پرونده ای ویژه برای «شمس العماره» / از استانداری ویژه تا والی کارکشته

خبرگزاری فارس- احد نقش شورسپهر: با عبور تدریجی از هیاهوهای مربوط به انتخابات، استقرار دولت سیزدهم و آغاز فعالیت وزرای جدید، حالا انتخاب استانداران سراسر کشور به یکی از مهم ترین و اصلی ترین مسائل سیاسی و مدیریتی استان تبدیل شده است.
فارغ از آن که موضوع ارتقاء جایگاه سیاسی استان آذربایجان شرقی به عنوان یکی از استراتژیک ترین و مهم ترین استان های کشور، مورد پی گیری و مطالبه جدی از دولت است، انتخاب و معرفی گزینه نهایی برای «شمس العماره» یا همان کاخ استانداری نیز از اهم موضوعات این روزهای استان به شمار می رود.
در حال حاضر و بر اساس خبرهای رسیده از مجمع نمایندگان استان، بالغ بر ۲۰ گزینه برای تصدی کرسی استانداری آذربایجان شرقی مطرح شده است که در میان این اسامی، برخی چهره های شاخص مدیریتی فعلی و سابق استان، گزینه های انقلابی و جوان، مدیران کشوری و ملی نیز به چشم می خورد.
از استانداری ویژه تا والی کارکشته
فارغ از طرح و بیان تک تک اسامی گزینه های مطرح برای تصدی پست استانداری، آنچه مهم تر و اولاتر از هر چیزی باید مورد توجه دولت محترم و حتی مجمع نمایندگان استان در روند رایزنی ها و بررسی شرایط و توانمندی های مدیریتی کاندیداها قرار گیرد.
مساله تحقق مطالبه ارتقاء جایگاه استانداری آذربایجان شرقی به «استانداری ویژه» از یک سو و انتخاب مدیر و استانداری در حد و اندازه های این جایگاه برای ایجاد تغییر و تحولات بنیادی در اداره استانی حساس همانند آذربایجان شرقی از سوی دیگر است؛ استانداری که هم کارکشته باشد، هم معتقد به فسادستیزی باشد و هم بتواند با تکیه بر نیروی جوانی، تجارب مدیریتی قبلی، روابط بالادستی و تعاملات ملی و استانی، مدیر انقلابی به معنای واقعی باشد.
استاندار بومی یا غیربومی؟
یکی از دغدغه ها و مطالبات عمده ناظران و کارشناسان مسائل سیاسی و مدیریتی استان و حتی رسانه ها در فصول و مقاطع انتخاب استاندار یا دیگر مدیران استانی در ادوار مختلف استقرار دولت های جدید، موضوع بومی بودن مدیران منصوب در راس مدیریت های کلان استان بوده و این دغدغه همچنان نیز مورد پی گیری است.
با این حال آنچه در کنار بومی گزینی مدیران استانی به عنوان یکی از فکت های ایده آل همواره مورد غفلت قرار می گیرد، شاخص های اصلی و کلیدی دخیل در انتخاب مدیران، به ویژه استانداران است، بدین معنی که جدای از بومی بودن، شاخص هایی همچون سوابق مدیریتی، تجربه، تخصص، شناخت، پاکدستی و مقبولیت، توان ظرفیت سازی، عمل گرایی، تعامل، برنامه محوری و هوش استراتژیک نیز از جمله مهم ترین شاخص ها و ملاک های دخیل در انتخاب استانداران باید مورد توجه دولت، وزارت کشور، مجمع نمایندگان استان و طیف های سیاسی دخیل در معرفی گزینه های این پست قرار گیرد.
مروری بر انتصابات ۲ دهه اخیر استانداران آذربایجان شرقی نشان می دهد که تقریبا همه استانداران این ایام، به جز یکی ۲ نفر، همگی چهره هایی غیر تبریزی و حتی غیر استانی بوده اند و اگر ملاک موافقان بومی گزینی استانداران، تبریزی یا استانی بودن اصالت مدیران بوده باشد، این مطالبه به هر دلیلی، توسط دولت های اصلاحات، عدالت خواه و تدبیر و امید مورد توجه قرار نگرفته است.
