تلاوت مجلسی سوره شوری صدای سید صادق مسلمی

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره شوری چهل و دومین سوره و از سوره های مکی قرآن است که در جزء ۲۵ جای دارد. وجه تسمیه این سوره به «شوری»، استفاده از این واژه به عنوان یکی از صفات مؤمنان در آیه ۳۸ است. موضوع محوری سوره شوری وحی است و به موضوعات دیگری مثل توحید، معاد و صفات مؤمنان و کفار نیز پرداخته است.
آیه ۲۳ معروف به آیه مودت و آیه ۳۸ درباره اهمیت مشورت، از آیات مشهور این سوره است. آیه ۴۰ این سوره برای مشروعیت قصاص مورد استناد فقیهان واقع شده است.
در فضیلت قرائت سوره شوری آمده است، هرکسی سوره شوری را بخواند، فرشتگان بر او درود می فرستند و برای او استغفار و رحمت می خواهند.
تلاوت مجلسی سوره شوری
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حاء میم (۱)
عسق ﴿۲﴾
عین سین قاف (۲)
کذلک یوحی إلیک وإلی الذین من قبلک الله العزیز الحکیم ﴿۳﴾
این گونه خدای نیرومند حکیم به سوی تو و به سوی کسانی که پیش از تو بودند وحی می کند (۳)
له ما فی السماوات وما فی الأرض وهو العلی العظیم ﴿۴﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و او بلندمرتبه بزرگ است (۴)
تکاد السماوات یتفطرن من فوقهن والملائکة یسبحون بحمد ربهم ویستغفرون لمن فی الأرض ألا إن الله هو الغفور الرحیم ﴿۵﴾
چیزی نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و [حال آنکه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح می گویند و برای کسانی که در زمین هستند آمرزش می طلبند آگاه باش در حقیقت خداست که آمرزنده مهربان است (۵)
والذین اتخذوا من دونه أولیاء الله حفیظ علیهم وما أنت علیهم بوکیل ﴿۶﴾
و کسانی که به جای او دوستانی برای خود گرفته اند خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستی (۶)
وکذلک أوحینا إلیک قرآنا عربیا لتنذر أم القری ومن حولها وتنذر یوم الجمع لا ریب فیه فریق فی الجنة وفریق فی السعیر ﴿۷﴾
و بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدی در آن نیست بیم دهی گروهی در بهشتند و گروهی در آتش (۷)
ولو شاء الله لجعلهم أمة واحدة ولکن یدخل من یشاء فی رحمته والظالمون ما لهم من ولی ولا نصیر ﴿۸﴾
و اگر خدا می خواست قطعا آنان را امتی یگانه می گردانید لیکن هر که را بخواهد به رحمت خویش درمی آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری (۸)
أم اتخذوا من دونه أولیاء فالله هو الولی وهو یحیی الموتی وهو علی کل شیء قدیر ﴿۹﴾
آیا به جای او دوستانی برای خود گرفته اند خداست که دوست راستین است و اوست که مردگان را زنده می کند و هموست که بر هر چیزی تواناست (۹)
وما اختلفتم فیه من شیء فحکمه إلی الله ذلکم الله ربی علیه توکلت وإلیه أنیب ﴿۱۰﴾
و در باره هر چیزی اختلاف پیدا کردید داوریش به خدا [ارجاع می گردد] چنین خدایی پروردگار من است بر او توکل کردم و به سوی او بازمی گردم (۱۰)
فاطر السماوات والأرض جعل لکم من أنفسکم أزواجا ومن الأنعام أزواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر ﴿۱۱﴾
پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار می گرداند چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا (۱۱)
له مقالید السماوات والأرض یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر إنه بکل شیء علیم ﴿۱۲﴾
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست برای هر کس که بخواهد روزی را گشاده یا تنگ می گرداند اوست که بر هر چیزی داناست (۱۲)
شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی أوحینا إلیک وما وصینا به إبراهیم وموسی وعیسی أن أقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه الله یجتبی إلیه من یشاء ویهدی إلیه من ینیب ﴿۱۳﴾
