پیامها و راهبردها و راهکارهایِ شرحی بر انشراح <a href="/fa/dashboard/ ir/سوره نازعات" class="text info">سوره نازعات</a> کتاب <a href="/fa/dashboard/ ir/قرآن" class="text info">قرآن</a>


نظریات و رهنمودهای آیات اول تا سوره نازعات کتاب قرآن در عبارتهایِ" (وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿۱﴾ قسم به فرشتگانی که (جان کافران را) به سختی بگیرند. (۱) وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿۲﴾ قسم به فرشتگانی که (جان اهل ایمان را) به آسایش و نشاط ببرند. (۲) وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿۳﴾ و قسم به فرشتگانی که با کمال سرعت (فرمان حق را) انجام دهند. (۳) فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿۴﴾ قسم به فرشتگانی که (درنظم عالم) بر هم سبقت گیرند. (۴) فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿۵﴾ قسم به فرشتگانی که (به فرمان حق) به تدبیر نظام خلق می کوشند (که قیامتی و حشری خواهد آمد). (۵))"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه اول و دوم سوره نازعات در عبارت" وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿۱﴾ سوگند به فرشتگاني كه ارواح مجرمان را به شدت از بدنهايشان بر مي‏كشند! وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿۲﴾ و فرشتگاني كه ارواح مؤ منان را با مدارا و نشاط جدا مي‏سازند. (۲) "، گواه این نظریه هست که 1- چگونگی گرفتن روح انسانها توسط فرشتگان، بر اساس اعمال انسانها می باشد ( و فرشتگان امانت خداوند که روح و جان انسانها می باشد را، در هنگامی که به اذن خداوند مرگ انسانها فرا می رسد)، بر اساس میزان خوب بودن و بد بودن اعمال انسانها می باشد. ( شاخص خوب بودن و بد بودن اعمال انسانها صراط مستقیم دین خداوند می باشد و بعضی فرشتگان مأمور خداوند در گرفتن روح انسانها می باشند.) 2- چگونگی وضعیتی که فرشتگان روح و جان انسان را می ستانند، عبارت است از: الف- روح گمراهان و ظالمان و گُنَه کارانی که بخشیده نشده اند را فرشتگان، به شدّت و سختی می ستانند. ب- روح نیکوکاران و مؤمنان را، فرشتگان، به آرامی و سرور و نشاط می ستانند. 3- انسانها باید بدانند بی توجهی به رضایتمندی خداوند در افکار و گفتار و نیّات و اعمال و اطاعت امر خداوند و حجتهایِ معصوم خداوند در چگونگی وضعیت گرفتن روح از بدن تاثیر ناراحت کننده ای دارد. 4- انسانها باید بدانند توجّه به تعالی اعمال به رضایتمندی خداوند در افکار و گفتار و نیّات و اعمال و اطاعت امر خداوند و حجت خداوند در نحوهِ وضعیت گرفتن روح از بدن تاثیر متعالی و مسَرَت بخش و نشاط انگیزی دارد. 2- آیه سوم و چهارم سوره نازعات در عبارت"وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿۳﴾ و سوگند به فرشتگاني كه در اجراي فرمان الهي با سرعت حركت مي‏كنند. (۳) فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿۴﴾ و سپس بر يكديگر سبقت مي‏گيرند (۴)"، دلالت دارد بر اینکه 1- از جمله رفتار فرشتگان که به خوبی و تعالی در انجام اوامر خدا می باشد، عبارت است از سرعت حرکت در اجرای فرمان الهی، که نشان دهنده تعالی شعف و جدیّت فرشتگان در انجام اوامر خداوند می باشد. 2- از جمله رفتارهای دیگر فرشتگان در انجام اوامر خداوند عبارت است از سبقت در انجام اوامر خداوند می باشد که نشان تعالی ایمان و یقین فرشتگان در اطاعت و بندگی خداوند می باشد. 3- آیه پنجم سوره نازعات در عبارت" فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿۵﴾ قسم به فرشتگانی که (به فرمان حق) به تدبیر نظام خلق می کوشند (که قیامتی و حشری خواهد آمد). (۵) از جمله رفتارهای فرشتگان در اطاعت خداوند تدبیر امور خداوند می باشد، که نشان دهنده قدرتِ عقلانیّت و تفکّر و توانمندیها و دانائی و علم مدیریت و درایت و کمالاتِ فرشتگان در انجام امور خداوند می باشد. 4- آیات اول و دوم سوره نازعات در رابطه با معیار رفتار قبض روح انسانها هنگام فرا رسیدن مرگ می باشد و آیات سوم و چهارم سوره نازعات در رابطه با نحوه رفتارهای فرشتگان در اطاعت اوامر و بندگی خداوند می باشد. 5- آیه پنجم سوره نازعات در رابطه با توانمندی تدبیر در امورِ فرشتگان می باشد. 6- خداوند در آیات اول تا پنجم سوره نازعات به چگونگی اعمال مختلف فرشتگان سوگند یاد نموده است. 7- خداوند برای عظمت بیان حقایق به خلایق خود از جمله اعمال مختلف فرشتگان سوگند یاد می نماید، ولی انسانها بیشتر به خداوند سوگند یاد می نمایند، در این رابطه حضرت امام باقر سلام الله علیه فرموده است: الباقر (علیه السلام): إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ- وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِهِ. امام باقر (علیه السلام) به راستی که خداوند عزّوجلّ به هرچه بخواهد از آنچه خلق فرموده سوگند یاد می کند ولی بندگانش سوگند یاد نمی کنند مگر به خدای عزّوجلّ. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۳۶الکافی، ج۷، ص۴۴۹/ نورالثقلین 8- چند مورد از نظریات بزرگان جهان در رابطه با رفتارها و هنجارهای فرشتگان عبارت است از: 1- الباقر (علیه السلام): وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً یَعْنِی بِالنَّازِعَاتِ الْمَلَائِکَهًَْ الَّذِینَ یَنْزِعُونَ أَرْوَاحَ الْکُفَّارِ عَنْ أَبْدَانِهِمْ بِالشِّدَّهًِْ کَمَا یُفَرَّق فِی الْقَوْسِ فَیَبْلُغُ بِهِ غَایَهًَْ الْمَد. رُوِیَ ذَلِکَ عَنْ عَلِی (علیه السلام).امام باقر (علیه السلام): فرشتگانی هستند که با سختی و شدّت جان کفّار را می گیرند، آن گونه که کماندار، زه کمان خویش را تا بیشترین حد می کشد. مجمع البحرین، ج۴، ص۳۹۶/ بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۶۸/ نورالثقلین



2- الصّادق (علیه السلام): وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً ... قِیلَ: هُوَ الْمَوْتُ یَنْزِعُ النُّفُوسَ. امام صادق (علیه السلام): منظور همان مرگ است که جان ها را می رباید. بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۶۸/ البرهان/ نورالثقلین.



