تلاوت مجلسی سوره مبارکه توبه آیات ۱



به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره توبه یا برائت نهمین سوره و از سوره های مدنی قرآن که در جزء دهم و یازدهم قرآن جای دارد. این سوره را به این دلیل توبه نامیده اند که آیات بسیاری از آن درباره توبه سخن می گوید و واژه برائت (بیزاری) از آیه اول آن گرفته شده است. سوره توبه بدون « بسم الله الرحمن الرحیم » آغاز می شود و به مسلمانان دستور می دهد با مشرکان قطع ارتباط کنند و به پیامبر(ص) دستور می دهد برای مشرکان طلب آمرزش نکند. در این سوره همچنین درباره جهاد با کفار و مشرکان و مسئله زکات سخن گفته شده است. در روایات آمده است پیامبر(ص) ابلاغ این سوره به مشرکان را ابتدا به ابوبکر سپرد و سپس از او ستاند و به امام علی(ع) واگذار کرد.

از آیات مشهور سوره توبه، آیه لاتحزن است که به واقعه هجرت پیامبر و پنهان شدن در غار اشاره می کند و آیه صادقین که مؤمنان را به همراهی با «صادقین» دستور می دهد. در روایات آمده است مراد از صادقین، امامان معصوم اند. در سوره توبه همچنین به واقعه مسجد ضرار، غزوه حنین و سرپیچی برخی از جنگ تبوک اشاره شده است. در روایات آمده است اگر کسی سوره انفال و توبه را در هر ماه قرائت کند، هرگز نفاق وارد قلب او نمی شود و از شیعیان امام علی(ع) خواهد بود.

تلاوت مجلسی سوره مبارکه توبه آیات ۱-۹۳

براءة من الله ورسوله إلی الذین عاهدتم من المشرکین ﴿۱

[این آیات] اعلام بیزاری [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانی که با ایشان پیمان بسته اید (۱)

فسیحوا فی الأرض أربعة أشهر واعلموا أنکم غیر معجزی الله وأن الله مخزی الکافرین ﴿۲

پس [ای مشرکان] چهار ماه [دیگر با امنیت کامل] در زمین بگردید و بدانید که شما نمی توانید خدا را به ستوه آورید و این خداست که رسواکننده کافران است (۲)

وأذان من الله ورسوله إلی الناس یوم الحج الأکبر أن الله بریء من المشرکین ورسوله فإن تبتم فهو خیر لکم وإن تولیتم فاعلموا أنکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب ألیم ﴿۳

و [این آیات] اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند [با این حال] اگر [از کفر] توبه کنید آن برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید پس بدانید که شما خدا را درمانده نخواهید کرد و کسانی را که کفر ورزیدند از عذابی دردناک خبر ده (۳)

إلا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا ولم یظاهروا علیکم أحدا فأتموا إلیهم عهدهم إلی مدتهم إن الله یحب المتقین ﴿۴

مگر آن مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید و چیزی از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نکرده و کسی را بر ضد شما پشتیبانی ننموده اند پس پیمان اینان را تا [پایان] مدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد (۴)

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدوا لهم کل مرصد فإن تابوا وأقاموا الصلاة وآتوا الزکاة فخلوا سبیلهم إن الله غفور رحیم ﴿۵

پس چون ماه های حرام سپری شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند راه برایشان گشاده گردانید زیرا خدا آمرزنده مهربان است (۵)

وإن أحد من المشرکین استجارک فأجره حتی یسمع کلام الله ثم أبلغه مأمنه ذلک بأنهم قوم لا یعلمون ﴿۶

و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومی نادانند (۶)

کیف یکون للمشرکین عهد عند الله وعند رسوله إلا الذین عاهدتم عند المسجد الحرام فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم إن الله یحب المتقین ﴿۷

چگونه مشرکان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدی تواند بود مگر با کسانی که کنار مسجد الحرام پیمان بسته اید پس تا با شما [بر سر عهد] پایدارند با آنان پایدار باشید زیرا خدا پرهیزگاران را دوست می دارد (۷)

کیف وإن یظهروا علیکم لا یرقبوا فیکم إلا ولا ذمة یرضونکم بأفواههم وتأبی قلوبهم وأکثرهم فاسقون ﴿۸

چگونه [برای آنان عهدی است] با اینکه اگر بر شما دست یابند در باره شما نه خویشاوندی را مراعات می کنند و نه تعهدی را شما را با زبانشان راضی می کنند و حال آنکه دلهایشان امتناع می ورزد و بیشترشان منحرفند (۸)