از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقه اندازی مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا می خوانی گران می آید خدا هر که را بخواهد به سوی خود برمی گزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوی خود راه می نماید (۱۳)
وما تفرقوا إلا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم ولولا کلمة سبقت من ربک إلی أجل مسمی لقضی بینهم وإن الذین أورثوا الکتاب من بعدهم لفی شک منه مریب ﴿۱۴﴾
و فقط پس از آنکه علم برایشان آمد راه تفرقه پیمودند [آن هم] به صرف حسد [و برتری جویی] میان همدیگر و اگر سخنی [دایر بر تاخیر عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانی معین پیشی نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و کسانی که بعد از آنان کتاب [تورات] را میراث یافتند واقعا در باره او در تردیدی سخت [دچار]اند (۱۴)
فلذلک فادع واستقم کما أمرت ولا تتبع أهواءهم وقل آمنت بما أنزل الله من کتاب وأمرت لأعدل بینکم الله ربنا وربکم لنا أعمالنا ولکم أعمالکم لا حجة بیننا وبینکم الله یجمع بیننا وإلیه المصیر ﴿۱۵﴾
بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و هوسهای آنان را پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیست خدا میان ما را جمع می کند و فرجام به سوی اوست (۱۵)
والذین یحاجون فی الله من بعد ما استجیب له حجتهم داحضة عند ربهم وعلیهم غضب ولهم عذاب شدید ﴿۱۶﴾
و کسانی که در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله می پردازند حجتشان پیش پروردگارشان باطل است و خشمی [از خدا] برایشان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود (۱۶)
الله الذی أنزل الکتاب بالحق والمیزان وما یدریک لعل الساعة قریب ﴿۱۷﴾
خدا همان کسی است که کتاب و وسیله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه می دانی شاید رستاخیز نزدیک باشد (۱۷)
یستعجل بها الذین لا یؤمنون بها والذین آمنوا مشفقون منها ویعلمون أنها الحق ألا إن الذین یمارون فی الساعة لفی ضلال بعید ﴿۱۸﴾
کسانی که به آن ایمان ندارند شتابزده آن را می خواهند و کسانی که ایمان آورده اند از آن هراسناکند و می دانند که آن حق است بدان که آنان که در مورد قیامت تردید می ورزند قطعا در گمراهی دور و درازی اند (۱۸)
الله لطیف بعباده یرزق من یشاء وهو القوی العزیز ﴿۱۹﴾
خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر که را بخواهد روزی می دهد و اوست نیرومند غالب (۱۹)
من کان یرید حرث الآخرة نزد له فی حرثه ومن کان یرید حرث الدنیا نؤته منها وما له فی الآخرة من نصیب ﴿۲۰﴾
کسی که کشت آخرت بخواهد برای وی در کشته اش می افزاییم و کسی که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن می دهیم و[لی] در آخرت او را نصیبی نیست (۲۰)
أم لهم شرکاء شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به الله ولولا کلمة الفصل لقضی بینهم وإن الظالمین لهم عذاب ألیم ﴿۲۱﴾
آیا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینی نهاده اند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخیر عذاب در کار] نبود مسلما میانشان داوری می شد و برای ستمکاران شکنجه ای پر درد است (۲۱)
تری الظالمین مشفقین مما کسبوا وهو واقع بهم والذین آمنوا وعملوا الصالحات فی روضات الجنات لهم ما یشاءون عند ربهم ذلک هو الفضل الکبیر ﴿۲۲﴾
[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام داده اند هراسناک می بینی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند در باغهای بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم (۲۲)
ذلک الذی یبشر الله عباده الذین آمنوا وعملوا الصالحات قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی ومن یقترف حسنة نزد له فیها حسنا إن الله غفور شکور ﴿۲۳﴾
این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [بدان] مژده داده است بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی در باره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است (۲۳)
