امام هادی چگونه برای عصر غیبت کادرسازی کرد؟ / نهادینه سازی اندیشه مهدویت در قالب ادعیه

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، عصر هر یک از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دورانی پر تلاطلم از جهات سیاسی، اجتماعی، علمی، فکری و فرهنگی بود. در ترسیم فضای آن دوران همین بس که شرایط در جهان اسلام به گونه ای بود که شرط بقای در مسند قدرت در گروی سرکوب مخالفان و یا تضعیف جایگاه آنان به هر بهایی بود. وجود دو سلسله خلافت امویان و عباسیان مهم ترین عامل این اختناق بود.
از دیگر سو زایش فرقه های مختلف اعتقادی در سده های ابتدایی تاریخ اسلام و به وجود آمدن مکاتب متعدد فکری در درون اسلام، چالشی دیگر در این دوران شناخته می شود؛ بخشی از این فرقه ها مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود تا شیعه را از مسیر اصلی خود خارج کند. مدیریت این فضا برای جلوگیری از انحراف اسلام از خط اصلی خود در کنار تدابیر لازم جهت تداوم مسیر امامت و حفظ شیعیان از توطئه دشمنان دشواری هایی را به همراه داشت.
در این راستا دوره امامت امام هادی علیه السلام به لحاظ نزدیکی با عصر غیبت امام عصر (عج) از اهمیت ویژه ای برخوردار بود؛ چه اینکه دشمنان با علم به تولد امام عصر به عنوان منجی و موعود امت ها بر اقدامات مخربانه خود شدت بخشیده بودند؛ از این رو فهم بخشی از اقدامات ظاهری امام دهم در مسیر ارتقای سطح فکری جامعه و روش مبارزه ایشان با جریانات انحرافی ضروری می نماید.
در این باره با حجت الاسلام دکتر امیرمحسن عرفان استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی به گفت وگو بنشینیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
* با توجه به نزدیکی عصر غیبت در دوران امام هادی علیه السلام، این امام بزرگوار چه اقداماتی در راستای بصیرت بخشی شیعیان و آماده سازی آنها برای ورود به عصر غیبت و انتظار انجام دادند؟
امام هادی علیه السلام در تعمیق اندیشه مهدویت در جامعه چند کار را انجام دادند:
اول، ارتقای اندیشه ای باورداشت آموزه مهدویت در جامعه و تقویت آن
دوم، صیانت از باورداشت آموزه مهدویت
سومین کار، خط مشی گذاری در فرهنگ و آموزه مهدویت.
در توضیح عرض کنم امام هادی علیه السلام از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ ه.ق ۳۳ سال بر مسند امامت قرار داشتند که معاصر با خلافت از ۶ نفر از سلاطین عباسی از جمله معتصم، واثق، متوکل، مستنصر، مستعین و معتد بود. یکی از مهم ترین راهبردهای ایشان در مهندسی فرهنگ انتظار یا باور مهدویت، تقویت بنیان اندیشه ای این اصل بود. امام در این زمینه دو کار بسیار بزرگ انجام دادند:
اول، تقویت امام شناسی؛ برخی از اندیشه های ناب تشیع در زمینه امامت از سوی امام هادی مطرح شد که در حد خود بی نظیر است؛ همچنان که سنخ منجی و موعود در قالب امامت مطرح است. امام هادی وقتی اندیشه عمیق باور به امام را مطرح می کند، در واقع کمک به یک هویت متمایز درباره باور به منجی و موعود در مکتب تشیع می کند. زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام در این زمینه بی نظیر است؛ مثلا در فرازی از این زیارتنامه می فرمایند «أشهد أنکم الأئمة الراشدون المهدیون المعصومون المکرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطیعون لله القوامون بأمره العاملون بإرادته، الفائزون بکرامته، اصطفاکم بعلمه و ارتضاکم لغیبه؛ گواهی می دهم که شمایید پیشوایان راهنما، راه یافته، معصوم، مکرم، مقرب پرهیزگار، راستگو، برگزیده، فرمانبردار خدا، قیام کننده به فرمانش، عمل کننده به خواسته اش، دست یافته به کرامتش، شما را با دانشش برگزید، و برای غیبش پسندید.»
