تلاوت این سوره شما را نزد دیگران با وقار می کند + صوت آیات



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره انبیاء بیست و یکمین سوره جزء هفدهم و از سوره های مکی قرآن کریم است.

این سوره درباره توحید، نبوت، معاد و غفلت زدایی از مردم سخن می گوید.

آیات ۸۷ و ۸۸ این سوره که به آیه نماز غفیله یا ذکر یونسیه معروف است و آیه ۱۰۵ که بر ارث بردن زمین توسط صالحان اشاره دارد، از آیات مشهور این سوره است.

پیامبر اکرم (ص) درباره فضیلت سوره انبیاء می فرماید: هرکس سوره انبیاء را بخواند خدا از او به آسانی حساب می کشد و او را می بخشاید و همه پیامبرانی که نامشان در قرآن است یه او سلام می گویند.

امام صادق (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره انبیا را از روی شوق بخواند با همه پیامبران در بهشت های پرنعمت همدم است و در زندگی دنیا در نظر مردم باهیبت خواهد بود.

فایل صوتی تلاوت سوره انبیا با صدای محمود طبلاوی

متن سوره انبیاء همراه با ترجمه

بسم الله الر حمٰن الر حیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

اقتر ب للناس حسابهم و هم فی غفلة معر ضون ﴿١

برای مردم وقت حسابشان نزدیک شده است و آنان در بی خبری رویگردانند (۱)

ما یأتیهم من ذکر من ر بهم محدث إلا استمعوه و هم یلعبون ﴿٢

هیچ پند تازه ای از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازی کنان آن را شنیدند (۲)

لاهیة قلوبهم ۗ و أسر وا النجوی الذین ظلموا هل هٰذا إلا بشر مثلکم ۖ أفتأتون السحر و أنتم تبصر ون ﴿٣

در حالی که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند که: آیا این مرد جز بشری مانند شماست؟ آیا دیده و دانسته به سوی سحر می روید؟ (۳)

قال ر بی یعلم القول فی السماء و الأر ض ۖ و هو السمیع العلیم ﴿٤

پیامبرگفت: پروردگارم هرگفتاری را در آسمان و زمین می داند و اوست شنوای دانا (۴)

بل قالوا أضغاث أحلام بل افتر اه بل هو شاعر فلیأتنا بآیة کما أر سل الأولون ﴿٥

بلکه گفتند: خوابهای شوریده است نه بلکه آن را بربافته بلکه او شاعری است پس همان گونه که برای پیشینیان هم عرضه شد باید برای ما نشانه ای بیاورد (۵)

ما آمنت قبلهم من قر یة أهلکناها ۖ أفهم یؤمنون ﴿٦

قبل از آنان نیز مردم هیچ شهری که آن را نابود کردیم به آیات ما ایمان نیاوردند پس آیا اینان به معجزه ایمان می آورند؟ (۶)

و ما أر سلنا قبلک إلا ر جالا نوحی إلیهم ۖ فاسألوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون ﴿٧

و پیش از تو نیز جز مردانی را که به آنان وحی می کردیم گسیل نداشتیم اگر نمی دانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید (۷)

و ما جعلناهم جسدا لا یأکلون الطعام و ما کانوا خالدین ﴿٨

و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم و جاویدان هم نبودند (۸)

ثم صدقناهم الوعد فأنجیناهم و من نشاء و أهلکنا المسر فین ﴿٩

سپس وعده خود به آنان را راست گردانیدیم و آن ها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم (۹)

لقد أنزلنا إلیکم کتابا فیه ذکر کم ۖ أفلا تعقلون ﴿١٠

در حقیقت ما کتابی به سوی شما نازل کردیم که یاد شما در آن است. آیا نمی اندیشید؟ (۱۰)

و کم قصمنا من قر یة کانت ظالمة و أنشأنا بعدها قوما آخر ین ﴿١١

و چه بسیار شهر ها را که مردمش ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آن ها قومی دیگر پدید آوردیم (۱۱)

فلما أحسوا بأسنا إذا هم منها یر کضون ﴿١٢

پس چون عذاب ما را احساس کردند بناگاه از آن می گریختند (۱۲)

لا تر کضوا و ار جعوا إلیٰ ما أتر فتم فیه و مساکنکم لعلکم تسألون ﴿١٣

هان مگریزید و به سوی آنچه در آن متنعم بودید و به سوی سراهایتان بازگردید باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید (۱۳)

قالوا یا ویلنا إنا کنا ظالمین ﴿١٤

گفتند: ای وای بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم (۱۴)