أم یقولون افتری علی الله کذبا فإن یشإ الله یختم علی قلبک ویمح الله الباطل ویحق الحق بکلماته إنه علیم بذات الصدور ﴿۲۴﴾
آیا می گویند بر خدا دروغی بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر می نهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا می کند اوست که به راز دلها داناست (۲۴)
وهو الذی یقبل التوبة عن عباده ویعفو عن السیئات ویعلم ما تفعلون ﴿۲۵﴾
و اوست کسی که توبه را از بندگان خود می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه می کنید می داند (۲۵)
ویستجیب الذین آمنوا وعملوا الصالحات ویزیدهم من فضله والکافرون لهم عذاب شدید ﴿۲۶﴾
و [درخواست] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند اجابت می کند و از فضل خویش به آنان زیاده می دهد و[لی] برای کافران عذاب سختی خواهد بود (۲۶)
ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الأرض ولکن ینزل بقدر ما یشاء إنه بعباده خبیر بصیر ﴿۲۷﴾
و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمی دارند لیکن آنچه را بخواهد به اندازه ای [که مصلحت است] فرو می فرستد به راستی که او به [حال] بندگانش آگاه بیناست (۲۷)
وهو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا وینشر رحمته وهو الولی الحمید ﴿۲۸﴾
و اوست کسی که باران را پس از آنکه [مردم] نومید شدند فرود می آورد و رحمت خویش را می گسترد و هموست سرپرست ستوده (۲۸)
ومن آیاته خلق السماوات والأرض وما بث فیهما من دابة وهو علی جمعهم إذا یشاء قدیر ﴿۲۹﴾
و از نشانه های [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست (۲۹)
وما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم ویعفو عن کثیر ﴿۳۰﴾
و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیاری درمی گذرد (۳۰)
وما أنتم بمعجزین فی الأرض وما لکم من دون الله من ولی ولا نصیر ﴿۳۱﴾
و شما در زمین درمانده کننده [خدا] نیستید و جز خدا شما را سرپرست و یاوری نیست (۳۱)
ومن آیاته الجوار فی البحر کالأعلام ﴿۳۲﴾
و از نشانه های او سفینه های کوه آسا در دریاست (۳۲)
إن یشأ یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره إن فی ذلک لآیات لکل صبار شکور ﴿۳۳﴾
اگر بخواهد باد را ساکن می گرداند و [سفینه ها] بر پشت [آب] متوقف می مانند قطعا در این [امر] برای هر شکیبای شکرگزاری نشانه هاست (۳۳)
أو یوبقهن بما کسبوا ویعف عن کثیر ﴿۳۴﴾
یا به [سزای] آنچه [کشتی نشینان] مرتکب شده اند هلاکشان کند و[لی] از بسیاری درمی گذرد (۳۴)
ویعلم الذین یجادلون فی آیاتنا ما لهم من محیص ﴿۳۵﴾
و [تا] آنان که در آیات ما مجادله می کنند بدانند که ایشان را [روی] گریزی نیست (۳۵)
فما أوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدنیا وما عند الله خیر وأبقی للذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون ﴿۳۶﴾
و آنچه به شما داده شده برخورداری [و کالای] زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که گرویده اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پایدارتر است (۳۶)
والذین یجتنبون کبائر الإثم والفواحش وإذا ما غضبوا هم یغفرون ﴿۳۷﴾
و کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور می دارند و چون به خشم درمی آیند درمی گذرند (۳۷)
والذین استجابوا لربهم وأقاموا الصلاة وأمرهم شوری بینهم ومما رزقناهم ینفقون ﴿۳۸﴾
و کسانی که [ندای] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کرده اند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند (۳۸)
والذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون ﴿۳۹﴾
و کسانی که چون ستم بر ایشان رسد یاری می جویند [و به انتقام بر می خیزند] (۳۹)
وجزاء سیئة سیئة مثلها فمن عفا وأصلح فأجره علی الله إنه لا یحب الظالمین ﴿۴۰﴾
و جزای بدی مانند آن بدی است پس هر که درگذرد و نیکوکاری کند پاداش او بر [عهده] خداست به راستی او ستمگران را دوست نمی دارد (۴۰)