امام در این فرازها یکی از بزرگ ترین ویژگی های امام را علم لدنی امام و سلطه ایشان برغیب الهی مطرح می کنند؛ بنابراین علم امام نامحدود است، موهبتی است نه اکتسابی. علم امام، جامع و فراگیر و در تناقض در آن را ندارد. علوم اهل بیت علیهم السلام مغلوب هیچ شرایطی نیست و ایشان واجد علم غیب و علم لدنی هستند.
نکته دوم، در ارتقای کیفی باور به آموزه مهدویت است؛ یعنی پس از امام شناسی، امام مهدی شناسی است.
جلوه غیبت امام عصر و دوران انتظار در زیارت جامعه کیره
*به صورت مصداقی در این باره چه اقداماتی ترتیب دادند؟
در کنار روایاتی که درباره باورهای مهدوی از امام هادی علیه السلام نقل فرمودند، در زیارت جامعه کبیره نیز برخی از این نکات را مشاهده می کنیم؛ مثلا یکی از مهم ترین آنها، خبر از غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه است. در فرازی از آن می فرمایند «مؤمن بسرکم و علانیتکم و شاهدکم و غائبکم»؛ به این ترتیب برخی از مصادیق ایمان را، ایمان به سر و علن و حضور و غیابشان بر شمردند؛ همانند آنچه در آیه سوم سوره بقره درباره متقین فرمودند «الذین یؤمنون بالغیب؛ همانها که به غیب ایمان آوردند.»
با یکی از مهم ترین نکاتی که در این زیارتنامه مطرح می کنند، انتظار برای برپایی حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه است؛ در فرازی می فرماید «مؤمن بإیابکم مصدق برجعتکم منتظر لأمرکم مرتقب لدولتکم؛ به بازگشتتان مؤمنم، رجعتتان را تصدیق دارم، چشم به راه فرمان شمایم، در انتظار حکومت شما به سر می برم»؛ لذا رسالت شیعه است که هم رجعت را قبول داشته باشند و هم منتظر امر ظهور و حکومت اهل بیت علیهم السلام در عصر ظهور باشند.
اینکه امام هادی در قالب دعا و زیارت، به مسئله انتظار می پردازند، به اتفاق کلانی باز می گردد که در حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه رخ می دهد؛ چرا که مدل هدایت گری امام مهدی در عصر ظهور، هم در اصلاح باورها و بینش ها، هم در عادت ها و منش ها، هم در خلقیات و خصلت ها، هم در ارزش ها و هنجارها و هم در اصلاح نیازها و خواسته ها قرار دارد همچنان که امام در همین زیارتنامه می فرمایند و یحشر فی زمرتکم و یکر فی رجعتکم و یملک فی دولتکم و یشرف فی عافیتکم و یمکن فی أیامکم و تقر عینه غدا برؤیتکم؛ و مرا از آنانی قرار دهد که در گروه شما محشور می شوند، و در زمان رجعتتان دوباره به دنیا باز می گردن، و در دولت شما به فرمانروایی می رسند و در دوران سلامت کامل شما مفتخر می شوند و در روزگار شما اقتدار می یابند و فردا چشمشان به دیدار شما روشن می شود
پس ارتقای اندیشه شیعه در مسئله باورهای مهدوی یکی از اقدامات اساسی امام هادی بود.
* یکی از اقدامات امام هادی علیه السلام در زمینه مهدویت را صیانت فکری و فرهنگی آموزه مهدویت معرفی کردید. در این باره توضیح می دهید؟
امام هادی علیه السلام در این راستا دو اقدام مهم انجام دادند:
۱ مبارزه با جریانهای انحرافی و شبهات
۲ عمل به تقیه
مبارزه با غالیان یکی از اقدامات مبارزاتی ایشان بود. سران غالیانه که در آستانه غیبت امام عصر رفتارهای خویش را تشدید کرده بودند، با برخورد سلبی و خشن امام هادی علیه السلام مواجه شدند که تاریخ برخی از آنها را به ثبت رسانده است.
