (۳۴)

قل هل من شر کائکم من یهدی إلی الحق ۚ قل الله یهدی للحق ۗ أفمن یهدی إلی الحق أحق أن یتبع أمن لا یهدی إلا أن یهدیٰ ۖ فما لکم کیف تحکمون ﴿٣٥

بگو: «آیا از شریکان شما کسی هست که به سوی حق رهبری کند؟» بگو: «خداست که به سوی حق رهبری می کند» پس، آیا کسی که به سوی حق رهبری می کند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد یا کسی که راه نمی نماید مگر آنکه [خود]هدایت شود؟ شما را چه شده، چگونه داوری می کنید؟ (۳۵)

وما یتبع أکثر هم إلا ظنا ۚ إن الظن لا یغنی من الحق شیئا ۚ إن الله علیم بما یفعلون ﴿٣٦

و بیشترشان جز از گمان پیروی نمی کنند [ولی]گمان به هیچ وجه [آدمی را]از حقیقت بی نیاز نمی گرداند. آری، خدا به آنچه می کنند داناست. (۳۶)

وما کان هٰذا القر آن أن یفتر یٰ من دون الله ولٰکن تصدیق الذی بین یدیه وتفصیل الکتاب لا ر یب فیه من ر ب العالمین ﴿٣٧

و چنان نیست که این قرآن از جانب غیر خدا [و]به دروغ ساخته شده باشد. بلکه تصدیق [کننده]آنچه پیش از آن است می باشد، و توضیحی از آن کتاب است، که در آن تردیدی نیست، [و]از پروردگار جهانیان است. (۳۷)

أم یقولون افتر اه ۖ قل فأتوا بسور ة مثله وادعوا من استطعتم من دون الله إن کنتم صادقین ﴿٣٨

یا می گویند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست می گویید، سوره ای مانند آن بیاورید، و هر که را جز خدا می توانید، فرا خوانید.» (۳۸)

بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله ۚ کذٰلک کذب الذین من قبلهم ۖ فانظر کیف کان عاقبة الظالمین ﴿٣٩

بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأویل آن برایشان نیامده است. کسانی [هم]که پیش از آنان بودند، همین گونه [پیامبرانشان را]تکذیب کردند. پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است. (۳۹)

ومنهم من یؤمن به ومنهم من لا یؤمن به ۚ ور بک أعلم بالمفسدین ﴿٤٠

و از آنان کسی است که بدان ایمان می آورد، و از آنان کسی است که بدان ایمان نمی آورد، و پروردگار تو به [حال]فسادگران داناتر است. (۴۰)

وإن کذبوک فقل لی عملی ولکم عملکم ۖ أنتم بر یئون مما أعمل وأنا بر یء مما تعملون ﴿٤١

و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من به من اختصاص دارد، و عمل شما به شما اختصاص دارد. شما از آنچه من انجام می دهم غیر مسؤولید، و من از آنچه شما انجام نمی دهید غیر مسؤولم.» (۴۱)

ومنهم من یستمعون إلیک ۚ أفأنت تسمع الصم ولو کانوا لا یعقلون ﴿٤٢

و برخی از آنان کسانی اند که به تو گوش فرا می دهند. آیا تو کران را -هر چند در نیابند- شنوا خواهی کرد؟ (۴۲)

ومنهم من ینظر إلیک ۚ أفأنت تهدی العمی ولو کانوا لا یبصر ون ﴿٤٣

و از آنان کسی است که به سوی تو می نگرد. آیا تو نابینایان را -هر چند نبینند- هدایت توانی کرد؟ (۴۳)

إن الله لا یظلم الناس شیئا ولٰکن الناس أنفسهم یظلمون ﴿٤٤

خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمی کند، لیکن مردم خود بر خویشتن ستم می کنند. (۴۴)

ویوم یحشر هم کأن لم یلبثوا إلا ساعة من النهار یتعار فون بینهم ۚ قد خسر الذین کذبوا بلقاء الله وما کانوا مهتدین ﴿٤٥