3- أمیرالمؤمنین (علیه السلام): وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً ... إِنَّهَا الْمَلَائِکَهًُْ یَقْبِضُونَ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِینَ یَسُلُّونَهَا سَلًّا رَفِیقاً ثُمَّ یَدْعُونَهَا حَتَّی تَسْتَرِیحَ کَالسَّابِحِ بِالشَّیْءِ فِی الْمَاءِ یُرْمَی بِهِ. امام علی (علیه السلام)- السَّابِحاتِ سَبْحاً... آنها، فرشتگانی هستند که ارواح مؤمنین را قبض می کنند و آنها را به ملاطفت بیرون میآورند. آنگاه آنها را دعوت میکنند تا استراحت کنند، مثل آنکه با وسیله ای که به سوی او انداخته شده، در آب شنا میکند. بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۶۸؛ «عن علی (» زیادهًْ/ نورالثقلین



3- الباقر (علیه السلام): فِی رِوَایَهًِْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً یَعْنِی أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِینَ سَبَقَ أَرْوَاحُهُمْ إِلَی الْجَنَّهًِْ بِمِثْلِ الدُّنْیَا وَ أَرْوَاحُ الْکَافِرِینَ إِلَی النَّارِ بِمِثْلِ ذَلِکَ.أمیرالمؤمنین (علیه السلام): إِنَّها تَسْبِقُ بِأَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی الْجَنَّهًِْ. امام علی (علیه السلام): آنها، فرشتگانی هستند که در بردن ارواح مؤمنین به بهشت سبقت می گیرند. بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۶۸



5- أمیرالمؤمنین (علیه السلام): إِنَّهَا الْمَلَائِکَهًُْ تُدَبِّرُ أَمْرَ الْعِبَادِ مِنَ السَّنَهًِْ إِلَی السَّنَهًِْ. امام علی (علیه السلام):آنها، فرشتگانی هستند که از این سال تا سال آینده، امور بنده گان خدا را تدبیر میکنند. بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۶۸/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»



2- نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات ششم تا چهاردهم سوره نازعات در عبارتهای"( يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾ روزی که آن لرزاننده (یعنی نفخه صور الهی، جهان را) بلرزاند. (۶) تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾ و لرزاننده دیگر (یعنی نفخه صور دیگر) از پی آن در آید. (۷) قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾ در آن روز سخت دلهای برخی مضطرب و هراسان شود. (۸) أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾ که (از ترس) چشمها به زیر افکنند. (۹) يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿۱۰﴾ (مردم غافل دنیا) گویند: آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟ (۱۰) أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً ﴿۱۱﴾ چگونه چون مردیم و استخوان ما پوسید زنده خواهیم شد؟ (۱۱) قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿۱۲﴾ و گویند: در این صورت که دیگر بار زنده شویم بسی زیانکار خواهیم بود. (۱۲) فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾ جز یک صدای مهیب (که در صور اسرافیل کنند) نشنوند. (۱۳) فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ﴿۱۴﴾ و ناگاه همه از خاک بر شوند و به صحرای قیامت رهسپار گردند. (۱۴))"، دلالت دارد بر اینکه 1- در آیات نازعات در عبارتهاب" يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾ روزی که آن لرزاننده (یعنی نفخه صور الهی، جهان را) بلرزاند. (۶) تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾ و لرزاننده دیگر (یعنی نفخه صور دیگر) از پی آن در آید. (۷) قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾ در آن روز سخت دلهای برخی مضطرب و هراسان شود. (۸) أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾ که (از ترس) چشمها به زیر افکنند. (۹) "، گواه نظریات فوق می باشد: 1- یکی از نشانه های رویداد تاریخی قیامت با دو لرزاننده شروع می شود. 2- در آیات هفتم و هشتم سوره نازعات منظور از دو لرزانندۀ رویداد تاریخی قیامت دمیدن دو نوبت نفخۀ صور باشد. 3- در رابطه با آیات ششم و هفتم سوره نازعات در آیۀ شصت و هشت و شصت و نه سوره زُمر آمده است: نفخ صور یکی از نشانه های آغاز قیامت است که قرآن کریم بیش از ده بار به آن اشاره کرده است. آیه۶۸ سوره زمر تصریح دارد که نفخ صور دو بار اتفاق می افتد که بار اول در پایان این جهان و بار دوم در هنگام شروع قیامت است. سوره زمر، آیه۶۸ .بر پایه آیات قرآن، با نفخه اول (اولین دمیدن در شیپور)، وحشت و «فزع» (ترس) همه جهانیان را فرا می گیرد و تمام موجودات می میرند، مگر کسانی که خدا بخواهد. منصوری، تفسیر نفخ صور، ص۹۸ و سوره نمل، آیه۸۷. با نفخه دوم نیز همگی ناگهان برخاسته و در انتظار محاسبه می مانند. منصوری، تفسیر نفخ صور، ص۹۸ و سوره نبأ، آیه۱۸. طبق نظر مفسران، تعابیر دیگری نیز در قرآن هست که به رویداد نفخ صور اشاره می کنند، منصوری، تفسیر نفخ صور، ص۹۵. مانند: صیحه»، به معنای صدای عظیم. سوره یس، آیه۴۹. الصاخة»، به معنای صوت شدید. سوره عبس، آیه۳۳. الراجفة»، به معنای لرزاننده. سوره نازعات، آیه۶-۷. الرادفة»، به معنای لرزاننده. سوره نازعات، آیه۶-۷. ینادِ الْمُناد»، به معنای ندای کسی که ندا می دهد. سوره قاف، آیه۴۱. نقر فی الناقور»، به معنای دمیدن در ناقور (شیپوری که از جنس شاخ حیوان است. سوره مدثر، آیه۸-۹.



