پاداش تلاوت سوره «شعرا» چیست؟ + صوت آیات



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره شعراء بیست و ششمین سوره قرآن است و در جزء نوزدهم آن قرار دارد.

این سوره با بیان داستان های پیامبران پیشین و یادآوری سرانجام دشمنان آنان به منکران پیامبر (ص) هشدار داده است.

آشنایی با توحید الهی، خوف از آخرت، تصدیق وحی بر حضرت محمد (ص) و رسالت جهانی او، دعوت به تقوا، بدفرجامی مخالفین نهضت انبیای الهی، منطق استبداد، شروع هرکار اصلاحی از خود و برنامه رستگاری و سرفرازی از پیام های سوره شعراست.

نام دیگر سوره شعرا جامعه است؛ این سوره علاوه بر موضو ع شعرا و مسائل گوناگون، داستان چندین پیامبر و اقوام گذشته را در خود جمع کرده است.

پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره شعرا می فرماید: هر کسی سوره شعرا را بخواند به ازای هر فردی که ایمان به نوح، هود، شعیب، صالح، ابراهیم، عیسی و محمد آورده و هر فردی که آن ها را تکذیب کرده، ده پاداش می گیرد.

فایل صوتی تلاوت سوره شعرا با صدای شهریار پرهیزگار

متن سوره شعرا همراه با ترجمه

بسم الله الر حمٰن الر حیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

طسم ﴿١

طا، سین، میم (۱)

تلک آیات الکتاب المبین ﴿٢

این است آیه های کتاب روشنگر (۲)

لعلک باخع نفسک ألا یکونوا مؤمنین ﴿٣

شاید تو از اینکه مشرکان ایمان نمی آورند جان خود را تباه سازی (۳)

إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت أعناقهم لها خاضعین ﴿٤

اگر بخواهیم معجزه ای از آسمان بر آنان فرود می آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (۴)

و ما یأتیهم من ذکر من الر حمٰن محدث إلا کانوا عنه معر ضین ﴿٥

و هیچ تذکر جدیدی از سوی خدای رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روی برمی تافتند (۵)

فقد کذبوا فسیأتیهم أنباء ما کانوا به یستهزئون ﴿٦

آنان در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودی خبر آنچه که بدان ریشخند می کردند بدیشان خواهد رسید (۶)

أولم یر وا إلی الأر ض کم أنبتنا فیها من کل زوج کر یم ﴿٧

مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهای زیبا رویانیده ایم؟ (۷)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿٨

قطعا در این هنرنمایی عبرتی است ولی بیشترشان ایمان آورنده نیستند (۸)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿٩

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۹)

و إذ نادیٰ ر بک موسیٰ أن ائت القوم الظالمین ﴿١٠

و یاد کن هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا در داد که به سوی قوم ستمکار برو (۱۰)

قوم فر عون ۚ ألا یتقون ﴿١١

قوم فرعون؛ آیا پروا ندارند؟! (۱۱)

قال ر ب إنی أخاف أن یکذبون ﴿١٢

گفت: پروردگارا، می ترسم مرا تکذیب کنند (۱۲)

و یضیق صدر ی و لا ینطلق لسانی فأر سل إلیٰ هار ون ﴿١٣

و سینه ام تنگ می گردد و زبانم باز نمی شود پس به سوی هارون بفرست (۱۳)

و لهم علی ذنب فأخاف أن یقتلون ﴿١٤

و از طرفی آنان بر گردن من خونی دارند و می ترسم مرا بکشند (۱۴)

قال کلا ۖ فاذهبا بآیاتنا ۖ إنا معکم مستمعون ﴿١٥

فرمود: نه، چنین نیست؛ نشانه های ما را برای آنان ببرید که ما با شما شنونده ایم (۱۵)

فأتیا فر عون فقولا إنا ر سول ر ب العالمین ﴿١٦

پس به سوی فرعون بروید و بگویید: ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (۱۶)

أن أر سل معنا بنی إسر ائیل ﴿١٧

فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (۱۷)

قال ألم نر بک فینا ولیدا و لبثت فینا من عمر ک سنین ﴿١٨

فرعون گفت: آیا تو را از کودکی در میان خود نپروردیم و سالیانی چند از عمرت را پیش ما نماندی؟ (۱۸)

و فعلت فعلتک التی فعلت و أنت من الکافر ین ﴿١٩

و سرانجام کار خود را کردی و تو از ناسپاسانی (۱۹)