فما زالت تلک دعواهم حتیٰ جعلناهم حصیدا خامدین ﴿١٥

سخنشان پیوسته همین بود تا آنان را دروشده بی جان گردانیدیم (۱۵)

و ما خلقنا السماء و الأر ض و ما بینهما لاعبین ﴿١٦

و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم (۱۶)

لو أر دنا أن نتخذ لهوا لاتخذناه من لدنا إن کنا فاعلین ﴿١٧

اگر می خواستیم بازیچه ای بگیریم قطعا آن را از پیش خود اختیار می کردیم (۱۷)

بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فإذا هو زاهق ۚ و لکم الویل مما تصفون ﴿١٨

بلکه حق را بر باطل فرو می افکنیم پس آن را در هم می شکند و بناگاه آن نابود می گردد وای بر شما از آنچه وصف می کنید (۱۸)

و له من فی السماوات و الأر ض ۚ و من عنده لا یستکبر ون عن عبادته و لا یستحسر ون ﴿١٩

و هر که در آسمان ها و زمین است برای اوست و کسانی که نزد اویند از پرستش وی تکبر نمی ورزند و درمانده نمی شوند (۱۹)

یسبحون اللیل و النهار لا یفتر ون ﴿٢٠

شبانه روز بی آنکه سستی ورزند، نیایش می کنند (۲۰)

أم اتخذوا آلهة من الأر ض هم ینشر ون ﴿٢١

آیا برای خود خدایانی از زمین اختیار کرده اند که آن ها مردگان را زنده می کنند؟ (۲۱)

لو کان فیهما آلهة إلا الله لفسدتا ۚ فسبحان الله ر ب العر ش عما یصفون ﴿٢٢

اگر در آن ها زمین و آسمان جز خدا خدایانی دیگر وجود داشت قطعا زمین و آسمان تباه می شد پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه وصف می کنند (۲۲)

لا یسأل عما یفعل و هم یسألون ﴿٢٣

در آنچه خدا انجام می دهد چون و چرا راه ندارد ولی آنان انسانها سؤال خواهند شد (۲۳)

أم اتخذوا من دونه آلهة ۖ قل هاتوا بر هانکم ۖ هٰذا ذکر من معی وذکر من قبلی ۗ بل أکثر هم لا یعلمون الحق ۖ فهم معر ضون ﴿٢٤

آیا به جای او خدایانی برای خود گرفته اند؟ بگو: برهانتان را بیاورید. این است یادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده. نه! بلکه بیشترشان حق را نمی شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند (۲۴)

و ما أرسلنا من قبلک من رسول إلا نوحی إلیه أنه لا إله إلا أنا فاعبدون ﴿۲۵

و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید (۲۵)

و قالوا اتخذ الرحمن ولدا سبحانه بل عباد مکرمون ﴿۲۶

و گفتند خدای رحمان فرزندی اختیار کرده منزه است او بلکه فرشتگان بندگانی ارجمندند (۲۶)

لا یسبقونه بالقول وهم بأمره یعملون ﴿۲۷

که در سخن بر او پیشی نمی گیرند و خود به دستور او کار می کنند (۲۷)

یعلم ما بین أیدیهم وما خلفهم ولا یشفعون إلا لمن ارتضی وهم من خشیته مشفقون ﴿۲۸

آنچه فراروی آنان و آنچه پشت سرشان است می داند و جز برای کسی که خدا رضایت دهد شفاعت نمی کنند و خود از بیم او هراسانند (۲۸)

ومن یقل منهم إنی إله من دونه فذلک نجزیه جهنم کذلک نجزی الظالمین ﴿۲۹

و هر کس از آنان بگوید من نیز جز او خدایی هستم او را به دوزخ کیفر می دهیم آری سزای ستمکاران را این گونه می دهیم (۲۹)

أولم یر الذین کفروا أن السماوات والأرض کانتا رتقا ففتقناهما وجعلنا من الماء کل شیء حی أفلا یؤمنون ﴿۳۰

آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمان ها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم آیا باز هم ایمان نمی آورند (۳۰)

و جعلنا فی الأرض رواسی أن تمید بهم و جعلنا فیها فجاجا سبلا لعلهم یهتدون ﴿۳۱

و در زمین کوههایی استوار نهادیم تا مبادا زمین آنان (مردم) را بجنباند و در آن راههایی فراخ پدید آوردیم باشد که راه یابند (۳۱)