همچنین امام با جریان واقفیه مبارزه کردند. ابراهیم بن عقبه می گوید از امام هادی پرسیدم آیا میتوانم واقفیه را در قنوت نماز لعن کنم؟ حضرت فرمود بله. این نکته گویای شدت برخورد امام با این گروه انحرافی بود.
سومین جریان، تفکرات صوفیانه بود که در حقیقت جریانی بودند که برداشتهای ناصحیح از منجی داشتند.
جریان هایی مثل واقفیه و غلات در آموزه مهدویت تردیدآفرینی می کردند.
قداست زدایی از چهره منجی و چهره سازی دروغین از موعود آخرالزمان
برخی جریانهای انحرافی، قداست زدایی و چهره سازی های کاذب در عرصه مهدویت می کردند مثل عباسیان. اینها با ارائه مدلهای ناصحیح از مهدی به جامعه، اقدام به این کار می کردند. از این جهت است که امام هادی در زیارت غدیریه، جایگاه امامت را به این مقدار کلان جلوه می دهد و در زیارت جامعه کبیره به وفور جایگاه امامت را والا ترسیم می کند؛ همان طور که گفتیم بخشی از آن به دلیل صیانت از تفکر شیعه نسبت به اعتقاد به امامت و باورهای مهدوی بود. این جریانهای انحرافی در عرصه مهدویت، به دنبال قرائت های ناصحیح از باورهای مهدوی بودند.
درباره تقیه امام هادی علیه السلام عرض کنم مثلا وقتی می خواهند به ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه اشاره کنند، از عبارتهایی مثل الخلف بعد الخلف استفاده می کنند؛ یعنی جانشین بعد از جانشین من. یا در روایتی به عبدالعظیم حسنی می فرمایند ولادت مهدی بر همگان مخفی است و نباید اسم او را به زبان آورد.
امام هادی در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند
امام هادی در راهبرد مهندسی فرهنگ انتظار و ارتقای باورداشت آموزه مهدویت، خط مشی گذاری داشتند. به عبارت دیگر، امام در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند. در صدد بودند این نکته را القاء کنند که شتابزده عمل نکنید. خیلی ها توقع داشتند خود امام هادی و فرزند ایشان امام حسن عسگری قائم باشند. امام آنها را بر حذر می داشت و مردم را دعوت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه می کرد و در این راستا یکی از مهم ترین راهکارها در شناسایی ایشان را غیبت شان معرفی می کردند.
امام هادی برای روزگار غیبت صغری، کادرسازی کرد
* با این حساب در می یابیم که سیاست کلان امام هادی علیه السلام به سوی تثبیت جایگاه امام مهدی (عج) و آماده سازی شیعه برای عصر غیبت بود. درست است؟
همین طور است. در این راستا اقدام دیگری که انجام دادند، ارتقای فرهنگ ارتباطی در سازمان وکالت بود. این سازمان در دوران امامت امام هادی، مهم ترین برهه ی تاریخی خود را طی می کرد؛ این مدل از تربیت، جهت آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود؛ یعنی آن زمان که شیعیان باید به نایبان حضرت رجوع می کردند. یکی از مهم ترین دست پرورده های امام هادی علیه السلام، «عثمان بن سعید» است که اولین نائب امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیز معرفی شد؛ یعنی امام هادی برای روزگار غیبت صغری، نیروسازی کرد. مدیریت منابع انسانی امام هادی در راستای آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود.
اقدام دیگری که امام هادی انجام دادند، ارتقای فرهنگ ارتباطی در سازمان وکالت بود. این سازمان در دوران امامت امام هادی، مهم ترین برهه ی تاریخی خود را طی می کرد؛ این مدل از تربیت، جهت آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود.
بنابراین با ارتقای فرهنگ ارتباطی و مدیریت منابع انسانی، کادر ویژه ای جهت آمازده سازی شعیان برای دوران غیبت شکل دادند. دکتر جاسم حسین در کتاب «تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم» تصریح دارد که در روزگار امام هادی در چهار ناحیه وکلایی با حضرت در ارتباط بودند: اول: بغداد و مدائن و کوفه. دوم: بصره و اهواز سوم: قم و همدان و چهارم: حجاز، یمن و مصر. افرادی مثل «ابو علی بن راشد» و «ایوب بن روح» از مهم ترین وکلای امام هادی در این بازه زمانی بودند.