قال فعلتها إذا و أنا من الضالین ﴿٢٠

گفت:آن را هنگامی مرتکب شدم که از گمراهان بودم (۲۰)

ففر ر ت منکم لما خفتکم فوهب لی ر بی حکما و جعلنی من المر سلین ﴿٢١

و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (۲۱)

و تلک نعمة تمنها علی أن عبدت بنی إسر ائیل ﴿٢٢

و آیا اینکه فرزندان اسرائیل را بنده خود ساخته ای نعمتی است که منتش را بر من می نهی؟ (۲۲)

قال فر عون و ما ر ب العالمین ﴿٢٣

فرعون گفت: و پروردگار جهانیان چیست؟ (۲۳)

قال ر ب السماوات و الأر ض و ما بینهما ۖ إن کنتم موقنین ﴿٢٤

گفت: پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر اهل یقین باشید (۲۴)

قال لمن حوله ألا تستمعون ﴿٢٥

فرعون به کسانی که پیرامونش بودند گفت: آیا نمی شنوید؟ (۲۵)

قال ر بکم و ر ب آبائکم الأولین ﴿٢٦

موسی دوباره گفت: پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (۲۶)

قال إن ر سولکم الذی أر سل إلیکم لمجنون ﴿٢٧

فرعون گفت: واقعا این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده سخت دیوانه است (۲۷)

قال ر ب المشر ق و المغر ب و ما بینهما ۖ إن کنتم تعقلون ﴿٢٨

موسی گفت: پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو است اگر تعقل کنید(۲۸)

قال لئن اتخذت إلٰها غیر ی لأجعلنک من المسجونین ﴿٢٩

فرعون گفت: اگر خدایی غیر از من اختیار کنی قطعا تو را از جمله زندانیان خواهم ساخت (۲۹)

قال أولو جئتک بشیء مبین ﴿٣٠

گفت: گر چه برای تو چیزی آشکار بیاورم؟ (۳۰)

قال فأت به إن کنت من الصادقین ﴿٣١

گفت: اگر راست می گویی آن را بیاور (۳۱)

فألقیٰ عصاه فإذا هی ثعبان مبین ﴿٣٢

پس عصای خود بیفکند و بناگاه آن اژدری نمایان شد(۳۲)

و نزع یده فإذا هی بیضاء للناظر ین ﴿٣٣

و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن برای تماشاگران سپید می نمود (۳۳)

قال للملإ حوله إن هٰذا لساحر علیم ﴿٣٤

فرعون به سرانی که پیرامونش بودند گفت: واقعا این ساحری بسیار داناست(۳۴)

یر ید أن یخر جکم من أر ضکم بسحر ه فماذا تأمر ون ﴿٣٥

می خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه رأی می دهید؟ (۳۵)

قالوا أر جه وأخاه وابعث فی المدائن حاشر ین ﴿٣٦

گفتند:او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهر ها بفرست (۳۶)

یأتوک بکل سحار علیم ﴿٣٧

تا هر ساحر ماهری را نزد تو بیاورند (۳۷)

فجمع السحر ة لمیقات یوم معلوم ﴿٣٨

پس ساحران برای موعد روزی معلوم گردآوری شدند (۳۸)

و قیل للناس هل أنتم مجتمعون ﴿٣٩

و به توده مردم گفته شد: آیا شما هم جمع خواهید شد؟ (۳۹)

لعلنا نتبع السحر ة إن کانوا هم الغالبین ﴿٤٠

بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروی کنیم؟ (۴۰)

فلما جاء السحر ة قالوا لفر عون أئن لنا لأجر ا إن کنا نحن الغالبین ﴿٤١

و چون ساحران پیش فرعون آمدند، گفتند: آیا اگر ما غالب آییم واقعا برای ما مزدی خواهد بود؟ (۴۱)

قال نعم وإنکم إذا لمن المقر بین ﴿٤٢

گفت: آری و در آن صورت شما حتما از زمره مقربان خواهید شد (۴۲)

قال لهم موسیٰ ألقوا ما أنتم ملقون ﴿٤٣

موسی به آنان گفت: آنچه را شما می اندازید بیندازید (۴۳)

فألقوا حبالهم و عصیهم و قالوا بعزة فر عون إنا لنحن الغالبون ﴿٤٤

پس ریسمان ها و چوبدستی هایشان را انداختند و گفتند: به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (۴۴)