و روزی که آنان را گرد می آورد، گویی جز به اندازه ساعتی از روز درنگ نکرده اند. با هم اظهار آشنایی می کنند. قطعا کسانی که دیدار خدا را دروغ شمردند زیان کردند و [به حقیقت]راه نیافتند. (۴۵)

وإما نر ینک بعض الذی نعدهم أو نتوفینک فإلینا مر جعهم ثم الله شهید علیٰ ما یفعلون ﴿٤٦

و اگر پاره ای از آنچه را که به آنان وعده می دهیم به تو بنمایانیم، یا تو را بمیرانیم [در هر دو صورت]بازگشتشان به سوی ماست. سپس خدا بر آنچه می کنند گواه است. (۴۶)

ولکل أمة ر سول ۖ فإذا جاء ر سولهم قضی بینهم بالقسط وهم لا یظلمون ﴿٤٧

و هر امتی را پیامبری است. پس، چون پیامبرشان بیاید، میانشان به عدالت داوری شود و بر آنان ستم نرود. (۴۷)

ویقولون متیٰ هٰذا الوعد إن کنتم صادقین ﴿٤٨

و می گویند: «اگر راست می گویید، این وعده چه وقت است؟» (۴۸)

قل لا أملک لنفسی ضر ا ولا نفعا إلا ما شاء الله ۗ لکل أمة أجل ۚ إذا جاء أجلهم فلا یستأخر ون ساعة ۖ ولا یستقدمون ﴿٤٩

بگو: «برای خود زیان و سودی در اختیار ندارم، مگر آنچه را که خدا بخواهد. هر امتی را زمانی [محدود]است. آنگاه که زمانشان به سر رسد، پس نه ساعتی [از آن]تأخیر کنند و نه پیشی گیرند.» (۴۹)

قل أر أیتم إن أتاکم عذابه بیاتا أو نهار ا ماذا یستعجل منه المجر مون ﴿٥٠

بگو: به من خبر دهید، اگر عذاب او شب یا روز به شما دررسد، بزهکاران چه چیزی از آن به شتاب می خواهند؟ (۵۰)

أثم إذا ما وقع آمنتم به ۚ آلآن وقد کنتم به تستعجلون ﴿٥١

سپس، آیا هنگامی که [عذاب بر شما]واقع شد، اکنون به آن ایمان آوردید، در حالی که به [آمدن]آن شتاب می نمودید؟ (۵۱)

ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون ﴿٥٢

پس به کسانی که ستم ورزیدند گفته شود: «عذاب جاوید را بچشید. آیا جز به [کیفر]آنچه به دست می آوردید، جزا داده می شوید؟ (۵۲)

ویستنبئونک أحق هو ۖ قل إی ور بی إنه لحق ۖ وما أنتم بمعجزین ﴿٥٣

و از تو خبر می گیرند: آیا آن راست است؟ بگو: «آری! سوگند به پروردگارم که آن قطعا راست است، و شما نمی توانید [خدا را]درمانده کنید.» (۵۳)

ولو أن لکل نفس ظلمت ما فی الأر ض لافتدت به ۗ وأسر وا الندامة لما ر أوا العذاب ۖ وقضی بینهم بالقسط ۚ وهم لا یظلمون ﴿٥٤

و اگر، برای هر کسی که ستم کرده است، آنچه در زمین است می بود، قطعا آن را برای [خلاصی و]بازخرید خود می داد. و، چون عذاب را ببینند پشیمانی خود را پنهان دارند، و میان آنان به عدالت داوری شود و بر ایشان ستم نرود. (۵۴)

ألا إن لله ما فی السماوات والأر ض ۗ ألا إن وعد الله حق ولٰکن أکثر هم لا یعلمون ﴿٥٥

بدانید، که در حقیقت آنچه در آسمان ها و زمین است از آن خداست. بدانید، که در حقیقت وعده خدا حق است ولی بیشتر آنان نمی دانند. (۵۵)