هرچند از منظر کارآمدی و موفقیت نسبی استانداران سابق و اسبق آذربایجان شرقی در همه این ادوار نیز فارغ از بومی یا غیر بومی بودن، نقدهای جدی نیز بر کارکرد برخی از استانداران وارد بوده است.
ارتباطات فرااستانی و ملی
تردیدی نیست که استانداران به جهت نمایندگی عالیه دولت در استان ها از یک سو و حجم انبوهی از مطالبات، مشکلات و چالش های منطقه ای پیش رو از سوی دیگر، باید از حیث برخورداری از تعامل و ارتباطات فرااستانی و ملی با بدنه دولت، شخص رئیس جمهور، وزرا، معاونت های ریاست جمهوری، بانک مرکزی و حتی مجلس، دارای ظرفیت ها و قابلیت های بالایی بوده و بتوانند به پشتوانه همین ارتباطات و تعامل های بالادستی، ضمن جذب اعتبارات و حمایت های ملی و کشوری، نقش محوری در پیشبرد اهداف و برنامه های مدیریتی خود و تحقق مطالبات و خواسته های شهروندان ایفا کنند.
آذربایجان شرقی به عنوان یکی از استراتژیک ترین استان های کشور که به عنوان دروازه اروپایی ایران، قطب صنعتی، فرهنگی، علمی، فناوری، پزشکی و درمانی و سیاست از جایگاه ویژه ای برخوردار است، نیازمند انتخاب و معرفی استانداری است که بتواند با درک جایگاه و موقعیت استان و در کنار آن، اشرافیت و شناختی کامل از ظرفیت های این منطقه، مقبولیت و تعاملات بالادستی خود را در راستای تسریع در روند توسعه و پیشرفت جهشی استان بسیح کند.
بی تردید، استاندار آینده آذربایجان شرقی، بدون برخورداری از ارتباطات بالادستی در بدنه دولت، به ویژه وزارت کشور، مجلس، سازمان ها و نهادهای دولتی دیگر نخواهد توانست موفق بوده و مدیری شایسته برای تحقق اهداف و برنامه های خویش باشد.
گزینه مجمع نمایندگان یا دولت؟
اینکه استاندار جدید آذربایجان شرقی در نهایت از بین گزینه های معرفی شده مجمع نمایندگان استان یا طیف های سیاسی و ستادهای انتخاباتی دکتر رئیسی برگزیده خواهد شد یا دولت راسا دست به انتخاب گزینه مورد نظر خود خواهد زد، از آن دست موضوعاتی است که هنوز مشخص نیست؛ با این حال تجربه ادوار مختلف نشان داده است که غالبا دولت ها در انتخاب نماینده ارشد خود، حداقل برای آذربایجان شرقی راسا تصمیم گرفته و مدیری را انتخاب و معرفی کرده اند که خارج از دایره گزینه های اعلامی و پیشنهادی مجمع نمایندگان استان بوده است.
این در حالی است که اساسا به واسطه جایگاه نظارتی و تقنینی مجلس و نمایندگان، آنگونه که «متفکر آزاد» عضو هیات رئیسه مجلس و نماینده تبریز نیز معتقد است، نفس معرفی گزینه برای مدیریت های استانی توسط نمایندگان، نوعی نقض غرض و نافی مسوولیت نظارتی نمایندگان است؛ چراکه استاندار یا مدیر پیشنهادی نمایندگان، آنگونه که باید و شاید، در بوته نقد، بازخواست، مطالبه و پرسش نمایندگانی که وی محصول اجماع ایشان است، قرار نخواهد گرفت.
فسادستیزی، شاخص اصلی
مساله مبارزه با فساد و برخورد قاطع با ویژه خواری و نیز اصلاح رویه های مدیریتی در سطح کلان کشور در راستای استقرار عدالت و در کنار آن، بهبود وضعیت کسب و کار، تولید، اشتغال، معیشت و رفع محدودیت ها و محرومیت ها، شاخص ترین محور شعارها و برنامه های دولت سیزدهم به شمار می رود و بدیهی است که چینش و گزینش مدیران، وزرا و کارگزاران دولتی در تمامی استان ها نیز باید بر اساس اعتقاد و نزدیکی فکری مدیران دولتی با این اهداف و برنامه ها صورت گیرد.