فألقیٰ موسیٰ عصاه فإذا هی تلقف ما یأفکون ﴿٤٥

پس موسی عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (۴۵)

فألقی السحر ة ساجدین ﴿٤٦

در نتیجه ساحران به حالت سجده درافتادند (۴۶)

قالوا آمنا بر ب العالمین ﴿٤٧

گفتند:به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (۴۷)

ر ب موسیٰ و هار ون ﴿٤٨

پروردگار موسی و هارون (۴۸)

قال آمنتم له قبل أن آذن لکم ۖ إنه لکبیر کم الذی علمکم السحر فلسوف تعلمون ۚ لأقطعن أیدیکم و أر جلکم من خلاف و لأصلبنکم أجمعین ﴿٤٩

گفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودی خواهید دانست حتما دست ها و پاهای شما را از چپ و راست خواهم برید و همه تان را به دار خواهم آویخت (۴۹)

قالوا لا ضیر ۖ إنا إلیٰ ر بنا منقلبون ﴿٥٠

گفتند: باکی نیست ما روی به سوی پروردگار خود می آوریم (۵۰)

إنا نطمع أن یغفر لنا ر بنا خطایانا أن کنا أول المؤمنین ﴿٥١

ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید چرا که نخستین ایمان آورندگان بودیم (۵۱)

و أوحینا إلیٰ موسیٰ أن أسر بعبادی إنکم متبعون ﴿٥٢

و به موسی وحی کردیم که: بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (۵۲)

فأر سل فر عون فی المدائن حاشر ین ﴿٥٣

پس فرعون مأموران جمع آوری خود را به شهر ها فرستاد (۵۳)

إن هٰؤلاء لشر ذمة قلیلون ﴿٥٤

و گفت: این ها عده ای ناچیزند (۵۴)

و إنهم لنا لغائظون ﴿٥٥

و راستی آن ها ما را بر سر خشم آورده اند (۵۵)

و إنا لجمیع حاذر ون ﴿٥٦

ولی ما همگی به حال آماده باش درآمده ایم(۵۶)

فأخر جناهم من جنات و عیون ﴿٥٧

سرانجام ما آنان را از باغستان ها و چشمه سارها (۵۷)

و کنوز و مقام کر یم ﴿٥٨

و گنجینه ها و جایگاه های پر ناز و نعمت بیرون کردیم (۵۸)

کذٰلک و أور ثناها بنی إسر ائیل ﴿٥٩

اراده ما چنین بود و آن نعمتها را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (۵۹)

فأتبعوهم مشر قین ﴿٦٠

پس هنگام برآمدن آفتاب آن ها را تعقیب کردند (۶۰)

فلما تر اءی الجمعان قال أصحاب موسیٰ إنا لمدر کون ﴿٦١

چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند: ما قطعا گرفتار خواهیم شد(۶۱)

قال کلا ۖ إن معی ر بی سیهدین ﴿٦٢

گفت: چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد (۶۲)

فأوحینا إلیٰ موسیٰ أن اضر ب بعصاک البحر ۖ فانفلق فکان کل فر ق کالطود العظیم ﴿٦٣

پس به موسی وحی کردیم: با عصای خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره ای همچون کوهی سترگ بود (۶۳)

و أزلفنا ثم الآخر ین ﴿٦٤

و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (۶۴)

و أنجینا موسیٰ ومن معه أجمعین ﴿٦٥

و موسی و همه کسانی را که همراه او بودند نجات دادیم (۶۵)

ثم أغر قنا الآخر ین ﴿٦٦

آنگاه دیگران را غرق کردیم (۶۶)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿٦٧

مسلما در این واقعه عبرتی بود ولی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۶۷)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿٦٨

و قطعا پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۶۸)

و اتل علیهم نبأ إبر اهیم ﴿٦٩

و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان (۶۹)

إذ قال لأبیه و قومه ما تعبدون ﴿٧٠

آنگاه که به پدر خود و قومش گفت: چه می پرستید؟ (۷۰)

قالوا نعبد أصناما فنظل لها عاکفین ﴿٧١

گفتند:بتانی را می پرستیم و همواره ملازم آنهاییم (۷۱)

قال هل یسمعونکم إذ تدعون ﴿٧٢

گفت:آیا وقتی دعا می کنید، از شما می شنوند؟ (۷۲)

أو ینفعونکم أو یضر ون ﴿٧٣

یا به شما سود یا زیان می رسانند؟ (۷۳)