هو یحیی ویمیت وإلیه تر جعون ﴿٥٦

او زنده می کند و می میراند و به سوی او بازگردانیده می شوید. (۵۶)

یا أیها الناس قد جاءتکم موعظة من ر بکم وشفاء لما فی الصدور وهدی ور حمة للمؤمنین ﴿٥٧

ای مردم، به یقین، برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی، و درمانی برای آنچه در سینه هاست، و رهنمود و رحمتی برای گروندگان [به خدا]آمده است. (۵۷)

قل بفضل الله وبر حمته فبذٰلک فلیفر حوا هو خیر مما یجمعون ﴿٥٨

بگو: «به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان]باید شاد شوند.» و این از هر چه گرد می آورند بهتر است. (۵۸)

قل أر أیتم ما أنزل الله لکم من ر زق فجعلتم منه حر اما وحلالا قل آلله أذن لکم ۖ أم علی الله تفتر ون ﴿٥٩

بگو: «به من خبر دهید، آنچه از روزی که خدا برای شما فرود آورده [چرا]بخشی از آن را حرام و [بخشی را]حلال گردانیده اید.» بگو: «آیا خدا به شما اجازه داده یا بر خدا دروغ می بندید؟» (۵۹)

وما ظن الذین یفتر ون علی الله الکذب یوم القیامة ۗ إن الله لذو فضل علی الناس ولٰکن أکثر هم لا یشکر ون ﴿٦٠

و کسانی که بر خدا دروغ می بندند، روز رستاخیز چه گمان دارند؟ در حقیقت، خدا بر مردم، دارای بخشش است ولی بیشترشان سپاسگزاری نمی کنند. (۶۰)

وما تکون فی شأن وما تتلو منه من قر آن ولا تعملون من عمل إلا کنا علیکم شهودا إذ تفیضون فیه ۚ وما یعزب عن ر بک من مثقال ذر ة فی الأر ض ولا فی السماء ولا أصغر من ذٰلک ولا أکبر إلا فی کتاب مبین ﴿٦١

و در هیچ کاری نباشی و از سوی او [خدا]هیچ [آیه ای]از قرآن نخوانی و هیچ کاری نکنید، مگر اینکه ما بر شما گواه باشیم آنگاه که بدان مبادرت می ورزید؛ و هم وزن ذره ای، نه در زمین و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نیست، و نه کوچکتر و نه بزرگتر از آن چیزی نیست، مگر اینکه در کتابی روشن [درج شده]است. (۶۱)

ألا إن أولیاء الله لا خوف علیهم ولا هم یحزنون ﴿٦٢

آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند. (۶۲)

الذین آمنوا وکانوا یتقون ﴿٦٣

همانان که ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیده اند. (۶۳)

لهم البشر یٰ فی الحیاة الدنیا وفی الآخر ة ۚ لا تبدیل لکلمات الله ۚ ذٰلک هو الفوز العظیم ﴿٦٤

در زندگی دنیا و در آخرت مژده برای آنان است. وعده های خدا را تبدیلی نیست؛ این همان کامیابی بزرگ است. (۶۴)

ولا یحزنک قولهم ۘ إن العزة لله جمیعا ۚ هو السمیع العلیم ﴿٦٥

سخن آنان تو را غمگین نکند، زیرا عزت، همه از آن خداست. او شنوای داناست. (۶۵)

ألا إن لله من فی السماوات ومن فی الأر ض ۗ وما یتبع الذین یدعون من دون الله شر کاء ۚ إن یتبعون إلا الظن وإن هم إلا یخر صون ﴿٦٦

آگاه باش، که هر که [و هر چه]در آسمانها، و هر که [و هر چه]در زمین است از آن خداست؛ و کسانی که غیر از خدا شریکانی را می خوانند، [از آنها]پیروی نمی کنند. اینان جز از گمان پیروی نمی کنند و جز گمان نمی برند. (۶۶)

هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصر ا ۚ إن فی ذٰلک لآیات لقوم یسمعون ﴿٦٧