4- تعدادی از روایات و آیات قرآن در رابطه با آیات ششم و هفتم سوره نازعات و نفخ صور عبارت است از:" حضرت سيّد السّاجدين صلوات الله عليه در سوّمين دعاي خود از ادعيۀ «صحيفۀ كاملۀ سجّاديّه » فرموده است : وَ إسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الاء ذْنَ وَ حُلُولَ الامْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَي رَهَآئِنِ الْقُبُورِ. «و اي پروردگار! درود و تحيّات خود را بفرست بر إسرافيل كه داراي صور است ، و چشم گشوده آماده است و در انتظار اذن و فرود آمدن فرمان تست ؛ تا بدينوسيله افتادگان گِرو قبرها را آگاه كند و بيدار و زنده گرداند.» «بحار الانوار» ج 6، ص 336. حضرت سجّاد عليه السّلام ميفرمايند: وَ لِلصُّورِ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ، وَ بَيْنَ طَرَفِ كُلِّ رَأْسٍ مِنْهُمَا مَا بَيْنَ السَّمَآءِ وَ الارْضِ. «و از برای صور يك سر و دو طرف است ، و ميان طرف هر سری از آن دو طرف به اندازۀ بزرگی آسمانها و زمين است .» «تفسير قمّي » طبع سنگي ، ص 580. وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ * يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَ'لِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ. «استماع كن در آن روزي كه منادی به حقّ ندا ميكند از فاصلۀ نزديكی . در آن روزی كه صيحۀ آسمانی را به حقّ می شنوند آن روز، روز خروج است .» آيۀ 41 و 42، از سورۀ 50: ق ٓ. هُوَ الَّذِی يُحْيِ وَ يُمِيتُ فَإِذَا قَضَي 'ٓ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ و كُن فَيَكُونُ. «اوست خدائي كه زنده ميكند و مي ميراند؛ پس زمانی كه بخواهد امری را اجرا كند فقط ميگويد به او: باش ! پس او خواهد بود.» آيۀ 68، از سورۀ 40: غافر.



4- آیه هشت و نه سوره نازعات در عبارتهایِ" قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾ در آن روز سخت دلهای برخی مضطرب و هراسان شود. (۸) أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾ که ( از ترس ) چشمها به زیر افکنند. (۹)"، گواه نظریه فوق می باشد که 1- از نشانه های دیگر رویداد تاریخی قیامت سختیهای روز رویدادِ تاریخی می باشد و وضعیت حال و قلوب انسانها می باشد که با شنیدن صدای صور اسرافیل فرشتهِ خداوند شامل همه انسانها و خلقتهای خداوند می شود و وضعیت قلبهای انسانها می باشد که از سختی صدایِ به خود آورندۀ صور اسرافیل، مضطرب و هراسان است. 2- از نشانه های دیگر رویدادِ تاریخیِ قیامت حالِ نگاههایِ چشمهای انسانها می باشد که به دلیل عظمتِ صدای صور اسرافیل، انسانها خاشع شده و نگاههایشان فروتنانه می شود. 5- آیات پنجم تا دوازدهم سوره نازعات در عبارتهایِ" يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿۱۰﴾ (مردم غافل دنیا) گویند: آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟ (۱۰) أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً ﴿۱۱﴾ چگونه چون مردیم و استخوان ما پوسید زنده خواهیم شد؟ (۱۱) قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿۱۲﴾ و گویند: در این صورت که دیگر بار زنده شویم بسی زیانکار خواهیم بود."، گواه نظریات فوق است: 1- به دلیل اینکه درک مسائل معاد با عدم رُشد و آگاهی لازم مُشکل و در بعضی مواقع غیر ممکن است، وقتی با مسئله رویداد تاریخی قیامت و معاد مواجه می شوند برایشان پذیرش مسئله رویداد قیامت با مشکل مواجه می شود و پرسشهائی مطرح می شود از جمله پرسشهای انسانها عبارت است از اینکه: 1- آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟ 2- چگونه چون مردیم و استخوان ما پوسید زنده خواهیم شد؟



2- زمانی که انسانها با تردید و شک و احتمال به مسئله قیامت و معاد می نگردند، می پندارند که اگر رویداد قیامت و معاد واقعیت داشته باشد و انسانها دیگر بار زنده شوند و زندگی تکرار شوند، در اینصورت زیانکار هستند و انسانها زیانکار بودن خود را در قیامت، بر اثر ناآگاهی و نادانی و غفلت از عمل به خواسته ها و انتظارت رهنمودهایِ خداوند و حجتهایِ معصومِ خداوند می دانند. 3 – پذیرش حقایقِ برنامه هایِ آفرینش و خلقتِ خداوند بر اساس دانائی و تعالی شناختِ انسانها به توانمندی و درایت و قدرت تدبیر و مدیریت مسائل آفرینش خلقتهایِ خداوند ممکن می شود.



6- آیات دوازدهم و سیزدهم سوره نازعات در عبارتهایِ" (۱۲) فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾ جز یک صدای مهیب (که در صور اسرافیل کنند) نشنوند. (۱۳) فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ﴿۱۴﴾ و ناگاه همه از خاک بر شوند و به صحرای قیامت رهسپار گردند. (۱۴)"، گواه نظریات فوق است: 1- قدرت نمائی بزرگِ خداوند در برپائی قیامت برای وعده حسابرسی اعمال انسانها بر اساس دینِ خداوند، به دو لرزاننده ایست که با هدفی واحد در صور اسرافیل دمیده می شود. 2- آسانیِ کار خداوند در مرحله اول در دمیدنِ صور اسرافیل در مردن زندگان می باشد و در دمیدن صور اسرافیل در مرحلۀ دوم در زنده نمودن همه مردگان و ورود آنها به صحرای قیامت و آماده شدن انسانها برای حسابرسی اعمال بر میزانِ اعمال انسانها بر اساس شاخص کتابِ دین خداوند بر ای مجوز گرفتن به بهشت و یا جهنم می باشد. 3- عن أبى جعفر(ع) فى قوله «فإذا هم بالساهرة» و الساهرة الأرض، کانوا فى القبور فلمّا سمعوا الزجرة خرجوا من قبورهم فاستووا على الأرض... از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «فإذا هم بالساهرة» روایت شده که «ساهرة» [به معناى] زمین است. آنان (انسان ها) در قبرها هستند; پس چون صیحه [قیامت ]را شنیدند، از قبرهایشان خارج مى شوند و بر سطح زمین قرار مى گیرند». تفسیر قمى، ج ۲، ص ۴۰۳. نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۹۹، ح ۱۸.



7- آیات ششم تا چهاردهم سوره نازعات در رابطه با علم اصول اعتقادیِ دینِ کتابِ خداوند و اصل معاد و قیامت از اصول دین می باشد و از آیات بشیر و نذیر و امر به معروف و نهی از منکر است، که جنبۀ تشویق به اطاعت اوامر و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند و پیشگیری از انجام طغیان از دستورات خداوند و حجتهای معصوم خداوند سلام الله علیهم دارد.



3- نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات پانزدهم تا بیست و ششم سوره نازعات در عبارتهای"( هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۱۵﴾ آیا خبر موسی عمران به تو رسیده؟ (۱۵) إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۶﴾ آن گاه که خدایش او را در وادی مقدس طوی (قرب طور) ندا کرد. (۱۶) اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾ که به سوی فرعون برو که او سخت به راه طغیان رفته است. (۱۷) فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى ﴿۱۸﴾ پس بگو: میل داری که (از پلیدی خود پرستی و شرک) پاک و پاکیزه شوی؟ (۱۸) وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى ﴿۱۹﴾ و تو را به راه خدا هدایت کنم تا بترسی (و به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی). (۱۹) فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى ﴿۲۰﴾ پس آن آیت و معجزه بزرگتر را به او نمود. (۲۰) فَكَذَّبَ وَعَصَى ﴿۲۱فرعون تکذیب و نافرمانی کرد. (۲۱) ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى ﴿۲۲﴾ از آن پس (که معجزه موسی دید) باز روی از حق بگردانید و (برای دفع موسی) به جهد و کوشش برخاست. (۲۲) فَحَشَرَ فَنَادَى ﴿۲۳﴾ پس (با رجال بزرگ دربار خود) انجمن کرد و ندا داد. (۲۳) فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى ﴿۲۴﴾ و گفت: منم خدای بزرگ شما. (۲۴) فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾ خدا هم او را به عقاب دنیا و آخرت گرفتار کرد. (۲۵) إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى ﴿۲۶﴾ تا به هلاکت او اهل ترس از خدا عبرت گیرند. (۲۶))"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات پانزدهم و شانزدهم سوره نازعات در قرآن در عبارتهایِ" هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۱۵﴾ آیا خبر موسی عمران به تو رسیده؟ (۱۵) إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۶﴾ آن گاه که خدایش او را در وادی مقدس طوی (قرب طور) ندا کرد. (۱۶) اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾"، گواه نظریات فوق می باشد: 1- انسانها باید به اخبار و داستانِ زندگی و مأوریتهای رسالتِ پیامبران قبل از حضرت محمد سلام الله علیه مانندِ حضرت موسی بن عمران سلام الله علیه را توجّه نمایند. 2- خداوند با حضرت موسی سلام الله علیه در سرزمین مقدس طوی (طور) در رابطه با مآموریتِ رسالتش سخن گفته است. 3- خداوند با پیامبران خود سخن می گفته است. ( پیامبران با ادب تربیّت الهی خواست و انتظارات خداوند را به تعالی اطاعت و بندگی خداوند و انجام رسالت مأموریتهای خداوند انجام می داده اند. ) 3- گفتمان خداوند با پیامبران به منظور گفتمان با انسانها و حاکمیّتها و ملّتها برایِ برخورداری از حیات طیبه و حاکمیّت و زندگی متعالی به رضایتمندی خالق یکتای بی همتای هستی بخش می باشد.



2- آیاتِ هفدهم تا بیستم سوره نازعات در عبارتهایِ "( اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾ که به سوی فرعون برو که او سخت به راه طغیان رفته است. (۱۷) فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى ﴿۱۸﴾ پس بگو: میل داری که (از پلیدی خود پرستی و شرک) پاک و پاکیزه شوی؟ (۱۸) وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى ﴿۱۹﴾ و تو را به راه خدا هدایت کنم تا بترسی (و به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی). (۱۹) فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى ﴿۲۰﴾ پس آن آیت و معجزه بزرگتر را به او نمود. (۲۰))"، گواه نظریات فوق می باشد: 1- خداوند حضرت موسی سلام الله علیه را مأمور می نماید که به فرعون که حاکمی ستمگر بوده است، به یکتاپرستی و بندگی نمودن و اطاعت خداوند و خالق یکتای بی همتا دعوت نماید. (به خواست و قدرت و تدبیرِ خداوند حضرت موسی سلام الله علیه در خانه فرعون بزرگ شده است و خداوند در بزرگی حضرت موسی را به پیامبری مبعوث نمود و او را مأمور به دعوت نمودن فرعون به خداپرستی و بندگی نمودن خداوند نمود.) 2- خداوند به حضرت موسی سلام الله علیه فرمودک" که به سوی فرعون برو که او سخت به راه طغیان رفته است، پس بگو: میل داری که (از پلیدی خود پرستی و شرک) پاک و پاکیزه شوی؟ و تو را به راه خدا هدایت کنم تا به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی. 3- حضرت موسی سلام الله علیه برای اثبات پیامبری خود نشانۀ بزرگی ارائه نمود. (مراد از آیت کبرى بطورى که از تفصیل قصه بر مى‏آید، معجزه عصاء بوده.). 4- پیامبران برای اثبات پیامبری خود توانمندیهای الهی را که از اسرار بود را به اجازه و اذن خداوند ارائه می نمودند. 5- بنیانگذار گفتمان حق و با کفر خداوند و پیامبران و امامان معصوم خداوند می باشند. ( حق منظور انتظارات و خواست دینِ خداوند و رسالت پیامبران و امامان معصوم سلام الله علیهم می باشد و کفر و باطل، مطابق نبودن به انتظارات خداوند و حجتهای معصوم خداوند و دینِ خداوند می باشد ).



4- نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات بیست و هفت تا سی و سه سوره نازعات در عبارتهای"( أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿۲۷﴾ آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند که خدا آفرید؟ (۲۷) رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾ که سقفی بس بلند و محکم بنیان در کمال زیبایی استوار ساخت. (۲۸) وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾ و شامش را تیره و روزش را روشن گردانید. (۲۹) وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾ و زمین را پس از آن بگسترانید. (۳۰) أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾ و از آن آب و گیاه پدید آورد. (۳۱) وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾ و کوهها را بر روی آن استوار ساخت. (۳۲) مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۳﴾ تا (از آن آب و گیاه که از بیابان و کوه بر انگیزد) قوت شما و چهارپایانتان بر آید. (۳۳))"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات بیست و هفتم تا بیست هشتم سوره نازعات در عبارتهای" أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿۲۷﴾ آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند که خدا آفرید؟ (۲۷) رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾ که سقفی بس بلند و محکم بنیان در کمال زیبایی استوار ساخت. (۲۸) وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾ و شامش را تیره و روزش را روشن گردانید. (۲۹)"، گواه نظریات فوق می باشد: 1- مرتبه خلقتهای خداوند بسیار بی نظیر و عالیست و خلقتهای انسانها که بواسطه هدایت و پرورشِ دانش خداوند و عقل و حافظه و توانمندیهای طبیعتِ خداوند بوجود آورده شده است و به تعالی مرتبه خلقت خالق هستی بخش نمی رسد. 2- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی عبارت است از آنکه، خداوند آسمانی بلند و بی ستون آفریده است با سقفی بس بلند و محکم بنیان نموده است و آسمانی که در کمال زیبائی استوار ساخته است. 3- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی عبارت است از اینکه، خداوند شامش را تیره و روزش را روشن گردانید.