اشتروا بآیات الله ثمنا قلیلا فصدوا عن سبیله إنهم ساء ما کانوا یعملون ﴿۹

آیات خدا را به بهای ناچیزی فروختند و [مردم را] از راه او باز داشتند به راستی آنان چه بد اعمالی انجام می دادند (۹)

لا یرقبون فی مؤمن إلا ولا ذمة وأولئک هم المعتدون ﴿۱۰

در باره هیچ مؤمنی مراعات خویشاوندی و پیمانی را نمی کنند و ایشان همان تجاوزکارانند (۱۰)

فإن تابوا وأقاموا الصلاة وآتوا الزکاة فإخوانکم فی الدین ونفصل الآیات لقوم یعلمون ﴿۱۱

پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند در این صورت برادران دینی شما می باشند و ما آیات [خود] را برای گروهی که می دانند به تفصیل بیان می کنیم (۱۱)

وإن نکثوا أیمانهم من بعد عهدهم وطعنوا فی دینکم فقاتلوا أئمة الکفر إنهم لا أیمان لهم لعلهم ینتهون ﴿۱۲

و اگر سوگندهای خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید چرا که آنان را هیچ پیمانی نیست باشد که [از پیمانشکنی] باز ایستند (۱۲)

ألا تقاتلون قوما نکثوا أیمانهم وهموا بإخراج الرسول وهم بدءوکم أول مرة أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین ﴿۱۳

چرا با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده [خدا] را بیرون کنند و آنان بودند که نخستین بار [جنگ را] با شما آغاز کردند نمی جنگید آیا از آنان می ترسید با اینکه اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید (۱۳)

قاتلوهم یعذبهم الله بأیدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مؤمنین ﴿۱۴

با آنان بجنگید خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوایشان می کند و شما را بر ایشان پیروزی می بخشد و دلهای گروه مؤمنان را خنک می گرداند (۱۴)

ویذهب غیظ قلوبهم ویتوب الله علی من یشاء والله علیم حکیم ﴿۱۵

و خشم دلهایشان را ببرد و خدا توبه هر که را بخواهد می پذیرد و خدا دانای حکیم است (۱۵)

أم حسبتم أن تترکوا ولما یعلم الله الذین جاهدوا منکم ولم یتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجة والله خبیر بما تعملون ﴿۱۶

آیا پنداشته اید که به خود واگذار می شوید و خداوند کسانی را که از میان شما جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او و مؤمنان محرم اسراری نگرفته اند معلوم نمی دارد و خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است (۱۶)

ما کان للمشرکین أن یعمروا مساجد الله شاهدین علی أنفسهم بالکفر أولئک حبطت أعمالهم وفی النار هم خالدون ﴿۱۷

مشرکان را نرسد که مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش شهادت می دهند آنانند که اعمالشان به هدر رفته و خود در آتش جاودانند (۱۷)

إنما یعمر مساجد الله من آمن بالله والیوم الآخر وأقام الصلاة وآتی الزکاة ولم یخش إلا الله فعسی أولئک أن یکونوا من المهتدین ﴿۱۸

مساجد خدا را تنها کسانی آباد می کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده اند پس امید است که اینان از راهیافتگان باشند (۱۸)

أجعلتم سقایة الحاج وعمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله والیوم الآخر وجاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله والله لا یهدی القوم الظالمین ﴿۱۹

آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند [کار] کسی پنداشته اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می کند [نه این دو] نزد خدا یکسان نیستند و خدا بیدادگران را هدایت نخواهد کرد (۱۹)

الذین آمنوا وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله بأموالهم وأنفسهم أعظم درجة عند الله وأولئک هم الفائزون ﴿۲۰

کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند (۲۰)

یبشرهم ربهم برحمة منه ورضوان وجنات لهم فیها نعیم مقیم ﴿۲۱

پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودی و باغهایی [در بهشت] که در آنها نعمتهایی پایدار دارند مژده می دهد (۲۱)

خالدین فیها أبدا إن الله عنده أجر عظیم ﴿۲۲

جاودانه در آنها خواهند بود در حقیقت خداست که نزد او پاداشی بزرگ است (۲۲)

یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا آباءکم وإخوانکم أولیاء إن استحبوا الکفر علی الإیمان ومن یتولهم منکم فأولئک هم الظالمون ﴿۲۳

ای کسانی که ایمان آورده اید اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستی مگیرید و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمکارانند (۲۳)

قل إن کان آباؤکم وأبناؤکم وإخوانکم وأزواجکم وعشیرتکم وأموال اقترفتموها وتجارة تخشون کسادها ومساکن ترضونها أحب إلیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بأمره والله لا یهدی القوم الفاسقین ﴿۲۴

بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش می دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمی کند (۲۴)

لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة ویوم حنین إذ أعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا وضاقت علیکم الأرض بما رحبت ثم ولیتم مدبرین ﴿۲۵

قطعا خداوند شما را در مواضع بسیاری یاری کرده است و [نیز] در روز حنین آن هنگام که شمار زیادتان شما را به شگفت آورده بود ولی به هیچ وجه از شما دفع [خطر] نکرد و زمین با همه فراخی بر شما تنگ گردید سپس در حالی که پشت [به دشمن] کرده بودید برگشتید (۲۵)

ثم أنزل الله سکینته علی رسوله وعلی المؤمنین وأنزل جنودا لم تروها وعذب الذین کفروا وذلک جزاء الکافرین ﴿۲۶

آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهیانی فرو فرستاد که آنها را نمی دیدید و کسانی را که کفر ورزیدند عذاب کرد و سزای کافران همین بود (۲۶)

ثم یتوب الله من بعد ذلک علی من یشاء والله غفور رحیم ﴿۲۷

سپس خدا بعد از این [واقعه] توبه هر کس را بخواهد می پذیرد و خدا آمرزنده مهربان است (۲۷)

یا أیها الذین آمنوا إنما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا وإن خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله إن شاء إن الله علیم حکیم ﴿۲۸

ای کسانی که ایمان آورده اید حقیقت این است که مشرکان ناپاکند پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر [در این قطع رابطه] از فقر بیمناکید پس به زودی خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بی نیاز می گرداند که خدا دانای حکیم است (۲۸)

قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الآخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صاغرون ﴿۲۹

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمی دارند و متدین به دین حق نمی گردند کارزار کنید تا با [کمال] خواری به دست خود جزیه دهند (۲۹)

وقالت الیهود عزیر ابن الله وقالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بأفواههم یضاهئون قول الذین کفروا من قبل قاتلهم الله أنی یؤفکون ﴿۳۰

و یهود گفتند عز یر پسر خداست و نصاری گفتند مسیح پسر خداست این سخنی است [باطل] که به زبان می آورند و به گفتار کسانی که پیش از این کافر شده اند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه [از حق] بازگردانده می شوند (۳۰)

اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أربابا من دون الله والمسیح ابن مریم وما أمروا إلا لیعبدوا إلها واحدا لا إله إلا هو سبحانه عما یشرکون ﴿۳۱

اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جای خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مامور نبودند جز اینکه خدایی یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست منزه است او از آنچه [با وی] شریک می گردانند (۳۱)

یریدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم ویأبی الله إلا أن یتم نوره ولو کره الکافرون ﴿۳۲

می خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمی گذارد تا نور خود را کامل کند هر چند کافران را خوش نیاید (۳۲)

هو الذی أرسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون ﴿۳۳

او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند (۳۳)

یا أیها الذین آمنوا إن کثیرا من الأحبار والرهبان لیأکلون أموال الناس بالباطل ویصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب ألیم ﴿۳۴

ای کسانی که ایمان آورده اید بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا می خورند و [آنان را] از راه خدا باز می دارند و کسانی که زر و سیم را گنجینه می کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی کنند ایشان را از عذابی دردناک خبر ده (۳۴)

یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هذا ما کنزتم لأنفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون ﴿۳۵

روزی که آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند] این است آنچه برای خود اندوختید پس [کیفر] آنچه را می اندوختید بچشید (۳۵)

إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السماوات والأرض منها أربعة حرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم وقاتلوا المشرکین کافة کما یقاتلونکم کافة واعلموا أن الله مع المتقین ﴿۳۶

در حقیقت شماره ماه ها نزد خدا از روزی که آسمانها و زمین را آفریده در کتاب [علم] خدا دوازده ماه است از این [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است این است آیین استوار پس در این [چهار ماه] بر خود ستم مکنید و همگی با مشرکان بجنگید چنانکه آنان همگی با شما می جنگند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است (۳۶)

إنما النسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما ویحرمونه عاما لیواطئوا عدة ما حرم الله فیحلوا ما حرم الله زین لهم سوء أعمالهم والله لا یهدی القوم الکافرین ﴿۳۷

جز این نیست که جابجا کردن [ماههای حرام] فزونی در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه می شوند آن را یکسال حلال می شمارند و یکسال [دیگر] آن را حرام می دانند تا با شماره ماههایی که خدا حرام کرده است موافق سازند و در نتیجه آنچه را خدا حرام کرده [بر خود] حلال گردانند زشتی اعمالشان برایشان آراسته شده است و خدا گروه کافران را هدایت نمی کند (۳۷)

