تاریخ بشریت پس از کربلا یک سره حسین را فریاد کشید - تسنیم

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام، آیه فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءنا ونساءکم وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین(آل عمران/۶۱ ) به آیه مباهله مشهور است؛ میدان هماوردی برای اثبات حق.
عظیم ترین حجت های خدشه ناپذیر را باید آورد، دلیل هایی که دلیری از دل باطل فرو ریزد!
از دور دست ها سایه هایی به چشم می آیند، نزدیک و نزدیک تر که می شوند، عددشان مشخص می شود؛ به تعداد انگشتان یک دست، ( ۵ ) !
در قاب دیده ها که واقع می شوند، محمد است و فاطمه و علی و حسن و حسین!
و آن سوی، ازدحام بی پایان نصارای نجران است با خیل اعاظم و اکابر دینی شان!
مواجهه و مباهله را بنی نجران می نهد! که محمد را جز صدق و حق اگر می بود عزبزترین هایش را همراه نمی ساخت و برموضع ابرام و الحاح نمی ایستاد!
بزرگشان بانگ برآورد که مباهله را به نام محمد و به احترام علی و فاطمه و حسن و حسین واگذارید که از خشم خداوند در امان مانید. تابعان به پای فتوای پیرشان افتادند و سر تسلیم و تمکین نهادند.
در آن احتجاج نبوت محمد، حسین حجت بی انکار حق بود برای نصارا !
اما در مباهله کربلا؛ حسین است و زینب و عباس و بنی حسن و بنی حسین و نوادگان محمد و علی!
و در آن سوی ازدحام مردمانی که سالیان سال در زیر ببرق ولایت علی، دیوار به دیوار و دم به دم و نفس به نفس اینان هم نفس بوده، روزگار گذرانیده و به اقامه صلات و ادای صیام قیام کرده و اکنون آمده بودند، رو در روی اولاد علی، برای انکار، نه با افتای رهبان مسیح و احبار یهود، که با فتوای صریح خونی که حفظش حرمت نداشت و هدر بود و بر آن مهر شریح، قاضی دارالقضای علی، به استدلال خروج فئه باغیه علیه یزید امیرمؤمنین!
و به این روایت ثارالله مهدورالدم معرفی گشت و جماعت اهل اسلام بر نوادگان پیامبرشان تیغ کشیدند و در طلب رضایت امیرمؤمنان و در طمع هم آغوشی حوریان بهشت و رسیدن به فردوس نعیم، دیده بصیرت فرو بستند و بر پیکرهای پاکشان با مرکب دنائت و لئامت تاختند.
سر ثارالله را که سر الله در آن بود بر صلیب کردند، سری که مسیحیت به تواضع سر بر پای حجت رسالت بودنش نهاد!
اما تاریخ بشریت از پس آن فاجعه، یک سره حسین را فریاد کشید و مشق آزادگی را به نام نامی و بلند آوازه او نگاشت و آن سر چون آفتاب بر نیزه، در جغرافیای هستی طلوع جاودانه دارد، راه می نمایاند، جنبش می آفریند و در جان جهان جاری است!
در قصه مباهله حسین، داور تاریخ در برابر اهالی شقاوت و قساوت، دست حسین را بالا برد و خداوند در باره حجت رسالت نبی اش «ورفعنا لک ذکرک » اراده فرمود و نام جاویدان حسین در جغرافیای بشریت پژواک بی پایان یافت.
یا حسین، ای امیر عشق و آزادگی،
جان ها فدایت!
عبدالصاحب ناصری فعال فرهنگی
انتهای پیام/
عظیم ترین حجت های خدشه ناپذیر را باید آورد، دلیل هایی که دلیری از دل باطل فرو ریزد!
از دور دست ها سایه هایی به چشم می آیند، نزدیک و نزدیک تر که می شوند، عددشان مشخص می شود؛ به تعداد انگشتان یک دست، ( ۵ ) !
در قاب دیده ها که واقع می شوند، محمد است و فاطمه و علی و حسن و حسین!
و آن سوی، ازدحام بی پایان نصارای نجران است با خیل اعاظم و اکابر دینی شان!
مواجهه و مباهله را بنی نجران می نهد! که محمد را جز صدق و حق اگر می بود عزبزترین هایش را همراه نمی ساخت و برموضع ابرام و الحاح نمی ایستاد!
بزرگشان بانگ برآورد که مباهله را به نام محمد و به احترام علی و فاطمه و حسن و حسین واگذارید که از خشم خداوند در امان مانید. تابعان به پای فتوای پیرشان افتادند و سر تسلیم و تمکین نهادند.
در آن احتجاج نبوت محمد، حسین حجت بی انکار حق بود برای نصارا !
اما در مباهله کربلا؛ حسین است و زینب و عباس و بنی حسن و بنی حسین و نوادگان محمد و علی!
و در آن سوی ازدحام مردمانی که سالیان سال در زیر ببرق ولایت علی، دیوار به دیوار و دم به دم و نفس به نفس اینان هم نفس بوده، روزگار گذرانیده و به اقامه صلات و ادای صیام قیام کرده و اکنون آمده بودند، رو در روی اولاد علی، برای انکار، نه با افتای رهبان مسیح و احبار یهود، که با فتوای صریح خونی که حفظش حرمت نداشت و هدر بود و بر آن مهر شریح، قاضی دارالقضای علی، به استدلال خروج فئه باغیه علیه یزید امیرمؤمنین!
و به این روایت ثارالله مهدورالدم معرفی گشت و جماعت اهل اسلام بر نوادگان پیامبرشان تیغ کشیدند و در طلب رضایت امیرمؤمنان و در طمع هم آغوشی حوریان بهشت و رسیدن به فردوس نعیم، دیده بصیرت فرو بستند و بر پیکرهای پاکشان با مرکب دنائت و لئامت تاختند.
سر ثارالله را که سر الله در آن بود بر صلیب کردند، سری که مسیحیت به تواضع سر بر پای حجت رسالت بودنش نهاد!
اما تاریخ بشریت از پس آن فاجعه، یک سره حسین را فریاد کشید و مشق آزادگی را به نام نامی و بلند آوازه او نگاشت و آن سر چون آفتاب بر نیزه، در جغرافیای هستی طلوع جاودانه دارد، راه می نمایاند، جنبش می آفریند و در جان جهان جاری است!
در قصه مباهله حسین، داور تاریخ در برابر اهالی شقاوت و قساوت، دست حسین را بالا برد و خداوند در باره حجت رسالت نبی اش «ورفعنا لک ذکرک » اراده فرمود و نام جاویدان حسین در جغرافیای بشریت پژواک بی پایان یافت.
یا حسین، ای امیر عشق و آزادگی،
جان ها فدایت!
عبدالصاحب ناصری فعال فرهنگی
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «تاریخ بشریت پس از کربلا یک سره حسین را فریاد کشید - تسنیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.