و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آیاتها معرضون ﴿۳۲

و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم ولی آنان از مطالعه در نشانه های آن اعراض می کنند (۳۲)

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون ﴿۳۳

و اوست آن کسی که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند (۳۳)

و ما جعلنا لبشر من قبلک الخلد أفإن مت فهم الخالدون ﴿۳۴

و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی در دنیا قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروی آنان جاویدانند (۳۴)

کل نفس ذائقة الموت و نبلوکم بالشر و الخیر فتنة و إلینا ترجعون ﴿۳۵

هر نفسی چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوی ما بازگردانیده می شوید (۳۵)

وإذا رآک الذین کفروا إن یتخذونک إلا هزوا أهذا الذی یذکر آلهتکم وهم بذکر الرحمن هم کافرون ﴿۳۶

و کسانی که کافر شدند، چون تو را ببینند فقط به مسخره ات می گیرند و می گویند آیا این همان کس است که خدایانتان را به بدی یاد می کند در حالی که آنان خود یاد خدای رحمان را منکرند (۳۶)

خلق الإنسان من عجل سأریکم آیاتی فلا تستعجلون ﴿۳۷

انسان از شتاب آفریده شده است به زودی آیاتم را به شما نشان می دهم پس عذاب را به شتاب از من مخواهید (۳۷)

و یقولون متی هذا الوعد إن کنتم صادقین ﴿۳۸

و می گویند اگر راست می گویید این وعده قیامت کی خواهد بود (۳۸)

لو یعلم الذین کفروا حین لا یکفون عن وجوههم النار ولا عن ظهورهم ولا هم ینصرون ﴿۳۹

کاش آنان که کافر شده اند می دانستند آنگاه که آتش را نه از چهره های خود و نه از پشتشان بازنمی توانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمی گیرند چه حالی خواهند داشت (۳۹)

بل تأتیهم بغتة فتبهتهم فلا یستطیعون ردها و لا هم ینظرون ﴿۴۰

بلکه آتش به طور ناگهانی به آنان می رسد و ایشان را بهتزده می کند به گونه ای که نه می توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده می شود (۴۰)

ولقد استهزئ برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزئون ﴿۴۱

و مسلما پیامبران پیش از تو نیز مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانی که آنان را مسخره میکردند سزای آنچه که آن را به ریشخند می گرفتند گریبانگیرشان شد (۴۱)

قل من یکلؤکم باللیل والنهار من الرحمن بل هم عن ذکر ربهم معرضون ﴿۴۲

بگو چه کسی شما را شب و روز از عذاب رحمان حفظ می کند نه بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند (۴۲)

أم لهم آلهة تمنعهم من دوننا لا یستطیعون نصر أنفسهم ولا هم منا یصحبون ﴿۴۳

آیا برای آنان خدایانی غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند آن خدایان نه می توانند خود را یاری کنند و نه از جانب ما یاری شوند (۴۳)

بل متعنا هؤلاء و آباءهم حتی طال علیهم العمر أفلا یرون أنا نأتی الأرض ننقصها من أطرافها أفهم الغالبون ﴿۴۴

نه بلکه این ها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمی بینند که ما می آییم و زمین را از جوانب آن فرو می کاهیم آیا باز هم آنان پیروزند (۴۴)

قل إنما أنذرکم بالوحی و لا یسمع الصم الدعاء إذا ما ینذرون ﴿۴۵

بگو من شما را فقط به وسیله وحی هشدار می دهم ولی چون کران بیم داده شوند دعوت را نمی شنوند (۴۵)

و لئن مستهم نفحة من عذاب ربک لیقولن یا ویلنا إنا کنا ظالمین ﴿۴۶

و اگر شمه ای از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت ای وای بر ما که ستمکار بودیم (۴۶)

و نضع الموازین القسط لیوم القیامة فلا تظلم نفس شیئا و إن کان مثقال حبة من خردل أتینا بها و کفی بنا حاسبین ﴿۴۷

و ترازوهای داد را در روز رستاخیز می نهیم پس هیچ کس در چیزی ستم نمی بیند و اگر عمل هموزن دانه خردلی باشد آن را می آوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم (۴۷)

و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین ﴿۴۸

و در حقیقت به موسی و هارون فرقان دادیم و کتابشان برای پرهیزگاران روشنایی و اندرزی است (۴۸)

الذین یخشون ربهم بالغیب و هم من الساعة مشفقون ﴿۴۹

همان کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند و از قیامت هراسناکند (۴۹)