یا أیها الذین آمنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقلتم إلی الأرض أرضیتم بالحیاة الدنیا من الآخرة فما متاع الحیاة الدنیا فی الآخرة إلا قلیل ﴿۳۸

ای کسانی که ایمان آورده اید شما را چه شده است که چون به شما گفته می شود در راه خدا بسیجشوید کندی به خرج می دهید آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کرده اید متاع زندگی دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست (۳۸)

إلا تنفروا یعذبکم عذابا ألیما ویستبدل قوما غیرکم ولا تضروه شیئا والله علی کل شیء قدیر ﴿۳۹

اگر بسیج نشوید [خدا] شما را به عذابی دردناک عذاب می کند و گروهی دیگر به جای شما می آورد و به او زیانی نخواهید رسانید و خدا بر هر چیزی تواناست (۳۹)

إلا تنصروه فقد نصره الله إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین إذ هما فی الغار إذ یقول لصاحبه لا تحزن إن الله معنا فأنزل الله سکینته علیه وأیده بجنود لم تروها وجعل کلمة الذین کفروا السفلی وکلمة الله هی العلیا والله عزیز حکیم ﴿۴۰

اگر او [پیامبر] را یاری نکنید قطعا خدا او را یاری کرد هنگامی که کسانی که کفر ورزیدند او را [از مکه] بیرون کردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه که در غار [ثور] بودند وقتی به همراه خود می گفت اندوه مدار که خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانی که آنها را نمی دیدید تایید کرد و کلمه کسانی را که کفر ورزیدند پست تر گردانید و کلمه خداست که برتر است و خدا شکست ناپذیر حکیم است (۴۰)

انفروا خفافا وثقالا وجاهدوا بأموالکم وأنفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون ﴿۴۱

سبکبار و گرانبار بسیجشوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید اگر بدانید این برای شما بهتر است (۴۱)

لو کان عرضا قریبا وسفرا قاصدا لاتبعوک ولکن بعدت علیهم الشقة وسیحلفون بالله لو استطعنا لخرجنا معکم یهلکون أنفسهم والله یعلم إنهم لکاذبون ﴿۴۲

اگر مالی در دسترس و سفری [آسان و] کوتاه بود قطعا از پی تو می آمدند ولی آن راه پر مشقت بر آنان دور می نماید و به زودی به خدا سوگند خواهند خورد که اگر می توانستیم حتما با شما بیرون می آمدیم [با سوگند دروغ] خود را به هلاکت می کشانند و خدا می داند که آنان سخت دروغگویند (۴۲)

عفا الله عنک لم أذنت لهم حتی یتبین لک الذین صدقوا وتعلم الکاذبین ﴿۴۳

خدایت ببخشاید چرا پیش از آنکه [حال] راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان را بازشناسی به آنان اجازه دادی (۴۳)

لا یستأذنک الذین یؤمنون بالله والیوم الآخر أن یجاهدوا بأموالهم وأنفسهم والله علیم بالمتقین ﴿۴۴

کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند در جهاد با مال و جانشان از تو عذر و اجازه نمی خواهند و خدا به [حال] تقواپیشگان داناست (۴۴)

إنما یستأذنک الذین لا یؤمنون بالله والیوم الآخر وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یترددون ﴿۴۵

تنها کسانی از تو اجازه می خواهند [به جهاد نروند] که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهایشان به شک افتاده و در شک خود سرگردانند (۴۵)

ولو أرادوا الخروج لأعدوا له عدة ولکن کره الله انبعاثهم فثبطهم وقیل اقعدوا مع القاعدین ﴿۴۶

و اگر [به راستی] اراده بیرون رفتن داشتند قطعا برای آن ساز و برگی تدارک می دیدند ولی خداوند راه افتادن آنان را خوش نداشت پس ایشان را منصرف گردانید و [به آنان] گفته شد با ماندگان بمانید (۴۶)

لو خرجوا فیکم ما زادوکم إلا خبالا ولأوضعوا خلالکم یبغونکم الفتنة وفیکم سماعون لهم والله علیم بالظالمین ﴿۴۷

اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد برای شما نمی افزودند و به سرعت خود را میان شما می انداختند و در حق شما فتنهجویی میکردند و در میان شما جاسوسانی دارند [که] به نفع آنان [اقدام می کنند] و خدا به [حال] ستمکاران داناست (۴۷)