اوست کسی که برای شما شب را قرار داد تا در آن بیارامید و روز را روشن [گردانید]. بی گمان، در این [امر]برای مردمی که می شنوند نشانه هایی است. (۶۷)

قالوا اتخذ الله ولدا ۗ سبحانه ۖ هو الغنی ۖ له ما فی السماوات وما فی الأر ض ۚ إن عندکم من سلطان بهٰذا ۚ أتقولون علی الله ما لا تعلمون ﴿٦٨

گفتند: «خدا فرزندی برای خود اختیار کرده است.» منزه است او. او بی نیاز است. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن اوست. شما را بر این [ادعا]حجتی نیست. آیا چیزی را که نمی دانید، به دروغ بر خدا می بندید؟ (۶۸)

قل إن الذین یفتر ون علی الله الکذب لا یفلحون ﴿٦٩

بگو: «در حقیقت کسانی که بر خدا دروغ می بندند، رستگار نمی شوند.» (۶۹)

متاع فی الدنیا ثم إلینا مر جعهم ثم نذیقهم العذاب الشدید بما کانوا یکفر ون ﴿٧٠

بهره ای [اندک]در دنیا [دارند]. سپس بازگشتشان به سوی ماست. آنگاه به [سزای]آنکه کفر می ورزیدند، عذاب سخت به آنان می چشانیم. (۷۰)

واتل علیهم نبأ نوح إذ قال لقومه یا قوم إن کان کبر علیکم مقامی وتذکیر ی بآیات الله فعلی الله توکلت فأجمعوا أمر کم وشر کاءکم ثم لا یکن أمر کم علیکم غمة ثم اقضوا إلی ولا تنظر ون ﴿٧١

و خبر نوح را بر آنان بخوان، آنگاه که به قوم خود گفت: «ای قوم من، اگر ماندن من [در میان شما]و اندرز دادن من به آیات خدا، بر شما گران آمده است، [بدانید که من]بر خدا توکل کرده ام. پس [در]کارتان با شریکان خود همداستان شوید، تا کارتان بر شما ملتبس ننماید سپس در باره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.» (۷۱)

فإن تولیتم فما سألتکم من أجر ۖ إن أجر ی إلا علی الله ۖ وأمر ت أن أکون من المسلمین ﴿٧٢

و اگر روی گردانیدید، من مزدی از شما نمی طلبم. پاداش من جز بر عهده خدا نیست، و مأمورم که از گردن نهندگان باشم (۷۲)

فکذبوه فنجیناه ومن معه فی الفلک وجعلناهم خلائف وأغر قنا الذین کذبوا بآیاتنا ۖ فانظر کیف کان عاقبة المنذر ین ﴿٧٣

پس او را تکذیب کردند. آنگاه وی را با کسانی که در کشتی همراه او بودند نجات دادیم، و آنان را جانشین [تبهکاران]ساختیم، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم. پس بنگر که فرجام بیم داده شدگان چگونه بود. (۷۳)

ثم بعثنا من بعده ر سلا إلیٰ قومهم فجاءوهم بالبینات فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا به من قبل ۚ کذٰلک نطبع علیٰ قلوب المعتدین ﴿٧٤

آنگاه، پس از وی رسولانی را به سوی قومشان برانگیختیم، و آنان دلایل آشکار برایشان آوردند، ولی ایشان بر آن نبودند که به چیزی که قبلا آن را دروغ شمرده بودند ایمان بیاورند. این گونه ما بر دلهای تجاوزکاران مهر می نهیم. (۷۴)

ثم بعثنا من بعدهم موسیٰ وهار ون إلیٰ فر عون وملئه بآیاتنا فاستکبر وا وکانوا قوما مجر مین ﴿٧٥

سپس، بعد از آنان موسی و هارون را با آیات خود، به سوی فرعون و سران [قوم]وی فرستادیم، و [لی آنان]گردنکشی کردند و گروهی تبهکار بودند. (۷۵)

فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هٰذا لسحر مبین ﴿٧٦

پس، چون حق از نزد ما به سویشان آمد، گفتند: «قطعا این سحری آشکار است.» (۷۶)