قالوا بل وجدنا آباءنا کذٰلک یفعلون ﴿٧٤

گفتند:نه بلکه پدران خود را یافتیم که چنین می کردند (۷۴)

قال أفر أیتم ما کنتم تعبدون ﴿٧٥

گفت: آیا در آنچه می پرستیده اید تأمل کرده اید؟ (۷۵)

أنتم و آباؤکم الأقدمون ﴿٧٦

شما و پدران پیشین شما؟ (۷۶)

فإنهم عدو لی إلا ر ب العالمین ﴿٧٧

قطعا همه آن ها جز پروردگار جهانیان دشمن منند (۷۷)

الذی خلقنی فهو یهدین ﴿٧٨

آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم می کند (۷۸)

و الذی هو یطعمنی و یسقین ﴿٧٩

و آن کس که او به من خوراک می دهد و سیرابم می گرداند (۷۹)

و إذا مر ضت فهو یشفین ﴿٨٠

و چون بیمار شوم او مرا درمان می بخشد (۸۰)

و الذی یمیتنی ثم یحیین ﴿٨١

و آن کس که مرا می میراند و سپس زنده ام می گرداند (۸۱)

و الذی أطمع أن یغفر لی خطیئتی یوم الدین ﴿٨٢

و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید (۸۲)

ر ب هب لی حکما و ألحقنی بالصالحین ﴿٨٣

پروردگارا، به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرمای (۸۳)

و اجعل لی لسان صدق فی الآخر ین ﴿٨٤

و برای من در میان آیندگان آوازه نیکو گذار (۸۴)

و اجعلنی من ور ثة جنة النعیم ﴿٨٥

و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان (۸۵)

و اغفر لأبی إنه کان من الضالین ﴿٨٦

و بر پدرم ببخشای که او از گمراهان بود (۸۶)

و لا تخزنی یوم یبعثون ﴿٨٧

و روزی که مردم برانگیخته می شوند رسوایم مکن (۸۷)

یوم لا ینفع مال و لا بنون ﴿٨٨

روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمی دهد (۸۸)

إلا من أتی الله بقلب سلیم ﴿٨٩

مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد (۸۹)

و أزلفت الجنة للمتقین ﴿٩٠

و آن روز بهشت برای پرهیزگاران نزدیک می گردد (۹۰)

و بر زت الجحیم للغاوین ﴿٩١﴾

و جهنم برای گمراهان نمودار می شود (۹۱)

و قیل لهم أین ما کنتم تعبدون ﴿٩٢

و به آنان گفته می شود: آنچه جز خدا می پرستیدید کجایند؟ (۹۲)

من دون الله هل ینصر ونکم أو ینتصر ون ﴿٩٣

آیا یاریتان می کنند یا خود را یاری می دهند؟ (۹۳)

فکبکبوا فیها هم و الغاوون ﴿٩٤

پس آن ها و همه گمراهان در آن آتش افکنده می شوند (۹۴)

و جنود إبلیس أجمعون ﴿٩٥

و نیز همه سپاهیان ابلیس (۹۵)

قالوا و هم فیها یختصمون ﴿٩٦

آن ها در آنجا با یکدیگر ستیزه می کنند و می گویند (۹۶)

تالله إن کنا لفی ضلال مبین ﴿٩٧

سوگند به خدا که ما در گمراهی آشکاری بودیم (۹۷)

إذ نسویکم بر ب العالمین ﴿٩٨

آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر می کردیم (۹۸)

و ما أضلنا إلا المجر مون ﴿٩٩

و جز تباهکاران ما را گمراه نکردند (۹۹)

فما لنا من شافعین ﴿١٠٠

در نتیجه شفاعتگرانی نداریم (۱۰۰)

و لا صدیق حمیم ﴿١٠١

و نه دوستی نزدیک(۱۰۱)

فلو أن لنا کر ة فنکون من المؤمنین ﴿١٠٢

و ای کاش که بازگشتی برای ما بود و از مؤمنان می شدیم (۱۰۲)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٠٣

حقا در این سرگذشت درس عبرتی است ولی بیشترشان مؤمن نبودند (۱۰۳)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٠٤

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۰۴)

کذبت قوم نوح المر سلین ﴿١٠٥

قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند (۱۰۵)

إذ قال لهم أخوهم نوح ألا تتقون ﴿١٠٦

چون برادرشان نوح به آنان گفت:آیا پروا ندارید؟ (۱۰۶)