2- آیات بیست و هفتم تا بیست هشتم سوره نازعات در عبارتهای"(۲۹) وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾ و زمین را پس از آن بگسترانید. (۳۰) أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾ و از آن آب و گیاه پدید آورد. (۳۱) وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾ و کوهها را بر روی آن استوار ساخت. (۳۲) مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۳﴾ تا (از آن آب و گیاه که از بیابان و کوه بر انگیزد) قوت شما و چهارپایانتان بر آید. (۳۳)"، گواه نظریات فوق می باشد: 1- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی، گسترش دادن رمین توسط خداوند می باشد. 2- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی، پدیدار نمودن آب و گیاه و مرتع و گیاهان از زمین می باشد. 3- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی، استوار نمودن کوهها می باشد. 4- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی، استوار نمودن کوهها بر زمین می باشد. 5- از جمله شاهکارهای علمی و نعمتهای خداوند در آفرینش جهان هستی، بوجود آمدن خوراکی ها و خوردنیهای انسانها و حیوانان از زمین می باشد. 6- خالق هستی بخش جهان هستی که از مخلوقاتش بخصوص انسانها انتظار دارد که خالق خود را اطاعت نمایند و به دین خداوند و حجتهای معصوم خداوند که برای هدایت و راهنمائی انسانها آمده اند اطاعت امر نمایند، هر آنچه را که به تعالی لازم بوده برای سعادتمندی زندگی انسانها انجام داده تا آنها زندگی سعادتمندانه در دو دنیا داشته باشند و از خالق خود و حجتهای معصوم خداوند، اطاعت نمایند.7- آیات بیست و هفتم تا سی و سوم نازعات در رابطه با شاهکارهای علمی آفرینش خداوند خالق هستی بخش است که شایسته است انسانها از خالق و مالک و صاحب مخلوقات اطاعت امر نمایند و رهنمودها و دستورات دین خداوند و حجتهای معصوم خداوند بخصوص در این زمان دستورات و رهنمودهای قائم آل محمد را اطاعت امر نمایند و پیروی کنند تا موجب خشنودی و رضایت خداوند خالق و پروردگار و مالک یوم الدین انسانها گردند، تا هم در این دنیا زندگی سعادتمندانه داشته باشند و در قیامت مستحق و شایسته بهره مندی و ورود از بهشت خداوند گردند.



5- نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات سی و چهار تا چهل و شش سوره نازعات در عبارتهای"( فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ﴿۳۴﴾ پس چون آن واقعه بزرگ (و حادثه عظیم قیامت) پدید آید. (۳۴) يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾ در آن روز آدمی هر چه کرده به یاد آرد. (۳۵) وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَى ﴿۳۶﴾ و دوزخ برای بینندگان آشکار شود. (۳۶) فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾ پس هر کس (از حکم شرع خدا) سرکش و طاغی شد. (۳۷) وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾ و زندگی دنیا را برگزید. (۳۸) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾ دوزخ جایگاه اوست. (۳۹) وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾ و هر کس از حضور در پیشگاه عزّ ربوبیت بترسید و از هوای نفس دوری جست. (۴۰) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾ همانا بهشت منزلگاه اوست. (۴۱) يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾ از تو سؤال کنند که قیامت کی بر پا شود؟ (۴۲) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا ﴿۴۳﴾ تو را چه کار است دیگر که از آن به یاد آری؟ (بسیار یاد آور شدی و منکران از تو نپذیرفتند). (۴۳) إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا ﴿۴۴﴾ کار آن ساعت به خدای تو منتهی شود. (۴۴) إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا ﴿۴۵﴾ تو را جز این نباشد که اهل ایمان را هر کس از یاد آن روز هراسان می شود به اهوال آن روز آگاه سازی. (۴۵) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾ چون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است. (۴۶))"، دلالت دارد بر اینکه " 1- آیات سی و چهارم تا سی و نهم در سوره در عبارتهایِ " فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ﴿۳۴﴾ پس چون آن واقعه بزرگ (و حادثه عظیم قیامت) پدید آید. (۳۴) يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾ در آن روز آدمی هر چه کرده به یاد آرد. (۳۵) وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَى ﴿۳۶﴾ و دوزخ برای بینندگان آشکار شود. (۳۶) فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾ پس هر کس (از حکم شرع خدا) سرکش و طاغی شد. (۳۷) وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾ و زندگی دنیا را برگزید. (۳۸) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾ دوزخ جایگاه اوست. (۳۹)"، گواه نظریات فوق می باشد: از جمله نشانه ها و تاثیرات دیگر رویداد تاریخی و طبیعی قیامت و معاد عبارت است از : 1- انسانها هر کاری را در طول زندگی خود انجام داده اند به یاد می آورند. 2- دوزخ بر بینندگان آشکار می شود. 3- هر انسانی که از انجام دستورات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند بخصوص در این زمان قائم آل محمد سلام الله علیه) سرکشی و طغیان نماید و متاثر از زندگی دنیوی شود، جایگاه زندگی او در دنیای پس از این دنیا جهنم خواهد بود.



2- آیات چهلم و چهل و یکم سوره نازعات در عبارتهایِ "(۳۹) وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾ و هر کس از حضور در پیشگاه عزّ ربوبیت بترسید و از هوای نفس دوری جست. (۴۰) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾ همانا بهشت منزلگاه اوست. (۴۱)"، گواه نظریات فوق است: 1- هر انسانی نسبت به هواهای نفسانی، پرهیزکار باشد و از عذاب و خشم پروردگار و خالق نسبت به انجامِ کارهای بد خود خوف داشته باشد و به بندگی خداوند بپردازد و از دستورات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند اطاعت نماید، جایگاه او در دنیای دیگر بهشت می باشد. 2- خداوند با آیات بشیر و نذیر و به امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است و از روی محبت به مخلوقاتش خواسته است که انسانها آگاه شوند و مراقب باشند که از سرکشی و طغیان از دستورات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند پرهیز نمایند تا در هر دو دنیا سعادتمند باشند و جهنمی نشوند بلکه بهشتی شوند.