و هذا ذکر مبارک أنزلناه أفأنتم له منکرون ﴿۵۰

و این کتاب که آن را نازل کرده ایم پندی خجسته است آیا باز هم آن را انکار می کنید (۵۰)

و لقد آتینا إبراهیم رشده من قبل و کنا به عالمین ﴿۵۱

و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد فکری اش را دادیم و ما به شایستگی او دانا بودیم (۵۱)

إذ قال لأبیه و قومه ما هذه التماثیل التی أنتم لها عاکفون ﴿۵۲

آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این مجسمه هایی که شما ملازم آن ها شده اید چیستند (۵۲)

قالوا وجدنا آباءنا لها عابدین ﴿۵۳

گفتند پدران خود را پرستندگان آن ها یافتیم (۵۳)

قال لقد کنتم أنتم و آباؤکم فی ضلال مبین ﴿۵۴

گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودید (۵۴)

قالوا أجئتنا بالحق أم أنت من اللاعبین ﴿۵۵

گفتند آیا حق را برای ما آورده ای یا تو از شوخی کنندگانی (۵۵)

قال بل ربکم رب السماوات و الأرض الذی فطرهن و أنا علی ذلکم من الشاهدین ﴿۵۶

گفت نه بلکه پروردگارتان پروردگار آسمان ها و زمین است همان کسی که آن ها را پدید آورده است و من بر این واقعیت از گواهانم (۵۶)

و تالله لأکیدن أصنامکم بعد أن تولوا مدبرین ﴿۵۷

و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیری خواهم کرد (۵۷)

فجعلهم جذاذا إلا کبیرا لهم لعلهم إلیه یرجعون ﴿۵۸

پس آن ها را جز بزرگترشان را ریز ریز کرد باشد که ایشان به سراغ آن بروند (۵۸)

قالوا من فعل هذا بآلهتنا إنه لمن الظالمین ﴿۵۹

گفتند چه کسی با خدایان ما چنین معامله ای کرده که او واقعا از ستمکاران است (۵۹)

قالوا سمعنا فتی یذکرهم یقال له إبراهیم ﴿۶۰

گفتند شنیدیم جوانی از آن ها به بدی یاد میکرد که به او ابراهیم گفته می شود (۶۰)

قالوا فأتوا به علی أعین الناس لعلهم یشهدون ﴿۶۱

گفتند پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید باشد که آنان شهادت دهند (۶۱)

قالوا أأنت فعلت هذا بآلهتنا یا إبراهیم ﴿۶۲

گفتند ای ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردی (۶۲)

قال بل فعله کبیرهم هذا فاسألوهم إن کانوا ینطقون ﴿۶۳

گفت نه بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن می گویند از آن ها بپرسید (۶۳)

فرجعوا إلی أنفسهم فقالوا إنکم أنتم الظالمون ﴿۶۴

پس به خود آمده و به یکدیگر گفتند در حقیقت شما ستمکارید (۶۴)

ثم نکسوا علی رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ینطقون ﴿۶۵

سپس سرافکنده شدند و گفتند قطعا دانسته ای که این ها سخن نمی گویند (۶۵)

قال أفتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیئا ولا یضرکم ﴿۶۶

گفت آیا جز خدا چیزی را می پرستید که هیچ سود و زیانی به شما نمی رساند (۶۶)

أف لکم ولما تعبدون من دون الله أفلا تعقلون ﴿۶۷

اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا می پرستید مگر نمی اندیشید (۶۷)

قالوا حرقوه وانصروا آلهتکم إن کنتم فاعلین ﴿۶۸

گفتند اگر کاری می کنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید (۶۸)

قلنا یا نار کونی بردا وسلاما علی إبراهیم ﴿۶۹

گفتیم ای آتش برای ابراهیم سرد و بیآسیب باش (۶۹)

و أرادوا به کیدا فجعلناهم الأخسرین ﴿۷۰

و خواستند به او نیرنگی بزنند ولی آنان را زیانکارترین مردم قرار دادیم (۷۰)

و نجیناه و لوطا إلی الأرض التی بارکنا فیها للعالمین ﴿۷۱

و او و لوط را برای رفتن به سوی آن سرزمینی که برای جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم (۷۱)

و وهبنا له إسحاق ویعقوب نافلة و کلا جعلنا صالحین ﴿۷۲

و اسحاق و یعقوب را به عنوان نعمتی افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم (۷۲)