قال موسیٰ أتقولون للحق لما جاءکم ۖ أسحر هٰذا ولا یفلح الساحر ون ﴿٧٧

موسی گفت: «آیا وقتی حق به سوی شما آمد، می گویید: [این سحر است؟]آیا این سحر است؟ و حال آنکه جادوگران رستگار نمی شوند.» (۷۷)

قالوا أجئتنا لتلفتنا عما وجدنا علیه آباءنا وتکون لکما الکبر یاء فی الأر ض وما نحن لکما بمؤمنین ﴿٧٨

گفتند: «آیا به سوی ما آمده ای تا ما را از شیوه ای که پدرانمان را بر آن یافته ایم بازگردانی، و بزرگی در این سرزمین برای شما دو تن باشد؟ ما به شما دو تن ایمان نداریم.» (۷۸)

وقال فر عون ائتونی بکل ساحر علیم ﴿٧٩

و فرعون گفت: «هر جادوگر دانایی را پیش من آورید.» (۷۹)

فلما جاء السحر ة قال لهم موسیٰ ألقوا ما أنتم ملقون ﴿٨٠

و چون جادوگران آمدند، موسی به آنان گفت: «آنچه را می اندازید بیندازید.» (۸۰)

فلما ألقوا قال موسیٰ ما جئتم به السحر ۖ إن الله سیبطله ۖ إن الله لا یصلح عمل المفسدین ﴿٨١

پس، چون افکندند، موسی گفت: «آنچه را شما به میان آوردید سحر است. به زودی خدا آن را باطل خواهد کرد. آری، خدا کار مفسدان را تأیید نمی کند.» (۸۱)

ویحق الله الحق بکلماته ولو کر ه المجر مون ﴿٨٢

و خدا با کلمات خود، حق را ثابت می گرداند، هر چند بزهکاران را خوش نیاید. (۸۲)

فما آمن لموسیٰ إلا ذر یة من قومه علیٰ خوف من فر عون وملئهم أن یفتنهم ۚ وإن فر عون لعال فی الأر ض وإنه لمن المسر فین ﴿٨٣

سرانجام، کسی به موسی ایمان نیاورد مگر فرزندانی از قوم وی، در حالی که بیم داشتند از آنکه مبادا فرعون و سران آن ها ایشان را آزار رسانند، و در حقیقت، فرعون در آن سرزمین برتری جوی و از اسرافکاران بود. (۸۳)

وقال موسیٰ یا قوم إن کنتم آمنتم بالله فعلیه توکلوا إن کنتم مسلمین ﴿٨٤

و موسی گفت: «ای قوم من، اگر به خدا ایمان آورده اید، و اگر اهل تسلیمید بر او توکل کنید.» (۸۴)

فقالوا علی الله توکلنا ر بنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین ﴿٨٥

پس گفتند: «بر خدا توکل کردیم. پروردگارا، ما را برای قوم ستمگر [وسیله]آزمایش قرار مده.» (۸۵)

ونجنا بر حمتک من القوم الکافر ین ﴿٨٦

و ما را به رحمت خویش، از گروه کافران نجات ده. (۸۶)

وأوحینا إلیٰ موسیٰ وأخیه أن تبوآ لقومکما بمصر بیوتا واجعلوا بیوتکم قبلة وأقیموا الصلاة ۗ وبشر المؤمنین ﴿٨٧

و به موسی و برادرش وحی کردیم که شما دو تن برای قوم خود در مصر خانه هایی ترتیب دهید و سراهایتان را رو به روی هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده. (۸۷)

وقال موسیٰ ر بنا إنک آتیت فر عون وملأه زینة وأموالا فی الحیاة الدنیا ر بنا لیضلوا عن سبیلک ۖ ر بنا اطمس علیٰ أموالهم واشدد علیٰ قلوبهم فلا یؤمنوا حتیٰ یر وا العذاب الألیم ﴿٨٨