لقد ابتغوا الفتنة من قبل وقلبوا لک الأمور حتی جاء الحق وظهر أمر الله وهم کارهون ﴿۴۸

در حقیقت پیش از این [نیز] در صدد فتنهجویی برآمدند و کارها را بر تو وارونه ساختند تا حق آمد و امر خدا آشکار شد در حالی که آنان ناخشنود بودند (۴۸)

ومنهم من یقول ائذن لی ولا تفتنی ألا فی الفتنة سقطوا وإن جهنم لمحیطة بالکافرین ﴿۴۹

و از آنان کسی است که می گوید مرا [در ماندن] اجازه ده و به فتنه ام مینداز هشدار که آنان خود به فتنه افتاده اند و بی تردید جهنم بر کافران احاطه دارد (۴۹)

إن تصبک حسنة تسؤهم وإن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل ویتولوا وهم فرحون ﴿۵۰

اگر نیکی به تو رسد آنان را بدحال می سازد و اگر پیشامد ناگواری به تو رسد می گویند ما پیش از این تصمیم خود را گرفته ایم و شادمان روی بر می تابند (۵۰)

قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا هو مولانا وعلی الله فلیتوکل المؤمنون ﴿۵۱

بگو جز آنچه خدا برای ما مقرر داشته هرگز به ما نمی رسد او سرپرست ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (۵۱)

قل هل تربصون بنا إلا إحدی الحسنیین ونحن نتربص بکم أن یصیبکم الله بعذاب من عنده أو بأیدینا فتربصوا إنا معکم متربصون ﴿۵۲

بگو آیا برای ما جز یکی از این دو نیکی را انتظار می برید در حالی که ما انتظار می کشیم که خدا از جانب خود یا به دست ما عذابی به شما برساند پس انتظار بکشید که ما هم با شما در انتظاریم (۵۲)

قل أنفقوا طوعا أو کرها لن یتقبل منکم إنکم کنتم قوما فاسقین ﴿۵۳

بگو چه به رغبت چه با بی میلی انفاق کنید هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد چرا که شما گروهی فاسق بوده اید (۵۳)

وما منعهم أن تقبل منهم نفقاتهم إلا أنهم کفروا بالله وبرسوله ولا یأتون الصلاة إلا وهم کسالی ولا ینفقون إلا وهم کارهون ﴿۵۴

و هیچ چیز مانع پذیرفته شدن انفاقهای آنان نشد جز اینکه به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با [حال] کسالت نماز به جا نمی آورند و جز با کراهت انفاق نمی کنند (۵۴)

فلا تعجبک أموالهم ولا أولادهم إنما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیاة الدنیا وتزهق أنفسهم وهم کافرون ﴿۵۵

اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد جز این نیست که خدا می خواهد در زندگی دنیا به وسیله اینها عذابشان کند و جانشان در حال کفر بیرون رود (۵۵)

ویحلفون بالله إنهم لمنکم وما هم منکم ولکنهم قوم یفرقون ﴿۵۶

و به خدا سوگند یاد می کنند که آنان قطعا از شمایند در حالی که از شما نیستند لیکن آنان گروهی هستند که می ترسند (۵۶)

لو یجدون ملجأ أو مغارات أو مدخلا لولوا إلیه وهم یجمحون ﴿۵۷

اگر پناهگاه یا غارها یا سوراخی [برای فرار] می یافتند شتابزده به سوی آن روی می آوردند (۵۷)

ومنهم من یلمزک فی الصدقات فإن أعطوا منها رضوا وإن لم یعطوا منها إذا هم یسخطون ﴿۵۸

و برخی از آنان در [تقسیم] صدقات بر تو خرده می گیرند پس اگر از آن [اموال] به ایشان داده شود خشنود می گردند و اگر از آن به ایشان داده نشود بناگاه به خشم می آیند (۵۸)

ولو أنهم رضوا ما آتاهم الله ورسوله وقالوا حسبنا الله سیؤتینا الله من فضله ورسوله إنا إلی الله راغبون ﴿۵۹

و اگر آنان بدانچه خدا و پیامبرش به ایشان داده اند خشنود می گشتند و می گفتند خدا ما را بس است به زودی خدا و پیامبرش از کرم خود به ما می دهند و ما به خدا مشتاقیم [قطعا برای آنان بهتر بود] (۵۹)

إنما الصدقات للفقراء والمساکین والعاملین علیها والمؤلفة قلوبهم وفی الرقاب والغارمین وفی سبیل الله وابن السبیل فریضة من الله والله علیم حکیم ﴿۶۰

صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان [گردآوری و پخش] آن و کسانی که دلشان به دست آورده می شود و در [راه آزادی] بردگان و وامداران و در راه خدا و به در راه مانده اختصاص دارد [این] به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا دانای حکیم است (۶۰)

ومنهم الذین یؤذون النبی ویقولون هو أذن قل أذن خیر لکم یؤمن بالله ویؤمن للمؤمنین ورحمة للذین آمنوا منکم والذین یؤذون رسول الله لهم عذاب ألیم ﴿۶۱

و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او زودباور است بگو گوش خوبی برای شماست به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور می کند و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا را آزار می رسانند عذابی پر درد [در پیش] خواهند داشت (۶۱)

یحلفون بالله لکم لیرضوکم والله ورسوله أحق أن یرضوه إن کانوا مؤمنین ﴿۶۲

برای [اغفال] شما به خدا سوگند یاد می کنند تا شما را خشنود گردانند در صورتی که اگر مؤمن باشند [بدانند] سزاوارتر است که خدا و فرستاده او را خشنود سازند (۶۲)

ألم یعلموا أنه من یحادد الله ورسوله فأن له نار جهنم خالدا فیها ذلک الخزی العظیم ﴿۶۳

آیا ندانسته اند که هر کس با خدا و پیامبر او درافتد برای او آتش جهنم است که در آن جاودانه خواهد بود این همان رسوایی بزرگ است (۶۳)

یحذر المنافقون أن تنزل علیهم سورة تنبئهم بما فی قلوبهم قل استهزئوا إن الله مخرج ما تحذرون ﴿۶۴

منافقان بیم دارند از اینکه [مبادا] سوره ای در باره آنان نازل شود که ایشان را از آنچه در دلهایشان هست خبر دهد بگو ریشخند کنید بی تردید خدا آنچه را که [از آن] می ترسید برملا خواهد کرد (۶۴)

ولئن سألتهم لیقولن إنما کنا نخوض ونلعب قل أبالله وآیاته ورسوله کنتم تستهزئون ﴿۶۵

و اگر از ایشان بپرسی مسلما خواهند گفت ما فقط شوخی و بازی میکردیم بگو آیا خدا و آیات او و پیامبرش را ریشخند میکردید (۶۵)

لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمانکم إن نعف عن طائفة منکم نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین ﴿۶۶

عذر نیاورید شما بعد از ایمانتان کافر شده اید اگر از گروهی از شما درگذریم گروهی [دیگر] را عذاب خواهیم کرد چرا که آنان تبهکار بودند (۶۶)

المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر وینهون عن المعروف ویقبضون أیدیهم نسوا الله فنسیهم إن المنافقین هم الفاسقون ﴿۶۷

مردان و زنان دو چهره [همانند] یکدیگرند به کار ناپسند وامی دارند و از کار پسندیده باز می دارند و دستهای خود را [از انفاق] فرو می بندند خدا را فراموش کردند پس [خدا هم] فراموششان کرد در حقیقت این منافقانند که فاسقند (۶۷)

وعد الله المنافقین والمنافقات والکفار نار جهنم خالدین فیها هی حسبهم ولعنهم الله ولهم عذاب مقیم ﴿۶۸

خدا به مردان و زنان دو چهره و کافران آتش جهنم را وعده داده است در آن جاودانه اند آن [آتش] برای ایشان کافی است و خدا لعنتشان کرده و برای آنان عذابی پایدار است (۶۸)

کالذین من قبلکم کانوا أشد منکم قوة وأکثر أموالا وأولادا فاستمتعوا بخلاقهم فاستمتعتم بخلاقکم کما استمتع الذین من قبلکم بخلاقهم وخضتم کالذی خاضوا أولئک حبطت أعمالهم فی الدنیا والآخرة وأولئک هم الخاسرون ﴿۶۹

[حال شما منافقان] چون کسانی است که پیش از شما بودند آنان از شما نیرومندتر و دارای اموال و فرزندان بیشتر بودند پس از نصیب خویش [در دنیا] برخوردار شدند و شما [هم] از نصیب خود برخوردار شدید همان گونه که آنان که پیش از شما بودند از نصیب خویش برخوردار شدند و شما [در باطل] فرو رفتید همان گونه که آنان فرو رفتند آنان اعمالشان در دنیا و آخرت به هدر رفت و آنان همان زیانکارانند (۶۹)

ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم إبراهیم وأصحاب مدین والمؤتفکات أتتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون ﴿۷۰

آیا گزارش [حال] کسانی که پیش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده به ایشان نرسیده است پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان بر خود ستم روا می داشتند (۷۰)

والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر ویقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة ویطیعون الله ورسوله أولئک سیرحمهم الله إن الله عزیز حکیم ﴿۷۱

و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند باز می دارند و نماز را بر پا می کنند و زکات می دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است (۷۱)

وعد الله المؤمنین والمؤمنات جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ومساکن طیبة فی جنات عدن ورضوان من الله أکبر ذلک هو الفوز العظیم ﴿۷۲

خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایی وعده داده است که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است در آن جاودانه خواهند بود و [نیز] سراهایی پاکیزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودی خدا بزرگتر است این است همان کامیابی بزرگ (۷۲)

یا أیها النبی جاهد الکفار والمنافقین واغلظ علیهم ومأواهم جهنم وبئس المصیر ﴿۷۳

ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامی است (۷۳)

یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمة الکفر وکفروا بعد إسلامهم وهموا بما لم ینالوا وما نقموا إلا أن أغناهم الله ورسوله من فضله فإن یتوبوا یک خیرا لهم وإن یتولوا یعذبهم الله عذابا ألیما فی الدنیا والآخرة وما لهم فی الأرض من ولی ولا نصیر ﴿۷۴

به خدا سوگند می خورند که [سخن ناروا] نگفته اند در حالی که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده اند و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عیبجویی برنخاستند مگر [بعد از] آنکه خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بی نیاز گردانیدند پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر روی برتابند خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابی دردناک می کند و در روی زمین یار و یاوری نخواهند داشت (۷۴)

ومنهم من عاهد الله لئن آتانا من فضله لنصدقن ولنکونن من الصالحین ﴿۷۵

و از آنان کسانی اند که با خدا عهد کرده اند که اگر از کرم خویش به ما عطا کند قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد (۷۵)

فلما آتاهم من فضله بخلوا به وتولوا وهم معرضون ﴿۷۶

پس چون از فضل خویش به آنان بخشید بدان بخل ورزیدند و به حال اعراض روی برتافتند (۷۶)

فأعقبهم نفاقا فی قلوبهم إلی یوم یلقونه بما أخلفوا الله ما وعدوه وبما کانوا یکذبون ﴿۷۷

در نتیجه به سزای آنکه با خدا خلف وعده کردند و از آن روی که دروغ می گفتند در دلهایشان تا روزی که او را دیدار می کنند پیامدهای نفاق را باقی گذارد (۷۷)

ألم یعلموا أن الله یعلم سرهم ونجواهم وأن الله علام الغیوب ﴿۷۸

آیا ندانسته اند که خدا راز آنان و نجوای ایشان را می داند و خدا دانای رازهای نهانی است (۷۸)

الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات والذین لا یجدون إلا جهدهم فیسخرون منهم سخر الله منهم ولهم عذاب ألیم ﴿۷۹

کسانی که بر مؤمنانی که [افزون بر صدقه واجب] از روی میل صدقات [مستحب نیز] می دهند عیب می گیرند و [همچنین] از کسانی که [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمی یابند [عیبجویی می کنند] و آنان را به ریشخند می گیرند [بدانند که] خدا آنان را به ریشخند می گیرد و برای ایشان عذابی پر درد خواهد بود (۷۹)

استغفر لهم أو لا تستغفر لهم إن تستغفر لهم سبعین مرة فلن یغفر الله لهم ذلک بأنهم کفروا بالله ورسوله والله لا یهدی القوم الفاسقین ﴿۸۰

چه برای آنان آمرزش بخواهی یا برایشان آمرزش نخواهی [یکسان است حتی] اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنی هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا که آنان به خدا و فرستاده اش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی کند (۸۰)

فرح المخلفون بمقعدهم خلاف رسول الله وکرهوا أن یجاهدوا بأموالهم وأنفسهم فی سبیل الله وقالوا لا تنفروا فی الحر قل نار جهنم أشد حرا لو کانوا یفقهون ﴿۸۱

بر جای ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند کراهت داشتند و گفتند در این گرما بیرون نروید بگو اگر دریابند آتش جهنم سوزانتر است (۸۱)

فلیضحکوا قلیلا ولیبکوا کثیرا جزاء بما کانوا یکسبون ﴿۸۲

از این پس کم بخندند و به جزای آنچه به دست می آوردند بسیار بگریند (۸۲)

فإن رجعک الله إلی طائفة منهم فاستأذنوک للخروج فقل لن تخرجوا معی أبدا ولن تقاتلوا معی عدوا إنکم رضیتم بالقعود أول مرة فاقعدوا مع الخالفین ﴿۸۳

