روایتی از زندگی و شهادت شهید عبدالله باقری

به گزارش مشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت:
مادر مانع رفتنش میشود. عبدالله میگوید: پنج تا پسر داری، خمس پسرانت رو در این راه بده. مادر، مجید را هم همراه او عازم میکند …
عبدالله روی دست برادر جان میدهد. مجید بی برادر برمیگردد. زینب هنوز سراغ بابا را از عمو میگیرد …
*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
مادر مانع رفتنش میشود. عبدالله میگوید: پنج تا پسر داری، خمس پسرانت رو در این راه بده. مادر، مجید را هم همراه او عازم میکند …
عبدالله روی دست برادر جان میدهد. مجید بی برادر برمیگردد. زینب هنوز سراغ بابا را از عمو میگیرد …
*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «روایتی از زندگی و شهادت شهید عبدالله باقری» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.