إنی لکم ر سول أمین ﴿١٠٧

من برای شما فرستاده ای در خور اعتمادم(۱۰۷)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٠٨

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید(۱۰۸)

و ما أسألکم علیه من أجر ۖ إن أجر ی إلا علیٰ ر ب العالمین ﴿١٠٩

و بر این رسالت اجری از شما طلب نمی کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۰۹)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١١٠

پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۱۰)

قالوا أنؤمن لک و اتبعک الأر ذلون ﴿١١١

گفتند: آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروی کرده اند؟ (۱۱۱)

قال و ما علمی بما کانوا یعملون ﴿١١٢

نوح گفت: به جزئیات آنچه می کرده اند چه آگاهی دارم؟ (۱۱۲)

إن حسابهم إلا علیٰ ر بی ۖ لو تشعر ون ﴿١١٣

حسابشان اگر درمی یابید جز با پروردگارم نیست (۱۱۳)

و ما أنا بطار د المؤمنین ﴿١١٤

و من طردکننده مؤمنان نیستم (۱۱۴)

إن أنا إلا نذیر مبین ﴿١١٥

من جز هشداردهنده ای آشکار بیش نیستم (۱۱۵)

قالوا لئن لم تنته یا نوح لتکونن من المر جومین ﴿١١٦

گفتند: ای نوح، اگر دست برنداری قطعا از جمله سنگسارشدگان خواهی بود (۱۱۶)

قال ر ب إن قومی کذبون ﴿١١٧

گفت: پروردگارا، قوم من مرا تکذیب کردند (۱۱۷)

فافتح بینی و بینهم فتحا و نجنی و من معی من المؤمنین ﴿١١٨

میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است نجات بخش (۱۱۸)

فأنجیناه و من معه فی الفلک المشحون ﴿١١٩

پس او و هر که را در آن کشتی آکنده با او بود رهانیدیم(۱۱۹)

ثم أغر قنا بعد الباقین ﴿١٢٠

آنگاه باقی ماندگان را غرق کردیم (۱۲۰)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ وما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٢١

قطعا در این ماجرا درس عبرتی بود ولی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۲۱)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٢٢

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۲۲)

کذبت عاد المر سلین ﴿١٢٣

عادیان، پیامبران خدا را تکذیب کردند (۱۲۳)

إذ قال لهم أخوهم هود ألا تتقون ﴿١٢٤

آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (۱۲۴)

إنی لکم ر سول أمین ﴿١٢٥

من برای شما فرستاده ای در خور اعتمادم (۱۲۵)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٢٦

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۲۶)

و ما أسألکم علیه من أجر ۖ إن أجر ی إلا علیٰ ر ب العالمین ﴿١٢٧

و بر این رسالت اجری از شما طلب نمی کنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۲۷)

أتبنون بکل ر یع آیة تعبثون ﴿١٢٨

آیا بر هر تپه ای بنایی می سازید که در آن دست به بیهوده کاری زنید؟ (۱۲۸)

و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون ﴿١٢٩

و کاخهای استوار می گیرید به امید آنکه جاودانه بمانید؟ (۱۲۹)

و إذا بطشتم بطشتم جبار ین ﴿١٣٠

و چون حمله ور می شوید چون زورگویان حمله ور می شوید؟ (۱۳۰)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٣١

پس از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۳۱)

و اتقوا الذی أمدکم بما تعلمون ﴿١٣٢

و از آن کس که شما را به آنچه می دانید مدد کرد پروا دارید (۱۳۲)

أمدکم بأنعام و بنین ﴿١٣٣

شما را به دادن دام ها و پسران مدد کرد (۱۳۳)

و جنات و عیون ﴿١٣٤

و به دادن باغ ها و چشمه ساران (۱۳۴)

إنی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم ﴿١٣٥

من از عذاب روزی هولناک بر شما می ترسم (۱۳۵)

قالوا سواء علینا أوعظت أم لم تکن من الواعظین ﴿١٣٦

گفتند:خواه اندرز دهی و خواه از اندرزدهندگان نباشی برای ما یکسان است (۱۳۶)

إن هٰذا إلا خلق الأولین ﴿١٣٧

این جز شیوه پیشینیان نیست (۱۳۷)

و ما نحن بمعذبین ﴿١٣٨

و ما عذاب نخواهیم شد (۱۳۸)