ولمن انتصر بعد ظلمه فأولئک ما علیهم من سبیل ﴿۴۱﴾
و هر که پس از ستم [دیدن] خود یاری جوید [و انتقام گیرد] راه [نکوهشی] بر ایشان نیست (۴۱)
إنما السبیل علی الذین یظلمون الناس ویبغون فی الأرض بغیر الحق أولئک لهم عذاب ألیم ﴿۴۲﴾
راه [نکوهش] تنها بر کسانی است که به مردم ستم می کنند و در [روی] زمین به ناحق سر برمی دارند آنان عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت (۴۲)
ولمن صبر وغفر إن ذلک لمن عزم الأمور ﴿۴۳﴾
و هر که صبر کند و درگذرد مسلما این [خویشتن داری حاکی] از اراده قوی [در] کارهاست (۴۳)
ومن یضلل الله فما له من ولی من بعده وتری الظالمین لما رأوا العذاب یقولون هل إلی مرد من سبیل ﴿۴۴﴾
و هر که را خدا بی راه گذارد پس از او یار [و یاور]ی نخواهد داشت و ستمگران را می بینی که چون عذاب را بنگرند می گویند آیا راهی برای برگشتن [به دنیا] هست (۴۴)
وتراهم یعرضون علیها خاشعین من الذل ینظرون من طرف خفی وقال الذین آمنوا إن الخاسرین الذین خسروا أنفسهم وأهلیهم یوم القیامة ألا إن الظالمین فی عذاب مقیم ﴿۴۵﴾
آنان را می بینی [که چون] بر [آتش] عرضه می شوند از [شدت] زبونی فروتن شده اند زیرچشمی می نگرند و کسانی که گرویده اند می گویند در حقیقت زیانکاران کسانی اند که روز قیامت خودشان و کسانشان را دچار زیان کرده اند آری ستمکاران در عذابی پایدارند (۴۵)
وما کان لهم من أولیاء ینصرونهم من دون الله ومن یضلل الله فما له من سبیل ﴿۴۶﴾
و جز خدا برای آنان دوستانی [دیگر] نیست که آنها را یاری کنند و هر که را خدا بی راه کذارد هیچ راهی برای او نخواهد بود (۴۶)
استجیبوا لربکم من قبل أن یأتی یوم لا مرد له من الله ما لکم من ملجإ یومئذ وما لکم من نکیر ﴿۴۷﴾
پیش از آنکه روزی فرا رسد که آن را از جانب خدا برگشتی نباشد پروردگارتان را اجابت کنید آن روز نه برای شما پناهی و نه برایتان [مجال] انکاری هست (۴۷)
فإن أعرضوا فما أرسلناک علیهم حفیظا إن علیک إلا البلاغ وإنا إذا أذقنا الإنسان منا رحمة فرح بها وإن تصبهم سیئة بما قدمت أیدیهم فإن الإنسان کفور ﴿۴۸﴾
پس اگر روی برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده ایم بر عهده تو جز رسانیدن [پیام] نیست و ما چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزای] دستاورد پیشین آنها به آنان بدی رسد انسان ناسپاسی می کند (۴۸)
لله ملک السماوات والأرض یخلق ما یشاء یهب لمن یشاء إناثا ویهب لمن یشاء الذکور ﴿۴۹﴾
فرمانروایی [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد می آفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر می دهد (۴۹)
أو یزوجهم ذکرانا وإناثا ویجعل من یشاء عقیما إنه علیم قدیر ﴿۵۰﴾
یا آنها را پسر[ان] و دختر[انی] توام با یکدیگر می گرداند و هر که را بخواهد عقیم می سازد اوست دانای توانا (۵۰)
وما کان لبشر أن یکلمه الله إلا وحیا أو من وراء حجاب أو یرسل رسولا فیوحی بإذنه ما یشاء إنه علی حکیم ﴿۵۱﴾
و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری اوست بلندمرتبه سنجیده کار (۵۱)
وکذلک أوحینا إلیک روحا من أمرنا ما کنت تدری ما الکتاب ولا الإیمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا وإنک لتهدی إلی صراط مستقیم ﴿۵۲﴾
وهمین گونه روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم تو نمی دانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه می نماییم و به راستی که تو به خوبی به راه راست هدایت می کنی (۵۲)
صراط الله الذی له ما فی السماوات وما فی الأرض ألا إلی الله تصیر الأمور ﴿۵۳﴾
راه همان خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمی گردد (۵۳)
انتهای پیام/
آیه ۲۳ معروف به آیه مودت و آیه ۳۸ درباره اهمیت مشورت، از آیات مشهور این سوره است. آیه ۴۰ این سوره برای مشروعیت قصاص مورد استناد فقیهان واقع شده است.