انتهای پیام/
از دیگر سو زایش فرقه های مختلف اعتقادی در سده های ابتدایی تاریخ اسلام و به وجود آمدن مکاتب متعدد فکری در درون اسلام، چالشی دیگر در این دوران شناخته می شود؛ بخشی از این فرقه ها مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود تا شیعه را از مسیر اصلی خود خارج کند. مدیریت این فضا برای جلوگیری از انحراف اسلام از خط اصلی خود در کنار تدابیر لازم جهت تداوم مسیر امامت و حفظ شیعیان از توطئه دشمنان دشواری هایی را به همراه داشت.
در این راستا دوره امامت امام هادی علیه السلام به لحاظ نزدیکی با عصر غیبت امام عصر (عج) از اهمیت ویژه ای برخوردار بود؛ چه اینکه دشمنان با علم به تولد امام عصر به عنوان منجی و موعود امت ها بر اقدامات مخربانه خود شدت بخشیده بودند؛ از این رو فهم بخشی از اقدامات ظاهری امام دهم در مسیر ارتقای سطح فکری جامعه و روش مبارزه ایشان با جریانات انحرافی ضروری می نماید.
در این باره با حجت الاسلام دکتر امیرمحسن عرفان استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی به گفت وگو بنشینیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
* با توجه به نزدیکی عصر غیبت در دوران امام هادی علیه السلام، این امام بزرگوار چه اقداماتی در راستای بصیرت بخشی شیعیان و آماده سازی آنها برای ورود به عصر غیبت و انتظار انجام دادند؟
امام هادی علیه السلام در تعمیق اندیشه مهدویت در جامعه چند کار را انجام دادند:
اول، ارتقای اندیشه ای باورداشت آموزه مهدویت در جامعه و تقویت آن
دوم، صیانت از باورداشت آموزه مهدویت
سومین کار، خط مشی گذاری در فرهنگ و آموزه مهدویت.
در توضیح عرض کنم امام هادی علیه السلام از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ ه.ق ۳۳ سال بر مسند امامت قرار داشتند که معاصر با خلافت از ۶ نفر از سلاطین عباسی از جمله معتصم، واثق، متوکل، مستنصر، مستعین و معتد بود. یکی از مهم ترین راهبردهای ایشان در مهندسی فرهنگ انتظار یا باور مهدویت، تقویت بنیان اندیشه ای این اصل بود. امام در این زمینه دو کار بسیار بزرگ انجام دادند:
اول، تقویت امام شناسی؛ برخی از اندیشه های ناب تشیع در زمینه امامت از سوی امام هادی مطرح شد که در حد خود بی نظیر است؛ همچنان که سنخ منجی و موعود در قالب امامت مطرح است. امام هادی وقتی اندیشه عمیق باور به امام را مطرح می کند، در واقع کمک به یک هویت متمایز درباره باور به منجی و موعود در مکتب تشیع می کند. زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام در این زمینه بی نظیر است؛ مثلا در فرازی از این زیارتنامه می فرمایند «أشهد أنکم الأئمة الراشدون المهدیون المعصومون المکرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطیعون لله القوامون بأمره العاملون بإرادته، الفائزون بکرامته، اصطفاکم بعلمه و ارتضاکم لغیبه؛ گواهی می دهم که شمایید پیشوایان راهنما، راه یافته، معصوم، مکرم، مقرب پرهیزگار، راستگو، برگزیده، فرمانبردار خدا، قیام کننده به فرمانش، عمل کننده به خواسته اش، دست یافته به کرامتش، شما را با دانشش برگزید، و برای غیبش پسندید.»
امام در این فرازها یکی از بزرگ ترین ویژگی های امام را علم لدنی امام و سلطه ایشان برغیب الهی مطرح می کنند؛ بنابراین علم امام نامحدود است، موهبتی است نه اکتسابی. علم امام، جامع و فراگیر و در تناقض در آن را ندارد. علوم اهل بیت علیهم السلام مغلوب هیچ شرایطی نیست و ایشان واجد علم غیب و علم لدنی هستند.