فکذبوه فأهلکناهم ۗ إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٣٩

پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم. قطعا در این ماجرا درس عبرتی بود ولی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۳۹)

وإن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٤٠

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۴۰)

کذبت ثمود المر سلین ﴿١٤١

ثمودیان پیامبران خدا را تکذیب کردند (۱۴۱)

إذ قال لهم أخوهم صالح ألا تتقون ﴿١٤٢

آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (۱۴۲)

إنی لکم ر سول أمین ﴿١٤٣

من برای شما فرستاده ای در خور اعتمادم (۱۴۳)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٤٤

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۴۴)

و ما أسألکم علیه من أجر ۖ إن أجر ی إلا علیٰ ر ب العالمین ﴿١٤٥

و بر این رسالت اجری از شما طلب نمی کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۴۵)

أتتر کون فی ما هاهنا آمنین ﴿١٤٦

آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها می کنند؟ (۱۴۶)

فی جنات وعیون ﴿١٤٧

در باغ ها و در کنار چشمه ساران (۱۴۷)

و زر وع و نخل طلعها هضیم ﴿١٤٨

و کشتزار ها و خرمابنانی که شکوفه هایشان لطیف است؟ (۱۴۸)

و تنحتون من الجبال بیوتا فار هین ﴿١٤٩

و هنرمندانه برای خود از کوه ها خانه هایی می تراشید (۱۴۹)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٥٠

از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۵۰)

و لا تطیعوا أمر المسر فین ﴿١٥١

و فرمان افراطگران را پیروی مکنید (۱۵۱)

الذین یفسدون فی الأر ض ولا یصلحون ﴿١٥٢

آنان که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند (۱۵۲)

قالوا إنما أنت من المسحر ین ﴿١٥٣

گفتند: قطعا تو از افسون شدگانی (۱۵۳)

ما أنت إلا بشر مثلنا فأت بآیة إن کنت من الصادقین ﴿١٥٤

تو جز بشری مانند ما بیش نیستی. اگر راست می گویی معجزه ای بیاور (۱۵۴)

قال هٰذه ناقة لها شر ب ولکم شر ب یوم معلوم ﴿١٥٥

گفت: این ماده شتری است که نوبتی از آب او راست و روزی معین نوبت آب شماست (۱۵۵)

و لا تمسوها بسوء فیأخذکم عذاب یوم عظیم ﴿١٥٦

و به آن گزندی مرسانید که عذاب روزی هولناک شما را فرو می گیرد. (۱۵۶)

فعقر وها فأصبحوا نادمین ﴿١٥٧

پس آن را پی کردند و پشیمان گشتند (۱۵۷)

فأخذهم العذاب ۗ إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٥٨

آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت. قطعا در این ماجرا عبرتی است، و لی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۵۸)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٥٩

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۵۹)

کذبت قوم لوط المر سلین ﴿١٦٠

قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند (۱۶۰)

إذ قال لهم أخوهم لوط ألا تتقون ﴿١٦١

آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (۱۶۱)

إنی لکم ر سول أمین ﴿١٦٢

من برای شما فرستاده ای در خور اعتمادم (۱۶۲)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٦٣

از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۶۳)

و ما أسألکم علیه من أجر ۖ إن أجر ی إلا علیٰ ر ب العالمین ﴿١٦٤

و بر این رسالت اجری از شما طلب نمی کنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۶۴)

أتأتون الذکر ان من العالمین ﴿١٦٥

آیا از میان مردم جهان با مرد ها در می آمیزید؟ (۱۶۵)

و تذر ون ما خلق لکم ر بکم من أزواجکم ۚ بل أنتم قوم عادون ﴿١٦٦

و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان برای شما آفریده وامی گذارید؟ نه بلکه شما مردمی تجاوزکارید (۱۶۶)

قالوا لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخر جین ﴿١٦٧

گفتند:ای لوط، اگر دست برنداری قطعا از اخراج شدگان خواهی بود (۱۶۷)

قال إنی لعملکم من القالین ﴿١٦٨

گفت: به راستی من دشمن کردار شمایم (۱۶۸)

ر ب نجنی و أهلی مما یعملون ﴿١٦٩

پروردگارا، مرا و کسان مرا از آنچه انجام می دهند رهایی بخش (۱۶۹)

فنجیناه و أهله أجمعین ﴿١٧٠

پس او و کسانش را همگی رهانیدیم (۱۷۰)