در فضیلت قرائت سوره شوری آمده است، هرکسی سوره شوری را بخواند، فرشتگان بر او درود می فرستند و برای او استغفار و رحمت می خواهند.
تلاوت مجلسی سوره شوری
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حاء میم (۱)
عسق ﴿۲﴾
عین سین قاف (۲)
کذلک یوحی إلیک وإلی الذین من قبلک الله العزیز الحکیم ﴿۳﴾
این گونه خدای نیرومند حکیم به سوی تو و به سوی کسانی که پیش از تو بودند وحی می کند (۳)
له ما فی السماوات وما فی الأرض وهو العلی العظیم ﴿۴﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و او بلندمرتبه بزرگ است (۴)
تکاد السماوات یتفطرن من فوقهن والملائکة یسبحون بحمد ربهم ویستغفرون لمن فی الأرض ألا إن الله هو الغفور الرحیم ﴿۵﴾
چیزی نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و [حال آنکه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح می گویند و برای کسانی که در زمین هستند آمرزش می طلبند آگاه باش در حقیقت خداست که آمرزنده مهربان است (۵)
والذین اتخذوا من دونه أولیاء الله حفیظ علیهم وما أنت علیهم بوکیل ﴿۶﴾
و کسانی که به جای او دوستانی برای خود گرفته اند خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستی (۶)
وکذلک أوحینا إلیک قرآنا عربیا لتنذر أم القری ومن حولها وتنذر یوم الجمع لا ریب فیه فریق فی الجنة وفریق فی السعیر ﴿۷﴾
و بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدی در آن نیست بیم دهی گروهی در بهشتند و گروهی در آتش (۷)
ولو شاء الله لجعلهم أمة واحدة ولکن یدخل من یشاء فی رحمته والظالمون ما لهم من ولی ولا نصیر ﴿۸﴾
و اگر خدا می خواست قطعا آنان را امتی یگانه می گردانید لیکن هر که را بخواهد به رحمت خویش درمی آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری (۸)
أم اتخذوا من دونه أولیاء فالله هو الولی وهو یحیی الموتی وهو علی کل شیء قدیر ﴿۹﴾
آیا به جای او دوستانی برای خود گرفته اند خداست که دوست راستین است و اوست که مردگان را زنده می کند و هموست که بر هر چیزی تواناست (۹)
وما اختلفتم فیه من شیء فحکمه إلی الله ذلکم الله ربی علیه توکلت وإلیه أنیب ﴿۱۰﴾
و در باره هر چیزی اختلاف پیدا کردید داوریش به خدا [ارجاع می گردد] چنین خدایی پروردگار من است بر او توکل کردم و به سوی او بازمی گردم (۱۰)
فاطر السماوات والأرض جعل لکم من أنفسکم أزواجا ومن الأنعام أزواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر ﴿۱۱﴾
پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار می گرداند چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا (۱۱)
له مقالید السماوات والأرض یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر إنه بکل شیء علیم ﴿۱۲﴾
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست برای هر کس که بخواهد روزی را گشاده یا تنگ می گرداند اوست که بر هر چیزی داناست (۱۲)
شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی أوحینا إلیک وما وصینا به إبراهیم وموسی وعیسی أن أقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه الله یجتبی إلیه من یشاء ویهدی إلیه من ینیب ﴿۱۳﴾
از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقه اندازی مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا می خوانی گران می آید خدا هر که را بخواهد به سوی خود برمی گزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوی خود راه می نماید (۱۳)
وما تفرقوا إلا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم ولولا کلمة سبقت من ربک إلی أجل مسمی لقضی بینهم وإن الذین أورثوا الکتاب من بعدهم لفی شک منه مریب ﴿۱۴﴾