و موسی گفت: «پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگی دنیا زیور و اموال داده ای، پروردگارا، تا [خلق را]از راه تو گمراه کنند، پروردگارا، اموالشان را نابود کن و آنان را دل سخت گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند.» (۸۸)

قال قد أجیبت دعوتکما فاستقیما ولا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون ﴿٨٩

فرمود: «دعای هر دوی شما پذیرفته شد. پس ایستادگی کنید و راه کسانی را که نمی دانند پیروی مکنید.» (۸۹)

وجاوزنا ببنی إسر ائیل البحر فأتبعهم فر عون وجنوده بغیا وعدوا ۖ حتیٰ إذا أدر که الغر ق قال آمنت أنه لا إلٰه إلا الذی آمنت به بنو إسر ائیل وأنا من المسلمین ﴿٩٠

و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم، پس فرعون و سپاهیانش از روی ستم و تجاوز، آنان را دنبال کردند، تا وقتی که در شرف غرق شدن قرار گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آنکه فرزندان اسرائیل به او گرویده اند، نیست، و من از تسلیم شدگانم.» (۹۰)

آلآن وقد عصیت قبل وکنت من المفسدین ﴿٩١

اکنون؟ در حالی که پیش از این نافرمانی می کردی و از تباهکاران بودی؟ (۹۱)

فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیة ۚ وإن کثیر ا من الناس عن آیاتنا لغافلون ﴿٩٢

پس امروز تو را با زره [زرین]خودت به بلندی [ساحل]می افکنیم، تا برای کسانی که از پی تو می آیند عبرتی باشد، و بی گمان، بسیاری از مردم از نشانه های ما غافلند. (۹۲)

ولقد بوأنا بنی إسر ائیل مبوأ صدق ور زقناهم من الطیبات فما اختلفوا حتیٰ جاءهم العلم ۚ إن ر بک یقضی بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون ﴿٩٣

به راستی ما فرزندان اسرائیل را در جایگاه [های]نیکو منزل دادیم، و از چیزهای پاکیزه به آنان روزی بخشیدیم. پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنکه علم برای آنان حاصل شد. همانا پروردگار تو در روز قیامت در باره آنچه بر سر آن اختلاف می کردند میانشان داوری خواهد کرد. (۹۳)

فإن کنت فی شک مما أنزلنا إلیک فاسأل الذین یقر ءون الکتاب من قبلک ۚ لقد جاءک الحق من ر بک فلا تکونن من الممتر ین ﴿٩٤

و اگر از آنچه به سوی تو نازل کرده ایم در تردیدی، از کسانی که پیش از تو کتاب [آسمانی]می خواندند بپرس. قطعا حق از جانب پروردگارت به سوی تو آمده است. پس زنهار از تردیدکنندگان مباش. (۹۴)

ولا تکونن من الذین کذبوا بآیات الله فتکون من الخاسر ین ﴿٩٥

و از کسانی که آیات ما را دروغ پنداشتند مباش، که از زیانکاران خواهی بود. (۹۵)

إن الذین حقت علیهم کلمت ر بک لا یؤمنون ﴿٩٦

در حقیقت، کسانی که سخن پروردگارت بر آنان تحقق یافته ایمان نمی آورند (۹۶)

ولو جاءتهم کل آیة حتیٰ یر وا العذاب الألیم ﴿٩٧

هر چند هر گونه آیتی برایشان بیاید، تا وقتی که عذاب دردناک را ببینند. (۹۷)

فلولا کانت قر یة آمنت فنفعها إیمانها إلا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیاة الدنیا ومتعناهم إلیٰ حین ﴿٩٨

چرا هیچ شهری نبود که [اهل آن]ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد؟ مگر قوم یونس که وقتی [در آخرین لحظه]ایمان آوردند، عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنان برطرف کردیم، و تا چندی آنان را برخوردار ساختیم. (۹۸)

ولو شاء ر بک لآمن من فی الأر ض کلهم جمیعا ۚ أفأنت تکر ه الناس حتیٰ یکونوا مؤمنین ﴿٩٩