3- آیات چهل و دوم و سوره نازعات در عبارتهای ِ"((۴۱) يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾ از تو سؤال کنند که قیامت کی بر پا شود؟ (۴۲) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا ﴿۴۳﴾ تو را چه کار است دیگر که از آن به یاد آری؟ (بسیار یاد آور شدی و منکران از تو نپذیرفتند). (۴۳) إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا ﴿۴۴﴾ کار آن ساعت به خدای تو منتهی شود. (۴۴) إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا ﴿۴۵﴾ تو را جز این نباشد که اهل ایمان را هر کس از یاد آن روز هراسان می شود به اهوال آن روز آگاه سازی. (۴۵) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾ چون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است. (۴۶))" گواه نظریات فوق است: 1-خداوند ساعت قیامت را ذکر ننموده است. 2- خداوند نیاز و ضرورت نمی داند که تاریخ قیامت را برای انسان بیان نماید. 3- خداوند به انسانها تذکر و یادآوری نموده است که آگاه باشید که بعد از دنیای کنونی، قیامتی بر پا خواهد شد و انتهای کار همه مخلوقات بخصوص انسانها با خداوند خواهد بود و سرانجام انسانها باید پاسخگوی اعمالشان بر اساس انتظارات خداوند و حجتهای معصوم خداوند به دین خداوند باشند. 4- انسانها باید بدانند باید در رابطه با دستورات خداوند و حجتهای معصوم خداوند خاشع باشند. 5- خداوند زمانی که قیامت را می بینند فکر می کنند عمر زندگی آنها در دنیا به اندازه یک شب تا صبح و یا یک صبح تا ظهر زندگی نموده اند. 6- خداوند با آیات امر به معروف و نهی از منکر رهنمودهایش در کتاب قرآن اراده نموده است تا با ایجاد شناخت برای انسانها، آنها را از کجرویها باز دارد و به تعالی در اطاعت از دستورات و رهنمودهای دین خداوند و برخورداری از حیات طیبه دین و حاکمیّت خداوند، انسانها را از کجروی و طغیان از دین باز دارد و در بندگی نمودن خداوند خالق بی همتا و عالم خود یاری دهد. 7- آیات سی و چهارم تا چهل و ششم سوره نازعات در رابطه با علم انتظارات خداوند از انسانها و نشانه ها و رویدادهای طبیعی و تاریخی قیامت و معاد می باشد و در رابطه با اصل توحید و نبوت و معاد می باشد.8- تعدادی از نظریات و بزرگان دین در رابطه با آیات سوره نازعات عبارت است از: 1- الباقر (علیه السلام): الْجَنَّهًُْ مَحْفُوفَهًٌْ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا، دَخَلَ الْجَنَّهًَْ؛ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَهًٌْ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ، فَمَنْ أَعْطی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا، دَخَلَ النَّارَ.امام باقر علیه السلام: بهشت محصور به دشواری ها و صبر است. پس کسی که شدائد و دشواری های دنیا را تحمّل نماید، داخل بهشت خواهد شد، و دوزخ هم محصور و احاطه شده با لذّت ها و خوشی ها. بنابراین هرکس که از لذائذ و شهوات نفسانی ( به گناه و حرام )، بهره مند گردد، داخل آتش خواهد شد.الکافی، ج۲، ص۸۹/ نورالثقلین



2- الصّادق (علیه السلام) عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ، قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ قَالَ الرَّاجِفَهًُْ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الرَّادِفَهًُْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) وَ أَوَّلُ مَنْ یَنْفُضُ عَنْ رَأْسِهِ التُّرَابَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) فِی خَمْسَهًٍْ وَ سَبْعِینَ أَلْفاً وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ. امام صادق (علیه السلام) سلیمان بن خالد گوید: امام صادق (علیه السلام) در خصوص این آیات: یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ * تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ، فرمود: «راجفه شخصی که با حرکت سریع و اضطراب برمی خیزد، حسین بن علی (علیه السلام) و دیگری که از پی او می آید علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. نخستین کسی که در رجعت از قبر بیرون می آید و خاک از سر و روی خود می تکاند حسین بن علی (علیه السلام) است که با هفتادوپنج هزار نفر برانگیخته می شوند. چنان که خداوند می فرماید: در حقیقت، ما فرستادگان خود و کسانی را که گرویده اند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان برپای میایستند، قطعاً یاری می کنیم* [همان] روزی که ستمگران را پوزش طلبی شان سود نمی دهد و برای آنان لعنت است و برایشان بد فرجامی آن سرای است. (غافر/۵۱).



بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۰۶/ البرهان و تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۳۷ و فرات الکوفی، ص۵۳۷؛ فیهم: «ابوالقاسم العلوی معنعنا ... الی آخر» محذوف/ الفضایل، ص۱۳۹؛ «بتفاوت لفظی»



3- الباقر (علیه السلام) وَ فِی رِوَایَهًِْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ ... فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ السَّاهِرَهًُْ الْأَرْضُ کَانُوا فِی الْقُبُورِ فَلَمَّا سَمِعُوا الزَّجْرَهًَْ خَرَجُوا مِنْ قُبُورِهِمْ فَاسْتَوَوْا عَلَی الْأَرْضِ.



امام باقر (علیه السلام) در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) فرمود: در آیه: فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ، منظور از ساهره؛ زمین است. آن ها در قبرستان ها بودند و هنگامی که فریاد را شنیدند، از قبرستان های خویش خارج شدند و بر سطح زمین بالا آمدند».بحارالأنوار، ج۷، ص۴۶/ بحارالأنوار، ج۷، ص۱۰۷/ القمی، ج۲، ص۴۰۳/ نورالثقلین



4- الرّسول (صلی الله علیه و آله): مُوسَی بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ ابْنِ الْحَسَنِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهم السلام)، عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَهًَْ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (سلام الله علیها) قَالَتْ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): یَا فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) أَ لَا أُعَلِّمُکِ دُعَاءً لَا یَدْعُو بِهِ أَحَدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَه ... یَا مَنْ یَأْمُرُ بِالصَّیْحَهًِْ فِی خَلْقِهِ فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَة.



السّجاد (علیه السلام)- عَنْ ثُوَیْرِ بْنِ أَبِی فَاخِتَهًَْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ سُئِل ... تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْض یَعْنِی بِأَرْضٍ لَمْ تُکْسَبْ عَلَیْهَا الذُّنُوبُ بَارِزَهًًْ - لَیْسَ عَلَیْهَا جِبَالٌ وَ لَا نَبَاتٌ کَمَا دَحَاهَا أَوَّلَ مَرَّهًْ.



5- امام سجّاد (علیه السلام) مقصود از [آیه ی] تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْض؛ در آن روز که این زمین به زمین دیگر مبدّل می شود، (ابراهیم/۴۸) بدان معناست که این زمین به زمینی تبدیل می شود که کسی بر آن زمین مرتکب گناه نشده است. آن زمین، برجسته است و در آن، کوه و گیاه به چشم نمی خورد، هم چنان که روز نخست، خداوند، آن را گسترانید.القمی، ج۲، ص۲۵۲/ نورالثقلین



6- الصّادق (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَهًِْ إِلَی مِنًی ثُمَّ دَحَاهَا مِنْ مِنًی إِلَی عَرَفَاتٍ ثُمَّ دَحَاهَا مِنْ عَرَفَاتٍ إِلَی مِنًی فَالْأَرْضُ مِنْ عَرَفَاتٍ وَ عَرَفَاتٌ مِنْ مِنًی وَ مِنًی مِنَ الْکَعْبَهًِْ. امام صادق (علیه السلام) به راستی خدای عزّ وجلّ زمین را از زیر خانه کعبه تا منا کشید و گستراند، سپس از منا تا عرفات، سپس از عرفات تا منی گستراند. پس زمین از عرفات است، و عرفات از منا و منا از کعبه. الکافی، ج۴، ص۱۸۹/ نورالثقلین



7- الباقر (علیه السلام) عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ لِأَیِّ شَیْءٍ سَمَّاهُ اللَّهُ الْعَتِیق ... ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُ قَبْلَ الْأَرْضِ ثُمَ خَلَقَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِ فَدَحَاهَا مِنْ تَحْتِهِ.