و فقط پس از آنکه علم برایشان آمد راه تفرقه پیمودند [آن هم] به صرف حسد [و برتری جویی] میان همدیگر و اگر سخنی [دایر بر تاخیر عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانی معین پیشی نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و کسانی که بعد از آنان کتاب [تورات] را میراث یافتند واقعا در باره او در تردیدی سخت [دچار]اند (۱۴)
فلذلک فادع واستقم کما أمرت ولا تتبع أهواءهم وقل آمنت بما أنزل الله من کتاب وأمرت لأعدل بینکم الله ربنا وربکم لنا أعمالنا ولکم أعمالکم لا حجة بیننا وبینکم الله یجمع بیننا وإلیه المصیر ﴿۱۵﴾
بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و هوسهای آنان را پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیست خدا میان ما را جمع می کند و فرجام به سوی اوست (۱۵)
والذین یحاجون فی الله من بعد ما استجیب له حجتهم داحضة عند ربهم وعلیهم غضب ولهم عذاب شدید ﴿۱۶﴾
و کسانی که در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله می پردازند حجتشان پیش پروردگارشان باطل است و خشمی [از خدا] برایشان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود (۱۶)
الله الذی أنزل الکتاب بالحق والمیزان وما یدریک لعل الساعة قریب ﴿۱۷﴾
خدا همان کسی است که کتاب و وسیله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه می دانی شاید رستاخیز نزدیک باشد (۱۷)
یستعجل بها الذین لا یؤمنون بها والذین آمنوا مشفقون منها ویعلمون أنها الحق ألا إن الذین یمارون فی الساعة لفی ضلال بعید ﴿۱۸﴾
کسانی که به آن ایمان ندارند شتابزده آن را می خواهند و کسانی که ایمان آورده اند از آن هراسناکند و می دانند که آن حق است بدان که آنان که در مورد قیامت تردید می ورزند قطعا در گمراهی دور و درازی اند (۱۸)
الله لطیف بعباده یرزق من یشاء وهو القوی العزیز ﴿۱۹﴾
خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر که را بخواهد روزی می دهد و اوست نیرومند غالب (۱۹)
من کان یرید حرث الآخرة نزد له فی حرثه ومن کان یرید حرث الدنیا نؤته منها وما له فی الآخرة من نصیب ﴿۲۰﴾
کسی که کشت آخرت بخواهد برای وی در کشته اش می افزاییم و کسی که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن می دهیم و[لی] در آخرت او را نصیبی نیست (۲۰)
أم لهم شرکاء شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به الله ولولا کلمة الفصل لقضی بینهم وإن الظالمین لهم عذاب ألیم ﴿۲۱﴾
آیا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینی نهاده اند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخیر عذاب در کار] نبود مسلما میانشان داوری می شد و برای ستمکاران شکنجه ای پر درد است (۲۱)
تری الظالمین مشفقین مما کسبوا وهو واقع بهم والذین آمنوا وعملوا الصالحات فی روضات الجنات لهم ما یشاءون عند ربهم ذلک هو الفضل الکبیر ﴿۲۲﴾
[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام داده اند هراسناک می بینی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند در باغهای بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم (۲۲)
ذلک الذی یبشر الله عباده الذین آمنوا وعملوا الصالحات قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی ومن یقترف حسنة نزد له فیها حسنا إن الله غفور شکور ﴿۲۳﴾
این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [بدان] مژده داده است بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی در باره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است (۲۳)
أم یقولون افتری علی الله کذبا فإن یشإ الله یختم علی قلبک ویمح الله الباطل ویحق الحق بکلماته إنه علیم بذات الصدور ﴿۲۴﴾
آیا می گویند بر خدا دروغی بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر می نهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا می کند اوست که به راز دلها داناست (۲۴)