و اگر پروردگار تو می خواست، قطعا هر که در زمین است همه آن ها یکسر ایمان می آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنی که بگروند؟ (۹۹)

وما کان لنفس أن تؤمن إلا بإذن الله ۚ ویجعل الر جس علی الذین لا یعقلون ﴿١٠٠

و هیچ کس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد، و [خدا]بر کسانی که نمی اندیشند، پلیدی را قرار می دهد. (۱۰۰)

قل انظر وا ماذا فی السماوات والأر ض ۚ وما تغنی الآیات والنذر عن قوم لا یؤمنون ﴿١٠١

بگو: بنگرید که در آسمان ها و زمین چیست؟ ولی نشانه ها و هشدارها، گروهی را که ایمان نمی آورند سود نمی بخشد. (۱۰۱)

فهل ینتظر ون إلا مثل أیام الذین خلوا من قبلهم ۚ قل فانتظر وا إنی معکم من المنتظر ین ﴿١٠٢

پس آیا جز مانند روزهای کسانی را که پیش از آنان درگذشتند، انتظار می برند؟ بگو: «انتظار برید که من [نیز]با شما از منتظرانم.» (۱۰۲)

ثم ننجی ر سلنا والذین آمنوا ۚ کذٰلک حقا علینا ننج المؤمنین ﴿١٠٣

سپس فرستادگان خود و کسانی را که گرویدند می رهانیم، زیرا بر ما فریضه است که مؤمنان را نجات دهیم. (۱۰۳)

قل یا أیها الناس إن کنتم فی شک من دینی فلا أعبد الذین تعبدون من دون الله ولٰکن أعبد الله الذی یتوفاکم ۖ وأمر ت أن أکون من المؤمنین ﴿١٠٤

بگو: «ای مردم، اگر در دین من تردید دارید، پس [بدانید که من]کسانی را که به جای خدا می پرستید نمی پرستم، بلکه خدایی را می پرستم که جان شما را می ستاند، و دستور یافته ام که از مؤمنان باشم.» (۱۰۴)

وأن أقم وجهک للدین حنیفا ولا تکونن من المشر کین ﴿١٠٥

و [به من دستور داده شده است]که به دین حنیف روی آور، و زنهار از مشرکان مباش. (۱۰۵)

ولا تدع من دون الله ما لا ینفعک ولا یضر ک ۖ فإن فعلت فإنک إذا من الظالمین ﴿١٠٦

و به جای خدا، چیزی را که سود و زیانی به تو نمی رساند، مخوان؛ که اگر چنین کنی، در آن صورت قطعا از جمله ستمکارانی. (۱۰۶)

وإن یمسسک الله بضر فلا کاشف له إلا هو ۖ وإن یر دک بخیر فلا ر اد لفضله ۚ یصیب به من یشاء من عباده ۚ وهو الغفور الر حیم ﴿١٠٧

و اگر خدا به تو زیانی برساند، آن را برطرف کننده ای جز او نیست، و اگر برای تو خیری بخواهد، بخشش او را ردکننده ای نیست. آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می رساند، و او آمرزنده مهربان است. (۱۰۷)

قل یا أیها الناس قد جاءکم الحق من ر بکم ۖ فمن اهتدیٰ فإنما یهتدی لنفسه ۖ ومن ضل فإنما یضل علیها ۖ وما أنا علیکم بوکیل ﴿١٠٨

بگو: «ای مردم، حق از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر که هدایت یابد به سود خویش هدایت می یابد، و هر که گمراه گردد به زیان خود گمراه می شود، و من بر شما نگهبان نیستم.» (۱۰۸)

واتبع ما یوحیٰ إلیک واصبر حتیٰ یحکم الله ۚ وهو خیر الحاکمین ﴿١٠٩

و از آنچه بر تو وحی می شود پیروی کن و شکیبا باش تا خدا [میان تو و آنان]داوری کند، و او بهترین داوران است. (۱۰۹)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «قاری این سوره هرگز از جاهلان نخواهد بود+ صوت آیات» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.