إلا عجوزا فی الغابر ین ﴿١٧١

جز پیرزنی که از باقی ماندگان در خاکستر آتش بود (۱۷۱)

ثم دمر نا الآخر ین ﴿١٧٢

سپس دیگران را سخت هلاک کردیم (۱۷۲)

و أمطر نا علیهم مطر ا ۖ فساء مطر المنذر ین ﴿١٧٣

و بر سر آنان بارانی از آتش گوگرد فرو ریختیم و چه بد بود باران بیم داده شدگان (۱۷۳)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ و ما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٧٤

قطعا در این عقوبت عبرتی است ولی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۷۴)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٧٥

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۷۵)

کذب أصحاب الأیکة المر سلین ﴿١٧٦

اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (۱۷۶)

إذ قال لهم شعیب ألا تتقون ﴿١٧٧

آنگاه که شعیب به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (۱۷۷)

إنی لکم ر سول أمین ﴿١٧٨

من برای شما فرستاده ای در خور اعتمادم (۱۷۸)

فاتقوا الله و أطیعون ﴿١٧٩

از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۷۹)

و ما أسألکم علیه من أجر ۖ إن أجر ی إلا علیٰ ر ب العالمین ﴿١٨٠

و بر این رسالت اجری از شما طلب نمی کنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۸۰)

أوفوا الکیل و لا تکونوا من المخسر ین ﴿١٨١﴾

پیمانه را تمام دهید و از کم فروشان مباشید (۱۸۱)

وزنوا بالقسطاس المستقیم ﴿١٨٢

و با ترازوی درست بسنجید (۱۸۲)

و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الأر ض مفسدین ﴿١٨٣

و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (۱۸۳)

و اتقوا الذی خلقکم و الجبلة الأولین ﴿١٨٤

و از آن کس که شما و خلق انبوه گذشته را آفریده است پروا کنید (۱۸۴)

قالوا إنما أنت من المسحر ین ﴿١٨٥

گفتند: تو واقعا از افسون شدگانی(۱۸۵)

و ما أنت إلا بشر مثلنا و إن نظنک لمن الکاذبین ﴿١٨٦

و تو جز بشری مانند ما بیش نیستی و قطعا تو را از دروغگویان می دانیم (۱۸۶)

فأسقط علینا کسفا من السماء إن کنت من الصادقین ﴿١٨٧

پس اگر از راستگویانی پاره ای از آسمان بر سر ما بیفکن (۱۸۷)

قال ر بی أعلم بما تعملون ﴿١٨٨

شعیب گفت: پروردگارم به آنچه می کنید داناتر است (۱۸۸)

فکذبوه فأخذهم عذاب یوم الظلة ۚ إنه کان عذاب یوم عظیم ﴿١٨٩

پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر آتشبار آنان را فرو گرفت به راستی آن عذاب روزی هولناک بود (۱۸۹)

إن فی ذٰلک لآیة ۖ وما کان أکثر هم مؤمنین ﴿١٩٠

قطعا در این عقوبت درس عبرتی است و لی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۹۰)

و إن ر بک لهو العزیز الر حیم ﴿١٩١

و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (۱۹۱)

و إنه لتنزیل ر ب العالمین ﴿١٩٢

و راستی که این قرآن وحی پروردگار جهانیان است (۱۹۲)

نزل به الر وح الأمین ﴿١٩٣

روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (۱۹۳)

علیٰ قلبک لتکون من المنذر ین ﴿١٩٤

تا از جمله هشداردهندگان باشی (۱۹۴)

بلسان عر بی مبین ﴿١٩٥

به زبان عربی روشن (۱۹۵)

و إنه لفی زبر الأولین ﴿١٩٦

و وصف آن در کتابهای پیشینیان آمده است (۱۹۶)

أولم یکن لهم آیة أن یعلمه علماء بنی إسر ائیل ﴿١٩٧

آیا برای آنان این خود دلیلی روشن نیست که علمای بنی اسرائیل از آن اطلاع دارند؟ (۱۹۷)

و لو نزلناه علیٰ بعض الأعجمین ﴿١٩٨

و اگر آن را بر برخی از غیر عرب زبانان نازل می کردیم(۱۹۸)

فقر أه علیهم ما کانوا به مؤمنین ﴿١٩٩

و پیامبر آن را برایشان می خواند به آن ایمان نمی آوردند (۱۹۹)

کذٰلک سلکناه فی قلوب المجر مین ﴿٢٠٠

این گونه در دلهای گناهکاران انکار را راه می دهیم (۲۰۰)