وهو الذی یقبل التوبة عن عباده ویعفو عن السیئات ویعلم ما تفعلون ﴿۲۵﴾
و اوست کسی که توبه را از بندگان خود می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه می کنید می داند (۲۵)
ویستجیب الذین آمنوا وعملوا الصالحات ویزیدهم من فضله والکافرون لهم عذاب شدید ﴿۲۶﴾
و [درخواست] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند اجابت می کند و از فضل خویش به آنان زیاده می دهد و[لی] برای کافران عذاب سختی خواهد بود (۲۶)
ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الأرض ولکن ینزل بقدر ما یشاء إنه بعباده خبیر بصیر ﴿۲۷﴾
و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمی دارند لیکن آنچه را بخواهد به اندازه ای [که مصلحت است] فرو می فرستد به راستی که او به [حال] بندگانش آگاه بیناست (۲۷)
وهو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا وینشر رحمته وهو الولی الحمید ﴿۲۸﴾
و اوست کسی که باران را پس از آنکه [مردم] نومید شدند فرود می آورد و رحمت خویش را می گسترد و هموست سرپرست ستوده (۲۸)
ومن آیاته خلق السماوات والأرض وما بث فیهما من دابة وهو علی جمعهم إذا یشاء قدیر ﴿۲۹﴾
و از نشانه های [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست (۲۹)
وما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم ویعفو عن کثیر ﴿۳۰﴾
و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیاری درمی گذرد (۳۰)
وما أنتم بمعجزین فی الأرض وما لکم من دون الله من ولی ولا نصیر ﴿۳۱﴾
و شما در زمین درمانده کننده [خدا] نیستید و جز خدا شما را سرپرست و یاوری نیست (۳۱)
ومن آیاته الجوار فی البحر کالأعلام ﴿۳۲﴾
و از نشانه های او سفینه های کوه آسا در دریاست (۳۲)
إن یشأ یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره إن فی ذلک لآیات لکل صبار شکور ﴿۳۳﴾
اگر بخواهد باد را ساکن می گرداند و [سفینه ها] بر پشت [آب] متوقف می مانند قطعا در این [امر] برای هر شکیبای شکرگزاری نشانه هاست (۳۳)
أو یوبقهن بما کسبوا ویعف عن کثیر ﴿۳۴﴾
یا به [سزای] آنچه [کشتی نشینان] مرتکب شده اند هلاکشان کند و[لی] از بسیاری درمی گذرد (۳۴)
ویعلم الذین یجادلون فی آیاتنا ما لهم من محیص ﴿۳۵﴾
و [تا] آنان که در آیات ما مجادله می کنند بدانند که ایشان را [روی] گریزی نیست (۳۵)
فما أوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدنیا وما عند الله خیر وأبقی للذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون ﴿۳۶﴾
و آنچه به شما داده شده برخورداری [و کالای] زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که گرویده اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پایدارتر است (۳۶)
والذین یجتنبون کبائر الإثم والفواحش وإذا ما غضبوا هم یغفرون ﴿۳۷﴾
و کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور می دارند و چون به خشم درمی آیند درمی گذرند (۳۷)
والذین استجابوا لربهم وأقاموا الصلاة وأمرهم شوری بینهم ومما رزقناهم ینفقون ﴿۳۸﴾
و کسانی که [ندای] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کرده اند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند (۳۸)
والذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون ﴿۳۹﴾
و کسانی که چون ستم بر ایشان رسد یاری می جویند [و به انتقام بر می خیزند] (۳۹)
وجزاء سیئة سیئة مثلها فمن عفا وأصلح فأجره علی الله إنه لا یحب الظالمین ﴿۴۰﴾
و جزای بدی مانند آن بدی است پس هر که درگذرد و نیکوکاری کند پاداش او بر [عهده] خداست به راستی او ستمگران را دوست نمی دارد (۴۰)
ولمن انتصر بعد ظلمه فأولئک ما علیهم من سبیل ﴿۴۱﴾