بر همین اساس، گزینه نهایی استانداری آذربایجان شرقی در کنار دیگر شاخص ها، توانمندی ها و ظرفیت های فردی و مدیریتی، می بایست معتقد به اصل فسادستیزی، به عنوان اصلی ترین شاخص مدیریتی منطبق بر برنامه های دولت و مطالبات مردمی باشد تا بتواند به تعاملی همسو با دولت و مقبولیت نزد مردم دست یابد.
جوان و انقلابی بودن
بسترسازی برای ورود نیروهای جوان به بدنه مدیریتی و سیاستگذاری کشور و حمایت از این آرمان که منشور و مانیفست اصلی و محوری بیانیه گام دوم انقلاب که دربرگیرنده منویات ابلاغی مقام معظم رهبری نیز است در قاموس دولت سیزدهم به طور جدی دنبال می شود، اقدامی که آغازگر نقش آفرینی موثرتر جوانان انقلابی و متخصص ایران اسلامی در لایه های مدیریتی، سیاستگذاری و اجرایی کشور است.
این اصل به عینه می تواند در روند انتخاب و معرفی استاندار جدید آذربایجان شرقی از بین گزینه های مطرح این پست، مورد توجه و عمل جدی دولت و وزارت کشور بوده و هم راستا با طرح تبدیل استانداری آذربایجان شرقی به «استانداری ویژه»، زمینه ساز تحولات بعدی مدیریتی و توسعه محور استان نیز گردد.
به تعبیر دیگر، پوست اندازی و هوای تازه مدیریتی در استان، مطالبه ای جدی است که امید است با انتخاب استانداری از طیف جوانان خلاق و دارای کارنامه روشن و قابل دفاع برای «شمس العماره» تبریز، محقق شود.
سخن آخر
تردیدی نیست که با توجه به شناختی که از برنامه ها، شعارها و اهداف کلان دولت محترم و شخص رئیس جمهور سراغ داریم، نه تنها تحقق استانداری ویژه برای این استان دور از دسترس نیست بلکه انتخاب و معرفی استانداری که حائز این شرایط و ظرفیت های مدیریتی باشد نیز، تحقق پذیر خواهد بود.
والی کارکشته و استانداری ویژه، ۲ مطالبه جدی مردم غیور آذربایجان شرقی از دولت رئیسی و وزارت کشور ایشان است.
انتهای پیام/۶۰۰۰۲/س
فارغ از آن که موضوع ارتقاء جایگاه سیاسی استان آذربایجان شرقی به عنوان یکی از استراتژیک ترین و مهم ترین استان های کشور، مورد پی گیری و مطالبه جدی از دولت است، انتخاب و معرفی گزینه نهایی برای «شمس العماره» یا همان کاخ استانداری نیز از اهم موضوعات این روزهای استان به شمار می رود.
در حال حاضر و بر اساس خبرهای رسیده از مجمع نمایندگان استان، بالغ بر ۲۰ گزینه برای تصدی کرسی استانداری آذربایجان شرقی مطرح شده است که در میان این اسامی، برخی چهره های شاخص مدیریتی فعلی و سابق استان، گزینه های انقلابی و جوان، مدیران کشوری و ملی نیز به چشم می خورد.
از استانداری ویژه تا والی کارکشته
فارغ از طرح و بیان تک تک اسامی گزینه های مطرح برای تصدی پست استانداری، آنچه مهم تر و اولاتر از هر چیزی باید مورد توجه دولت محترم و حتی مجمع نمایندگان استان در روند رایزنی ها و بررسی شرایط و توانمندی های مدیریتی کاندیداها قرار گیرد.
مساله تحقق مطالبه ارتقاء جایگاه استانداری آذربایجان شرقی به «استانداری ویژه» از یک سو و انتخاب مدیر و استانداری در حد و اندازه های این جایگاه برای ایجاد تغییر و تحولات بنیادی در اداره استانی حساس همانند آذربایجان شرقی از سوی دیگر است؛ استانداری که هم کارکشته باشد، هم معتقد به فسادستیزی باشد و هم بتواند با تکیه بر نیروی جوانی، تجارب مدیریتی قبلی، روابط بالادستی و تعاملات ملی و استانی، مدیر انقلابی به معنای واقعی باشد.