و جعلناهم أئمة یهدون بأمرنا و أوحینا إلیهم فعل الخیرات و إقام الصلاة وإیتاء الزکاة و کانوا لنا عابدین ﴿۷۳

و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند (۷۳)

و لوطا آتیناه حکما و علما و نجیناه من القریة التی کانت تعمل الخبائث إنهم کانوا قوم سوء فاسقین ﴿۷۴

و به لوط حکمت و دانش عطا کردیم و او را از آن شهری که مردمش کارهای پلید جنسی میکردند نجات دادیم به راستی آن ها گروه بد و منحرفی بودند (۷۴)

و أدخلناه فی رحمتنا إنه من الصالحین ﴿۷۵

و او را در رحمت خویش داخل کردیم زیرا او از شایستگان بود (۷۵)

و نوحا إذ نادی من قبل فاستجبنا له فنجیناه و أهله من الکرب العظیم ﴿۷۶

و نوح را یاد کن آنگاه که پیش از سایر پیامبران ندا کرد پس ما او را اجابت کردیم و وی را با خانواده اش از بلای بزرگ رهانیدیم (۷۶)

و نصرناه من القوم الذین کذبوا بآیاتنا إنهم کانوا قوم سوء فأغرقناهم أجمعین ﴿۷۷

و او را در برابر مردمی که نشانه های ما را به دروغ گرفته بودند پیروزی بخشیدیم چرا که آنان مردم بدی بودند پس همه ایشان را غرق کردیم (۷۷)

و داوود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنا لحکمهم شاهدین ﴿۷۸

و داوود و سلیمان را یاد کن هنگامی که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شبهنگام در آن چریده بودند داوری میکردند و ما شاهد داوری آنان بودیم (۷۸)

ففهمناها سلیمان و کلا آتینا حکما و علما و سخرنا مع داوود الجبال یسبحن و الطیر و کنا فاعلین ﴿۷۹

پس آن داوری را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آن دو حکمت و دانش عطا کردیم و کوه ها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده این کار بودیم (۷۹)

و علمناه صنعة لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم فهل أنتم شاکرون ﴿۸۰

و به داوود فن زره سازی آموختیم تا شما را از خطرات جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید (۸۰)

و لسلیمان الریح عاصفة تجری بأمره إلی الأرض التی بارکنا فیها و کنا بکل شیء عالمین ﴿۸۱

و برای سلیمان تندباد را رام کردیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که در آن برکت نهاده بودیم جریان می یافت و ما به هر چیزی دانا بودیم (۸۱)

و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذلک و کنا لهم حافظین ﴿۸۲

و برخی از شیاطین بودند که برای او غواصی و کارهایی غیر از آن میکردند و ما مراقب حال آن ها بودیم (۸۲)

و أیوب إذ نادی ربه أنی مسنی الضر و أنت أرحم الراحمین ﴿۸۳

و ایوب را یاد کن هنگامی که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویی مهربانترین مهربانان (۸۳)

فاستجبنا له فکشفنا ما به من ضر و آتیناه أهله و مثلهم معهم رحمة من عندنا و ذکری للعابدین ﴿۸۴

پس دعای او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان مجددا به وی عطا کردیم تا رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادت کنندگان باشد (۸۴)

و إسماعیل و إدریس وذا الکفل کل من الصابرین ﴿۸۵

و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان بودند (۸۵)

وأدخلناهم فی رحمتنا إنهم من الصالحین ﴿۸۶

و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم چرا که ایشان از شایستگان بودند (۸۶)

و ذا النون إذ ذهب مغاضبا فظن أن لن نقدر علیه فنادی فی الظلمات أن لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین ﴿۸۷

و ذوالنون را یاد کن آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در دل تاریکی ها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم (۸۷)

فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین ﴿۸۸

پس دعای او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مومنان را نیز چنین نجات می دهیم (۸۸)

و زکریا إذ نادی ربه رب لا تذرنی فردا و أنت خیر الوارثین ﴿۸۹

و زکریا را یاد کن هنگامی که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی (۸۹)

فاستجبنا له و وهبنا له یحیی و أصلحنا له زوجه إنهم کانوا یسارعون فی الخیرات ویدعوننا رغبا و رهبا و کانوا لنا خاشعین ﴿۹۰

پس دعای او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته و آماده حمل کردیم زیرا آنان در کارهای نیک شتاب می نمودند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند (۹۰)

و التی أحصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا و جعلناها و ابنها آیة للعالمین ﴿۹۱

و آن زن را یاد کن که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم (۹۱)