و هر که پس از ستم [دیدن] خود یاری جوید [و انتقام گیرد] راه [نکوهشی] بر ایشان نیست (۴۱)
إنما السبیل علی الذین یظلمون الناس ویبغون فی الأرض بغیر الحق أولئک لهم عذاب ألیم ﴿۴۲﴾
راه [نکوهش] تنها بر کسانی است که به مردم ستم می کنند و در [روی] زمین به ناحق سر برمی دارند آنان عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت (۴۲)
ولمن صبر وغفر إن ذلک لمن عزم الأمور ﴿۴۳﴾
و هر که صبر کند و درگذرد مسلما این [خویشتن داری حاکی] از اراده قوی [در] کارهاست (۴۳)
ومن یضلل الله فما له من ولی من بعده وتری الظالمین لما رأوا العذاب یقولون هل إلی مرد من سبیل ﴿۴۴﴾
و هر که را خدا بی راه گذارد پس از او یار [و یاور]ی نخواهد داشت و ستمگران را می بینی که چون عذاب را بنگرند می گویند آیا راهی برای برگشتن [به دنیا] هست (۴۴)
وتراهم یعرضون علیها خاشعین من الذل ینظرون من طرف خفی وقال الذین آمنوا إن الخاسرین الذین خسروا أنفسهم وأهلیهم یوم القیامة ألا إن الظالمین فی عذاب مقیم ﴿۴۵﴾
آنان را می بینی [که چون] بر [آتش] عرضه می شوند از [شدت] زبونی فروتن شده اند زیرچشمی می نگرند و کسانی که گرویده اند می گویند در حقیقت زیانکاران کسانی اند که روز قیامت خودشان و کسانشان را دچار زیان کرده اند آری ستمکاران در عذابی پایدارند (۴۵)
وما کان لهم من أولیاء ینصرونهم من دون الله ومن یضلل الله فما له من سبیل ﴿۴۶﴾
و جز خدا برای آنان دوستانی [دیگر] نیست که آنها را یاری کنند و هر که را خدا بی راه کذارد هیچ راهی برای او نخواهد بود (۴۶)
استجیبوا لربکم من قبل أن یأتی یوم لا مرد له من الله ما لکم من ملجإ یومئذ وما لکم من نکیر ﴿۴۷﴾
پیش از آنکه روزی فرا رسد که آن را از جانب خدا برگشتی نباشد پروردگارتان را اجابت کنید آن روز نه برای شما پناهی و نه برایتان [مجال] انکاری هست (۴۷)
فإن أعرضوا فما أرسلناک علیهم حفیظا إن علیک إلا البلاغ وإنا إذا أذقنا الإنسان منا رحمة فرح بها وإن تصبهم سیئة بما قدمت أیدیهم فإن الإنسان کفور ﴿۴۸﴾
پس اگر روی برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده ایم بر عهده تو جز رسانیدن [پیام] نیست و ما چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزای] دستاورد پیشین آنها به آنان بدی رسد انسان ناسپاسی می کند (۴۸)
لله ملک السماوات والأرض یخلق ما یشاء یهب لمن یشاء إناثا ویهب لمن یشاء الذکور ﴿۴۹﴾
فرمانروایی [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد می آفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر می دهد (۴۹)
أو یزوجهم ذکرانا وإناثا ویجعل من یشاء عقیما إنه علیم قدیر ﴿۵۰﴾
یا آنها را پسر[ان] و دختر[انی] توام با یکدیگر می گرداند و هر که را بخواهد عقیم می سازد اوست دانای توانا (۵۰)
وما کان لبشر أن یکلمه الله إلا وحیا أو من وراء حجاب أو یرسل رسولا فیوحی بإذنه ما یشاء إنه علی حکیم ﴿۵۱﴾
و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری اوست بلندمرتبه سنجیده کار (۵۱)
وکذلک أوحینا إلیک روحا من أمرنا ما کنت تدری ما الکتاب ولا الإیمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا وإنک لتهدی إلی صراط مستقیم ﴿۵۲﴾
وهمین گونه روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم تو نمی دانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه می نماییم و به راستی که تو به خوبی به راه راست هدایت می کنی (۵۲)
صراط الله الذی له ما فی السماوات وما فی الأرض ألا إلی الله تصیر الأمور ﴿۵۳﴾
راه همان خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمی گردد (۵۳)
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
تلاوت مجلسی سوره شوری صدای سید صادق مسلمی
گفتگو با هوش مصنوعی