لا یؤمنون به حتیٰ یر وا العذاب الألیم ﴿٢٠١

که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (۲۰۱)

فیأتیهم بغتة و هم لا یشعر ون ﴿٢٠٢

که به طور ناگهانی در حالی که بی خبرند بدیشان برسد (۲۰۲)

فیقولوا هل نحن منظر ون ﴿٢٠٣

و بگویند: آیا مهلت خواهیم یافت؟ (۲۰۳)

أفبعذابنا یستعجلون ﴿٢٠٤

پس آیا عذاب ما را به شتاب می خواهند؟ (۲۰۴)

أفر أیت إن متعناهم سنین ﴿٢٠٥

مگر نمی دانی که اگر سال ها آنان را برخوردار کنیم (۲۰۵)

ثم جاءهم ما کانوا یوعدون ﴿٢٠٦

و آنگاه آنچه که بدان بیم داده می شوند بدیشان برسد (۲۰۶)

ما أغنیٰ عنهم ما کانوا یمتعون ﴿٢٠٧

آنچه از آن برخوردار می شدند به کارشان نمی آید و عذاب را از آنان دفع نمی کند؟ (۲۰۷)

و ما أهلکنا من قر یة إلا لها منذر ون ﴿٢٠٨

و هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر آنکه برای آن هشداردهندگانی بود (۲۰۸)

ذکر یٰ و ما کنا ظالمین ﴿٢٠٩

تا آنان را تذکر دهند و ما ستمکار نبوده ایم (۲۰۹)

و ما تنزلت به الشیاطین ﴿٢١٠

و شیطان ها آن را فرود نیاورده اند (۲۱۰)

و ما ینبغی لهم و ما یستطیعون ﴿٢١١

و آنان را نسزد و نمی توانند وحی کنند (۲۱۱)

إنهم عن السمع لمعزولون ﴿٢١٢

در حقیقت آن ها از شنیدن معزول و محروم اند (۲۱۲)

فلا تدع مع الله إلٰها آخر فتکون من المعذبین ﴿٢١٣

پس با خدا، خدای دیگر مخوان که از عذاب شدگان خواهی شد (۲۱۳)

و أنذر عشیر تک الأقر بین ﴿٢١٤

و خویشان نزدیکت را هشدار ده (۲۱۴)

و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین ﴿٢١٥

و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کرده اند بال خود را فرو گستر (۲۱۵)

فإن عصوک فقل إنی بر یء مما تعملون ﴿٢١٦

و اگر تو را نافرمانی کردند، بگو: من از آنچه می کنید بیزارم(۲۱۶)

و توکل علی العزیز الر حیم ﴿٢١٧

و بر خدای عزیز مهربان توکل کن (۲۱۷)

الذی یر اک حین تقوم ﴿٢١٨

آن کس که چون به نماز برمی خیزی تو را می بیند (۲۱۸)

و تقلبک فی الساجدین ﴿٢١٩

و حرکت تو را در میان سجده کنندگان می نگرد (۲۱۹)

إنه هو السمیع العلیم ﴿٢٢٠

او همان شنوای داناست (۲۲۰)

هل أنبئکم علیٰ من تنزل الشیاطین ﴿٢٢١

آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسی فرود می آیند؟ (۲۲۱)

تنزل علیٰ کل أفاک أثیم ﴿٢٢٢

بر هر دروغزن گناهکاری فرود می آیند (۲۲۲)

یلقون السمع و أکثر هم کاذبون ﴿٢٢٣

که دزدانه گوش فرا می دارند و بیشترشان دروغگویند (۲۲۳)

و الشعر اء یتبعهم الغاوون ﴿٢٢٤

و شاعران را گمراهان پیروی می کنند (۲۲۴)

ألم تر أنهم فی کل واد یهیمون ﴿٢٢٥

آیا ندیده ای که آنان در هر وادیی سرگردانند؟ (۲۲۵)

و أنهم یقولون ما لا یفعلون ﴿٢٢٦

و آنانند که چیزهایی می گویند که انجام نمی دهند (۲۲۶)

إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و ذکر وا الله کثیر ا و انتصر وا من بعد ما ظلموا ۗ و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون ﴿٢٢٧

مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته اند یاری خواسته اند و کسانی که ستم کرده اند به زودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در پاداش تلاوت سوره «شعرا» چیست؟ + صوت آیات

گفتگو با هوش مصنوعی