إن هذه أمتکم أمة واحدة و أنا ربکم فاعبدون ﴿۹۲

این است امت شما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید (۹۲)

و تقطعوا أمرهم بینهم کل إلینا راجعون ﴿۹۳

ولی دینشان را میان خود پاره پاره کردند همه به سوی ما بازمی گردند (۹۳)

فمن یعمل من الصالحات و هو مؤمن فلا کفران لسعیه و إنا له کاتبون ﴿۹۴

پس هر که کارهای شایسته انجام دهد و مؤمن هم باشد برای تلاش او ناسپاسی نخواهد بود و ماییم که به سود او ثبت می کنیم (۹۴)

و حرام علی قریة أهلکناها أنهم لا یرجعون ﴿۹۵

و بر مردم شهری که آن را هلاک کرده ایم بازگشتشان به دنیا حرام است (۹۵)

حتی إذا فتحت یأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلون ﴿۹۶

تا وقتی که یاجوج و ماجوج راهشان گشوده شود و آن ها از هر پشته ای بتازند (۹۶)

و اقترب الوعد الحق فإذا هی شاخصة أبصار الذین کفروا یا ویلنا قد کنا فی غفلة من هذا بل کنا ظالمین ﴿۹۷

و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیده اند خیره می شود و می گویند ای وای بر ما که از این روز در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم (۹۷)

إنکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم أنتم لها واردون ﴿۹۸

در حقیقت شما و آنچه غیر از خدا می پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد خواهید شد (۹۸)

لو کان هؤلاء آلهة ما وردوها وکل فیها خالدون ﴿۹۹

اگر این ها خدایانی واقعی بودند در آن وارد نمی شدند و حال آنکه جملگی در آن ماندگارند (۹۹)

لهم فیها زفیر و هم فیها لا یسمعون ﴿۱۰۰

برای آن ها در آنجا ناله ای زار است و در آنجا چیزی نمی شنوند (۱۰۰)

إن الذین سبقت لهم منا الحسنی أولئک عنها مبعدون ﴿۱۰۱

بی گمان کسانی که قبلا از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن آتش دور داشته خواهند شد (۱۰۱)

لا یسمعون حسیسها وهم فی ما اشتهت أنفسهم خالدون ﴿۱۰۲

صدای آن را نمی شنوند و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند (۱۰۲)

لا یحزنهم الفزع الأکبر و تتلقاهم الملائکة هذا یومکم الذی کنتم توعدون ﴿۱۰۳

دلهره بزرگ آنان را غمگین نمی کند و فرشتگان از آن ها استقبال می کنند و به آنان می گویند این همان روزی است که به شما وعده می دادند (۱۰۳)

یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بدأنا أول خلق نعیده وعدا علینا إنا کنا فاعلین ﴿۱۰۴

روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه ها در می پیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمی گردانیم وعده ای است بر عهده ما که ما انجامدهنده آنیم (۱۰۴)

و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون ﴿۱۰۵

و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد (۱۰۵)

إن فی هذا لبلاغا لقوم عابدین ﴿۱۰۶

به راستی در این امور برای مردم عبادتپیشه ابلاغی حقیقی است (۱۰۶)

و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین ﴿۱۰۷

و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم (۱۰۷)

قل إنما یوحی إلی أنما إلهکم إله واحد فهل أنتم مسلمون ﴿۱۰۸

بگو جز این نیست که به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است پس آیا مسلمان می شوید (۱۰۸)

فإن تولوا فقل آذنتکم علی سواء و إن أدری أقریب أم بعید ما توعدون ﴿۱۰۹

پس اگر روی برتافتند بگو به همه شما به طور یکسان اعلام کردم و نمی دانم آنچه وعده داده شده اید آیا نزدیک است یا دور (۱۰۹)

إنه یعلم الجهر من القول و یعلم ما تکتمون ﴿۱۱۰

آری او سخن آشکار را می داند و آنچه را پوشیده می دارید می داند (۱۱۰)

و إن أدری لعله فتنة لکم و متاع إلی حین ﴿۱۱۱

و نمی دانم شاید آن برای شما آزمایشی و تا چند گاهی وسیله برخورداری باشد (۱۱۱)

قال رب احکم بالحق وربنا الرحمن المستعان علی ما تصفون ﴿۱۱۲

گفت پروردگارا خودت به حق داوری کن و به رغم آنچه وصف می کنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است (۱۱۲)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «تلاوت این سوره شما را نزد دیگران با وقار می کند + صوت آیات» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.