نکته دوم، در ارتقای کیفی باور به آموزه مهدویت است؛ یعنی پس از امام شناسی، امام مهدی شناسی است.
جلوه غیبت امام عصر و دوران انتظار در زیارت جامعه کیره
*به صورت مصداقی در این باره چه اقداماتی ترتیب دادند؟
در کنار روایاتی که درباره باورهای مهدوی از امام هادی علیه السلام نقل فرمودند، در زیارت جامعه کبیره نیز برخی از این نکات را مشاهده می کنیم؛ مثلا یکی از مهم ترین آنها، خبر از غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه است. در فرازی از آن می فرمایند «مؤمن بسرکم و علانیتکم و شاهدکم و غائبکم»؛ به این ترتیب برخی از مصادیق ایمان را، ایمان به سر و علن و حضور و غیابشان بر شمردند؛ همانند آنچه در آیه سوم سوره بقره درباره متقین فرمودند «الذین یؤمنون بالغیب؛ همانها که به غیب ایمان آوردند.»
با یکی از مهم ترین نکاتی که در این زیارتنامه مطرح می کنند، انتظار برای برپایی حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه است؛ در فرازی می فرماید «مؤمن بإیابکم مصدق برجعتکم منتظر لأمرکم مرتقب لدولتکم؛ به بازگشتتان مؤمنم، رجعتتان را تصدیق دارم، چشم به راه فرمان شمایم، در انتظار حکومت شما به سر می برم»؛ لذا رسالت شیعه است که هم رجعت را قبول داشته باشند و هم منتظر امر ظهور و حکومت اهل بیت علیهم السلام در عصر ظهور باشند.
اینکه امام هادی در قالب دعا و زیارت، به مسئله انتظار می پردازند، به اتفاق کلانی باز می گردد که در حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه رخ می دهد؛ چرا که مدل هدایت گری امام مهدی در عصر ظهور، هم در اصلاح باورها و بینش ها، هم در عادت ها و منش ها، هم در خلقیات و خصلت ها، هم در ارزش ها و هنجارها و هم در اصلاح نیازها و خواسته ها قرار دارد همچنان که امام در همین زیارتنامه می فرمایند و یحشر فی زمرتکم و یکر فی رجعتکم و یملک فی دولتکم و یشرف فی عافیتکم و یمکن فی أیامکم و تقر عینه غدا برؤیتکم؛ و مرا از آنانی قرار دهد که در گروه شما محشور می شوند، و در زمان رجعتتان دوباره به دنیا باز می گردن، و در دولت شما به فرمانروایی می رسند و در دوران سلامت کامل شما مفتخر می شوند و در روزگار شما اقتدار می یابند و فردا چشمشان به دیدار شما روشن می شود
پس ارتقای اندیشه شیعه در مسئله باورهای مهدوی یکی از اقدامات اساسی امام هادی بود.
* یکی از اقدامات امام هادی علیه السلام در زمینه مهدویت را صیانت فکری و فرهنگی آموزه مهدویت معرفی کردید. در این باره توضیح می دهید؟
امام هادی علیه السلام در این راستا دو اقدام مهم انجام دادند:
۱ مبارزه با جریانهای انحرافی و شبهات
۲ عمل به تقیه
مبارزه با غالیان یکی از اقدامات مبارزاتی ایشان بود. سران غالیانه که در آستانه غیبت امام عصر رفتارهای خویش را تشدید کرده بودند، با برخورد سلبی و خشن امام هادی علیه السلام مواجه شدند که تاریخ برخی از آنها را به ثبت رسانده است.
همچنین امام با جریان واقفیه مبارزه کردند. ابراهیم بن عقبه می گوید از امام هادی پرسیدم آیا میتوانم واقفیه را در قنوت نماز لعن کنم؟ حضرت فرمود بله. این نکته گویای شدت برخورد امام با این گروه انحرافی بود.
سومین جریان، تفکرات صوفیانه بود که در حقیقت جریانی بودند که برداشتهای ناصحیح از منجی داشتند.