امام باقر (علیه السلام) خداوند عزّوجلّ این بیت را پیش از خلقت مخلوقات آفرید، پس از آن زمین را ایجاد کرد و از زیر آن کشید و پهن نمود. الکافی، ج۴، ص۱۸۹



8- الباقر (علیه السلام): عَنْ أَبِی حَسَّانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَخْلُقَ الْأَرْضَ أَمَرَ الرِّیَاحَ فَضَرَبْنَ وَجْهَ الْمَاءِ حَتَّی صَارَ مَوْجاً ثُمَّ أَزْبَدَ فَصَارَ زَبَداً وَاحِداً فَجَمَعَهُ فِی مَوْضِعِ الْبَیْتِ ثُمَّ جَعَلَهُ جَبَلًا مِنْ زَبَدٍ ثُمَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً.



امام باقر (علیه السلام) چون خدا خواست زمین را بیافریند بادها را فرمود تا بر آب وزیدند و موج شد، سپس کف کرد و یک پارچه کف شد و آن را در جای خانه ی کعبه گرد آورد و کوه هایی از کف ساخت و زمین را از زیر آن کشید و این است معنی قول خدای عزّوجلّ؛ راستی نخست خانه ای که برای مردم وضع شد، آن است که به مکّه است و با برکت، (آل عمران/۹۶)الکافی، ج۴، ص۱۹۰/ نورالثقلین



9- الباقر (علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ - تَبَارَکَ وَ تَعَالی - أَهْبَطَ آدَمَ إِلَی الْأَرْضِ، وَ کَانَتِ السَّمَاوَاتُ رَتْقاً لَا تَمْطُرُ شَیْئاً، وَ کَانَتِ الْأَرْضُ رَتْقاً لَاتُنْبِتُ شَیْئاً، فَلَمَّا أَنْ تَابَ اللَّهُ - عَزَّوَجَلَّ - عَلی آدَمَ عَلَیْهِ السَّلَامُ، أَمَرَ السَّمَاءَ فَتَقَطَّرَتْ بِالْغَمَامِ، ثُمَّ أَمَرَهَا فَأَرْخَتْ عَزَالِیَهَا، ثُمَّ أَمَرَ الْأَرْضَ فَأَنْبَتَتِ الْأَشْجَارَ، وَ أَثْمَرَتِ الثِّمَارَ، وَ تَفَهَّقَتْ بِالْأَنْهَارِ، فَکَانَ ذلِکَ رَتْقَهَا، وَ هذَا فَتْقَهَا. امام باقر (علیه السلام) راستی که خداوند تبارک وتعالی چون آدم (علیه السلام) را به زمین فرود آورد، آسمان ها بسته بود و هرگز نمی باریدند و زمین بسته بود و گیاهی نمی رویید و چون خدای عزّوجلّ توبه ی آدم (علیه السلام) را پذیرفت، به آسمان دستور داد تا از قطره های باران فرو بارید و او را فرمود تا دم مشک خود را گشود و سرازیر کرد سپس به زمین امر کرد تا درخت ها رویانید و میوه ها برآورد و جوی های آب برخروشانید و این بود بستن آن ها و این بود گشودن آن.الکافی، ج۸، ص۱۲۱/ نورالثقلین



10- أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَلَمَّا أَلْقَتِ السَّحَابُ بَرْکَ بِوَانَیْهَا وَ بَعَاعَ مَا اسْتَقَلَّتْ بِهِ مِنَ الْعِبْءِ الْمَحْمُولِ عَلَیْهَا أَخْرَجَ بِهِ مِنْ هَوَامِدِ الْأَرْضِ النَّبَاتَ وَ مِنْ زُعْرِ الْجِبَالِ الْأَعْشَابَ فَهِیَ تَبْهَجُ بِزِینَهًِْ رِیَاضِهَا وَ تَزْدَهِی بِمَا أُلْبِسَتْهُ مِنْ رَیْطِ أَزَاهِیرِهَا وَ حِلْیَهًِْ مَا سُمِطَتْ بِهِ مِنْ نَاضِرِ أَنْوَارِهَا وَ جَعَلَ ذَلِکَ بَلَاغاً لِلْأَنَامِ وَ رِزْقاً لِلْأَنْعَامِ.



امام علی (علیه السلام): ابرها پایین آمده، سینه بر زمین ساییدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ریختند که در بخش های بی گیاه زمین انواع گیاهان روییدن گرفت. و از کوه های عریان هیزم و بوته رویاند؛ و آن ها با زیور گلستان های خود خرّم شدند، و از زیور گوشواره گل هایشان که بر آن ها پوشاند به خود بالیدند و هم از آرایش شکوفه های خرّمی که به آن آراسته شدند و این را برای مردم خوراک و توشه ساخت و برای حیوانات، روزی.



نهج البلاغه، ص۱۳۳/ نورالثقلین



11- أمیرالمؤمنین (علیه السلام عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِی الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ عَلَیْنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) الْبَصْرَهًَْ مَرَّ بِی وَ أَنَا أَتَوَضَّأُ فَقَالَ یَا غُلَامُ أَحْسِنْ وُضُوءَکَ یُحْسِنِ اللَّهُ إِلَیْکَ ثُمَّ جَازَنِی فَأَقْبَلْتُ أَقْفُو أَثَرَهُ فَحَانَتْ مِنْهُ الْتِفَاتَهًًْ فَنَظَرَ إِلَیَّ فَقَالَ یَا غُلَامُ أَ لَکَ إِلَیَّ حَاجَهًٌْ قُلْتُ نَعَمْ عَلِّمْنِی کَلَاماً یَنْفَعُنِی اللَّهُ بِهِ فَقَال ... اعْلَمْ یَا عَبْدَ اللَّهِ أَنَّ کُلَّ عَامِلٍ فِی الدُّنْیَا لِلْآخِرَهًِْ لَا بُدَّ أَنْ یُوَفَّی أَجْرَ عَمَلِهِ فِی الْآخِرَهًِْ وَ کُلُّ عَامِلِ دُنْیَا لِلدُّنْیَا عُمَالَتُهُ فِی الْآخِرَهًِْ نَارُ جَهَنَّمَ ثُمَّ تَلَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَوْلَهُ تَعَالَی فَأَمَّا مَنْ طَغی وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی.