استاندار بومی یا غیربومی؟
یکی از دغدغه ها و مطالبات عمده ناظران و کارشناسان مسائل سیاسی و مدیریتی استان و حتی رسانه ها در فصول و مقاطع انتخاب استاندار یا دیگر مدیران استانی در ادوار مختلف استقرار دولت های جدید، موضوع بومی بودن مدیران منصوب در راس مدیریت های کلان استان بوده و این دغدغه همچنان نیز مورد پی گیری است.
با این حال آنچه در کنار بومی گزینی مدیران استانی به عنوان یکی از فکت های ایده آل همواره مورد غفلت قرار می گیرد، شاخص های اصلی و کلیدی دخیل در انتخاب مدیران، به ویژه استانداران است، بدین معنی که جدای از بومی بودن، شاخص هایی همچون سوابق مدیریتی، تجربه، تخصص، شناخت، پاکدستی و مقبولیت، توان ظرفیت سازی، عمل گرایی، تعامل، برنامه محوری و هوش استراتژیک نیز از جمله مهم ترین شاخص ها و ملاک های دخیل در انتخاب استانداران باید مورد توجه دولت، وزارت کشور، مجمع نمایندگان استان و طیف های سیاسی دخیل در معرفی گزینه های این پست قرار گیرد.
مروری بر انتصابات ۲ دهه اخیر استانداران آذربایجان شرقی نشان می دهد که تقریبا همه استانداران این ایام، به جز یکی ۲ نفر، همگی چهره هایی غیر تبریزی و حتی غیر استانی بوده اند و اگر ملاک موافقان بومی گزینی استانداران، تبریزی یا استانی بودن اصالت مدیران بوده باشد، این مطالبه به هر دلیلی، توسط دولت های اصلاحات، عدالت خواه و تدبیر و امید مورد توجه قرار نگرفته است.
هرچند از منظر کارآمدی و موفقیت نسبی استانداران سابق و اسبق آذربایجان شرقی در همه این ادوار نیز فارغ از بومی یا غیر بومی بودن، نقدهای جدی نیز بر کارکرد برخی از استانداران وارد بوده است.
ارتباطات فرااستانی و ملی
تردیدی نیست که استانداران به جهت نمایندگی عالیه دولت در استان ها از یک سو و حجم انبوهی از مطالبات، مشکلات و چالش های منطقه ای پیش رو از سوی دیگر، باید از حیث برخورداری از تعامل و ارتباطات فرااستانی و ملی با بدنه دولت، شخص رئیس جمهور، وزرا، معاونت های ریاست جمهوری، بانک مرکزی و حتی مجلس، دارای ظرفیت ها و قابلیت های بالایی بوده و بتوانند به پشتوانه همین ارتباطات و تعامل های بالادستی، ضمن جذب اعتبارات و حمایت های ملی و کشوری، نقش محوری در پیشبرد اهداف و برنامه های مدیریتی خود و تحقق مطالبات و خواسته های شهروندان ایفا کنند.
آذربایجان شرقی به عنوان یکی از استراتژیک ترین استان های کشور که به عنوان دروازه اروپایی ایران، قطب صنعتی، فرهنگی، علمی، فناوری، پزشکی و درمانی و سیاست از جایگاه ویژه ای برخوردار است، نیازمند انتخاب و معرفی استانداری است که بتواند با درک جایگاه و موقعیت استان و در کنار آن، اشرافیت و شناختی کامل از ظرفیت های این منطقه، مقبولیت و تعاملات بالادستی خود را در راستای تسریع در روند توسعه و پیشرفت جهشی استان بسیح کند.
بی تردید، استاندار آینده آذربایجان شرقی، بدون برخورداری از ارتباطات بالادستی در بدنه دولت، به ویژه وزارت کشور، مجلس، سازمان ها و نهادهای دولتی دیگر نخواهد توانست موفق بوده و مدیری شایسته برای تحقق اهداف و برنامه های خویش باشد.
گزینه مجمع نمایندگان یا دولت؟
اینکه استاندار جدید آذربایجان شرقی در نهایت از بین گزینه های معرفی شده مجمع نمایندگان استان یا طیف های سیاسی و ستادهای انتخاباتی دکتر رئیسی برگزیده خواهد شد یا دولت راسا دست به انتخاب گزینه مورد نظر خود خواهد زد، از آن دست موضوعاتی است که هنوز مشخص نیست؛ با این حال تجربه ادوار مختلف نشان داده است که غالبا دولت ها در انتخاب نماینده ارشد خود، حداقل برای آذربایجان شرقی راسا تصمیم گرفته و مدیری را انتخاب و معرفی کرده اند که خارج از دایره گزینه های اعلامی و پیشنهادی مجمع نمایندگان استان بوده است.