جریان هایی مثل واقفیه و غلات در آموزه مهدویت تردیدآفرینی می کردند.
قداست زدایی از چهره منجی و چهره سازی دروغین از موعود آخرالزمان
برخی جریانهای انحرافی، قداست زدایی و چهره سازی های کاذب در عرصه مهدویت می کردند مثل عباسیان. اینها با ارائه مدلهای ناصحیح از مهدی به جامعه، اقدام به این کار می کردند. از این جهت است که امام هادی در زیارت غدیریه، جایگاه امامت را به این مقدار کلان جلوه می دهد و در زیارت جامعه کبیره به وفور جایگاه امامت را والا ترسیم می کند؛ همان طور که گفتیم بخشی از آن به دلیل صیانت از تفکر شیعه نسبت به اعتقاد به امامت و باورهای مهدوی بود. این جریانهای انحرافی در عرصه مهدویت، به دنبال قرائت های ناصحیح از باورهای مهدوی بودند.
درباره تقیه امام هادی علیه السلام عرض کنم مثلا وقتی می خواهند به ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه اشاره کنند، از عبارتهایی مثل الخلف بعد الخلف استفاده می کنند؛ یعنی جانشین بعد از جانشین من. یا در روایتی به عبدالعظیم حسنی می فرمایند ولادت مهدی بر همگان مخفی است و نباید اسم او را به زبان آورد.
امام هادی در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند
امام هادی در راهبرد مهندسی فرهنگ انتظار و ارتقای باورداشت آموزه مهدویت، خط مشی گذاری داشتند. به عبارت دیگر، امام در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند. در صدد بودند این نکته را القاء کنند که شتابزده عمل نکنید. خیلی ها توقع داشتند خود امام هادی و فرزند ایشان امام حسن عسگری قائم باشند. امام آنها را بر حذر می داشت و مردم را دعوت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه می کرد و در این راستا یکی از مهم ترین راهکارها در شناسایی ایشان را غیبت شان معرفی می کردند.
امام هادی برای روزگار غیبت صغری، کادرسازی کرد
* با این حساب در می یابیم که سیاست کلان امام هادی علیه السلام به سوی تثبیت جایگاه امام مهدی (عج) و آماده سازی شیعه برای عصر غیبت بود. درست است؟
همین طور است. در این راستا اقدام دیگری که انجام دادند، ارتقای فرهنگ ارتباطی در سازمان وکالت بود. این سازمان در دوران امامت امام هادی، مهم ترین برهه ی تاریخی خود را طی می کرد؛ این مدل از تربیت، جهت آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود؛ یعنی آن زمان که شیعیان باید به نایبان حضرت رجوع می کردند. یکی از مهم ترین دست پرورده های امام هادی علیه السلام، «عثمان بن سعید» است که اولین نائب امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیز معرفی شد؛ یعنی امام هادی برای روزگار غیبت صغری، نیروسازی کرد. مدیریت منابع انسانی امام هادی در راستای آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود.
اقدام دیگری که امام هادی انجام دادند، ارتقای فرهنگ ارتباطی در سازمان وکالت بود. این سازمان در دوران امامت امام هادی، مهم ترین برهه ی تاریخی خود را طی می کرد؛ این مدل از تربیت، جهت آماده سازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود.
بنابراین با ارتقای فرهنگ ارتباطی و مدیریت منابع انسانی، کادر ویژه ای جهت آمازده سازی شعیان برای دوران غیبت شکل دادند. دکتر جاسم حسین در کتاب «تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم» تصریح دارد که در روزگار امام هادی در چهار ناحیه وکلایی با حضرت در ارتباط بودند: اول: بغداد و مدائن و کوفه. دوم: بصره و اهواز سوم: قم و همدان و چهارم: حجاز، یمن و مصر. افرادی مثل «ابو علی بن راشد» و «ایوب بن روح» از مهم ترین وکلای امام هادی در این بازه زمانی بودند.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «امام هادی چگونه برای عصر غیبت کادرسازی کرد؟ / نهادینه سازی اندیشه مهدویت در قالب ادعیه» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.