و اگر خدا تو را به سوی طایفه ای از آنان بازگردانید و آنان برای بیرون آمدن [به جنگ دیگری] از تو اجازه خواستند بگو شما هرگز با من خارج نخواهید شد و هرگز همراه من با هیچ دشمنی نبرد نخواهید کرد زیرا شما نخستین بار به نشستن تن دردادید پس [اکنون هم] با خانه نشینان بنشینید (۸۳)

ولا تصل علی أحد منهم مات أبدا ولا تقم علی قبره إنهم کفروا بالله ورسوله وماتوا وهم فاسقون ﴿۸۴

و هرگز بر هیچ مرده ای از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نایست چرا که آنان به خدا و پیامبر او کافر شدند و در حال فسق مردند (۸۴)

ولا تعجبک أموالهم وأولادهم إنما یرید الله أن یعذبهم بها فی الدنیا وتزهق أنفسهم وهم کافرون ﴿۸۵

و اموال و فرزندان آنان تو را به شگفت نیندازد جز این نیست که خدا می خواهد ایشان را در دنیا به وسیله آن عذاب کند و جانشان در حال کفر بیرون رود (۸۵)

وإذا أنزلت سورة أن آمنوا بالله وجاهدوا مع رسوله استأذنک أولو الطول منهم وقالوا ذرنا نکن مع القاعدین ﴿۸۶

و چون سوره ای نازل شود که به خدا ایمان آورید و همراه پیامبرش جهاد کنید ثروتمندانشان از تو عذر و اجازه خواهند و گویند بگذار که ما با خانه نشینان باشیم (۸۶)

رضوا بأن یکونوا مع الخوالف وطبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون ﴿۸۷

راضی شدند که با خانه نشینان باشند و بر دلهایشان مهر زده شده است در نتیجه قدرت درک ندارند (۸۷)

لکن الرسول والذین آمنوا معه جاهدوا بأموالهم وأنفسهم وأولئک لهم الخیرات وأولئک هم المفلحون ﴿۸۸

ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده اند با مال و جانشان به جهاد برخاسته اند و اینانند که همه خوبیها برای آنان است اینان همان رستگارانند (۸۸)

أعد الله لهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ذلک الفوز العظیم ﴿۸۹

خدا برای آنان باغهایی آماده کرده است که از زیر [درختان] آن نهرها روان است و در آن جاودانه اند این همان رستگاری بزرگ است (۸۹)

وجاء المعذرون من الأعراب لیؤذن لهم وقعد الذین کذبوا الله ورسوله سیصیب الذین کفروا منهم عذاب ألیم ﴿۹۰

و عذرخواهان بادیه نشین [نزد تو] آمدند تا به آنان اجازه [ترک جهاد] داده شود و کسانی که به خدا و فرستاده او دروغ گفتند نیز در خانه نشستند به زودی کسانی از آنان را که کفر ورزیدند عذابی دردناک خواهد رسید (۹۰)

لیس علی الضعفاء ولا علی المرضی ولا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج إذا نصحوا لله ورسوله ما علی المحسنین من سبیل والله غفور رحیم ﴿۹۱

بر ناتوانان و بر بیماران و بر کسانی که چیزی نمی یابند [تا در راه جهاد ] خرج کنند در صورتی که برای خدا و پیامبرش خیرخواهی نمایند هیچ گناهی نیست [و نیز] بر نیکوکاران ایرادی نیست و خدا آمرزنده مهربان است (۹۱)

ولا علی الذین إذا ما أتوک لتحملهم قلت لا أجد ما أحملکم علیه تولوا وأعینهم تفیض من الدمع حزنا ألا یجدوا ما ینفقون ﴿۹۲

و [نیز] گناهی نیست بر کسانی که چون پیش تو آمدند تا سوارشان کنی [و] گفتی چیزی پیدا نمی کنم تا بر آن سوارتان کنم برگشتند و در اثر اندوه از چشمانشان اشک فرو می ریخت که [چرا] چیزی نمی یابند تا [در راه جهاد] خرج کنند (۹۲)

إنما السبیل علی الذین یستأذنونک وهم أغنیاء رضوا بأن یکونوا مع الخوالف وطبع الله علی قلوبهم فهم لا یعلمون ﴿۹۳

ایراد فقط بر کسانی است که با اینکه توانگرند از تو اجازه [ترک جهاد] می خواهند [و به این] راضی شده اند که با خانه نشینان باشند و خدا بر دلهایشان مهر نهاد در نتیجه آنان نمی فهمند (۹۳)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «تلاوت مجلسی سوره مبارکه توبه آیات ۱» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.