این در حالی است که اساسا به واسطه جایگاه نظارتی و تقنینی مجلس و نمایندگان، آنگونه که «متفکر آزاد» عضو هیات رئیسه مجلس و نماینده تبریز نیز معتقد است، نفس معرفی گزینه برای مدیریت های استانی توسط نمایندگان، نوعی نقض غرض و نافی مسوولیت نظارتی نمایندگان است؛ چراکه استاندار یا مدیر پیشنهادی نمایندگان، آنگونه که باید و شاید، در بوته نقد، بازخواست، مطالبه و پرسش نمایندگانی که وی محصول اجماع ایشان است، قرار نخواهد گرفت.
فسادستیزی، شاخص اصلی
مساله مبارزه با فساد و برخورد قاطع با ویژه خواری و نیز اصلاح رویه های مدیریتی در سطح کلان کشور در راستای استقرار عدالت و در کنار آن، بهبود وضعیت کسب و کار، تولید، اشتغال، معیشت و رفع محدودیت ها و محرومیت ها، شاخص ترین محور شعارها و برنامه های دولت سیزدهم به شمار می رود و بدیهی است که چینش و گزینش مدیران، وزرا و کارگزاران دولتی در تمامی استان ها نیز باید بر اساس اعتقاد و نزدیکی فکری مدیران دولتی با این اهداف و برنامه ها صورت گیرد.
بر همین اساس، گزینه نهایی استانداری آذربایجان شرقی در کنار دیگر شاخص ها، توانمندی ها و ظرفیت های فردی و مدیریتی، می بایست معتقد به اصل فسادستیزی، به عنوان اصلی ترین شاخص مدیریتی منطبق بر برنامه های دولت و مطالبات مردمی باشد تا بتواند به تعاملی همسو با دولت و مقبولیت نزد مردم دست یابد.
جوان و انقلابی بودن
بسترسازی برای ورود نیروهای جوان به بدنه مدیریتی و سیاستگذاری کشور و حمایت از این آرمان که منشور و مانیفست اصلی و محوری بیانیه گام دوم انقلاب که دربرگیرنده منویات ابلاغی مقام معظم رهبری نیز است در قاموس دولت سیزدهم به طور جدی دنبال می شود، اقدامی که آغازگر نقش آفرینی موثرتر جوانان انقلابی و متخصص ایران اسلامی در لایه های مدیریتی، سیاستگذاری و اجرایی کشور است.
این اصل به عینه می تواند در روند انتخاب و معرفی استاندار جدید آذربایجان شرقی از بین گزینه های مطرح این پست، مورد توجه و عمل جدی دولت و وزارت کشور بوده و هم راستا با طرح تبدیل استانداری آذربایجان شرقی به «استانداری ویژه»، زمینه ساز تحولات بعدی مدیریتی و توسعه محور استان نیز گردد.
به تعبیر دیگر، پوست اندازی و هوای تازه مدیریتی در استان، مطالبه ای جدی است که امید است با انتخاب استانداری از طیف جوانان خلاق و دارای کارنامه روشن و قابل دفاع برای «شمس العماره» تبریز، محقق شود.
سخن آخر
تردیدی نیست که با توجه به شناختی که از برنامه ها، شعارها و اهداف کلان دولت محترم و شخص رئیس جمهور سراغ داریم، نه تنها تحقق استانداری ویژه برای این استان دور از دسترس نیست بلکه انتخاب و معرفی استانداری که حائز این شرایط و ظرفیت های مدیریتی باشد نیز، تحقق پذیر خواهد بود.
والی کارکشته و استانداری ویژه، ۲ مطالبه جدی مردم غیور آذربایجان شرقی از دولت رئیسی و وزارت کشور ایشان است.
انتهای پیام/۶۰۰۰۲/س
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «پرونده ای ویژه برای «شمس العماره» / از استانداری ویژه تا والی کارکشته» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.