امام علی (علیه السلام) حسن بصری روایت کند هنگامی که امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (علیه السلام) به بصره آمد بر من گذشت و من وضو می گرفتم به من فرمود: «پسر وضویت را خوب بگیر! خدا به تو نیکی کند». بعد از من گذشت، من دنبالش رفتم، سپس به من توجّه کرد و فرمود: «ای پسر! به من نیازی داری»؟ گفتم: «آری! به من سخنی بیاموز که خدا مرا سودی دهد به آن سخن». فرمود: «... بنده ی خدا! بدان که هرکس در دنیا برای آخرت کار کند ناگزیر پاداش عملش به تمام و کمال به او داده شود و هرکس به امور دینی به جهت دستیابی به دنیا عمل کند، اجر و پاداش وی در آخرت آتش دوزخ خواهد بود». سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) این آیات را تلاوت نمود: «فَأَمَّا مَنْ طَغی* وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا* فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی». بحارالأنوار، ج۷۴، ص۴۲۴/ بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۳۲/ الأمالی للمفید، ص۱۱۸



12- الرّسول (صلی الله علیه و آله): عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَهًُْ رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِنَا یَوْماً عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): یَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تَقْرَبَنَّ مِنَ الْحَرَامِ مِنَ الْمَالِ وَ النِّسَاءِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ وَ لَا تُؤْثِرَنَّ الْحَیَاهًَْ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَهًِْ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ فَأَمَّا مَنْ طَغی وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی یَعْنِی الدُّنْیَا الْمَلْعُونَهًَْ وَ الْمَلْعُونُ مَا فِیهَا إِلَّا مَا کَانَ لِلَّه.



پیامبر (صلی الله علیه و آله): ای پسر مسعود! نباید به حرام از جمله مال و زن نزدیک شوی، زیرا که خدای تعالی می فرماید: و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشتی است! (الرحمن/۴۶) و نباید زندگی دنیا را بر آخرت به لذّت ها و شهوت هایش اختیار کنی زیرا که خدای تعالی در کتابش می فرماید: فَأَمَّا مَنْ طَغی* وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا* فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی یعنی دنیا ملعون است و ملعون است آنچه که در آن است مگر آنچه که برای خدا باشد». بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۰۷؛ «جن» بدل «لاتقربن»/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۵؛ بتفاوت یسیر



13- الصّادق (علیه السلام): عَنْ دَاوُدَ بْنِ کَثِیرٍ الرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرَاهُ وَ یَسْمَعُ مَا یَقُولُهُ وَ یَفْعَلُهُ مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ فَیَحْجُزُهُ ذَلِکَ عَنِ الْقَبِیحِ مِنَ الْأَعْمَالِ فَذَلِکَ الَّذِی خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی.



امام صادق (علیه السلام): داوودبن کثیر رقّی از امام صادق (علیه السلام) درباره ی این آیه: وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ؛ و هرکس را که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ است، (الرحمن/۴۶) روایت کرده است که: «هرکس بداند که خداوند وی را می بیند و سخنان وی را می شنود و از اعمال نیک و بد وی آگاه است و این امر، وی را از انجام دادن اعمال زشت باز بدارد، این همان کسی است که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش ترسیده و نفس را از هوی وهوس بازداشته است». الکافی، ج۲، ص۸۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۵، ص۲۱۹/ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۳۶۴/ مشکاهًْ الأنوار، ص۱۵۴/ نورالثقلین/ البرهان



13- الرّسول (صلی الله علیه و آله): عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ کِبْرِیَائِی وَ نُورِی وَ عَظَمَتِی وَ عُلُوِّی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَی أَمْرِی إِلَّا شَتَّتُّ عَلَیْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَیْهِ دُنْیَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِهَا وَ لَمْ أُعْطِهِ مِنْهَا إِلَّا مَا قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ نُورِی وَ عُلُوِّی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ أَمْرِی عَلَی هَوَاهُ إِلَّا اسْتَحْفَظْتُهُ مَلَائِکَتِی وَ کَفَّلْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَهًِْ کُلِّ تَاجِرٍ وَ أَتَتْهُ الدُّنْیَا وَ هِیَ رَاغِمَهًٌْ. پیامبر (صلی الله علیه و آله): خداوند متعال چنین اعلام فرموده: «که قسم به عزّت و جلال و کبریاء و نور و علوّ و ارتفاع مکان خودم! هیچ بنده ای هوی و خواست خودش را بر اراده و خواسته من مقدّم ندارد مگر اینکه من به کیفر این عمل کارهای او را پریشان سازم و زندگی دنیای او را بر او دشوار نمایم و قلبش را به دنیا مشغول دارم و از اموال دنیا به جز آن مقداری که مقدّر نموده ام به او نخواهم داد و به عزّت و جلال و عظمت و نور و علوّ و ارتفاع مکان خود سوگند! هر بنده ای که خواست مرا بر خواسته ی خود مقدّم دارد، من ملائکه ی خود را حافظ و نگهبان او نموده و آسمان و زمین را کفیل روزی او قرار می دهم و من خود دنبال معامله و تجارت تجّار به سود او می پردازم و دنیا در نهایت ذلّت و تسلیم به او رو می آورد. إرشادالقلوب، ج۱، ص۱۷۹/ نورالثقلین



14- الصّادق (علیه السلام): عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْوَابِشِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ احْذَرُوا أَهْوَاءَکُمْ کَمَا تَحْذَرُونَ أَعْدَاءَکُمْ فَلَیْسَ شَیْءٌ أَعْدَی لِلرِّجَالِ مِنِ اتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ وَ حَصَائِدِ أَلْسِنَتِهِمْ.



امام صادق (علیه السلام)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «از هواها و تمایلات خود برحذر باشید! همان طورکه از دشمنان خویش حذر می کنید. دشمنی هیچ چیز برای مردم به پایه ی پیروی از هوای نفس و گفتارهای انسان نمی رسد».الکافی، ج۲، ص۳۳۵/ نورالثقلین



15- الباقر (علیه السلام): قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): إِنَّمَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتَیْنِ: اتِّبَاعَ الْهَوی وَ طُولَ الْأَمَلِ؛ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوی، فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ؛ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ، فَیُنْسِی الْآخِرَهًْ. امام باقر (علیه السلام): امام علی (علیه السلام) فرمود: ترسناک ترین چیزی که از ابتلای شما به آن می ترسم دو چیز است؛ اوّل پیروی از هوای نفس، دوّم آرزوی بی شمار. امّا پیروی از هوای نفس، شخص را از راه حقّ باز می دارد و آرزوی بی حساب آخرت را از یاد می برد. الکافی، ج۴، ص۳۵/ نورالثقلین



گل افشان گل محمدی


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «پیامها و راهبردها و راهکارهایِ شرحی بر انشراح سوره نازعات کتاب قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.