بعثت <a href="/fa/dashboard/ ir/حضرت محمد(ص)در" class="text info">حضرت محمد(ص)در</a> قرآن


حضرت محمد(ص)



۱- بعثت حضرت محمد(ص)در قرآن



درباره بعثت یا رسالت رسول اکرم(ص)چند آیه وجود دارد؟
درباره حضرت محمد آیات قرآن فراوان است و به بیش از ۵۰۰ آیه می رسد. با توجه به رعایت اختصار، ما فقط به بخشی از آیات اشاره می کنیم و نشانی دیگر آیات را ذکر می کنیم.
(انا أرسلنک بالحق بشیرا و نذیرا و لاتسئل عن أصحب الجحیم);[۱] ای پیامبر، تو را به حق فرستادیم که مردم را به نعمت بهشت جاوید مژده دهی و از عذاب جهنم بترسانی و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند، نیستی … .
(ما أصابک من حسنة فمن الله و ما أصابک من سیئة فمن نفسک و أرسلنک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا);[۲] هرچه از انواع نیکویی به تو رسد از جانب خداست و هر چه بدی رسد از پیش تو است و [ای پیامبر] ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم و برای رسالت تو تنها گواهی خدا کافی است.
(کذلک أرسلنک فی أمة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا علیهم الذی أوحینا إلیک …);[۳] و [ای محمد(ص) ]ما تو را میان خلقی به رسالت فرستادیم که پیش از این هم پیغمبران و امت های دیگر به جایشان بود و[ درگذشتند] تا بر امت آن چه از ما به وحی بر تو رسد تلاوت کنی و … .
(یأیها النبی إنا أرسلنک شهدا و مبشرا و نذیرا);[۴] ای رسول [گرامی] ما تو را به رسالت فرستادیم، تا بر نیک و بد خلق گواه باشی و خوبان را به رحمت الهی مژده دهی و بدان را از عذاب خدا بترسانی.
(انا ارسلنک بالحق بشیرا ونذیرا وان من امة الا خلا فیها نذیر );[۵] ما تو را به حق و راستی به سوی خلق فرستادیم، تا بشارت دهی و بترسانی و هیچ امتی نبود، جز آن که در میانشان ترسانیده ای بوده است.[۶]
نظر قرآن و احادیث درباره بعثت پیامبر اکرم(ص)چیست؟
بعثت و برانگیخته شدن پیامبر گرامی اسلام(ص)به نبوت در ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل بوده است. این واقعه در چهل سالگی پیامبر(ص)و در غار حرا که در نزدیکی مکه قرار دارد، رخ داده است.
خدا در قرآن می فرماید: خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد; هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.[۷]
حضرت علی(ع)فرمود: خداوند، محمد(ص)را به حق برانگیخت، تا به کتاب متقن و محکمش بندگان را از پرستش بت ها به پرستش او درآورد و از طاعت شیطان نجات داده مطیع خویش سازد که از این رهگذر، مردم که خدای خود را نمی شناختند، بشناسند و پس از انکار، به وجودش اعتراف نمایند و … .[۸]
از چه راه هایی می توان به درستی و راستی ادعای نبوت حضرت محمد پی برد؟
برای شناسایی پیامبران راستین از مدعیان دروغین راه هایی وجود دارد که عبارتند از:
الف. معجزه: معجزه نخستین دلیل نبوت است که در قرآن اغلب با «آیه»، «بینه» و «برهان» از آن یاد شده است. آیات ۱۰۶۱۰۸ سوره اعراف امور خارق عادات را (با شرایطی) وسیله ای برای شناخت پیامبران معرفی می کند: «[هنگامی که حضرت موسی(ع)<برای هدایت فرعون، به نزد او رفت فرعون] گفت: اگر نشانه ای آورده ای ارائه کن، اگر از راست گویانی [موسی(ع) ] ناگهان عصای خود را افکند و اژدهایی آشکار شد، و دست خود را [از گریبان]بیرون آورد، سفید [و درخشان] برای بینندگان بود.[۹]
ب. خبر دادن پیامبر پیشین: اگر پیامبری، به طور روشن و صریح و بدون هیچ گونه ابهام، شخص دیگری را به عنوان پیامبر خدا معرفی کند، پیامبری آن شخص اثبات می شود; مانند معرفی هارون از سوی حضرت موسی(ع) .[۱۰]
ج. شواهد و قراین قطعی: گردآوری یک سلسله قراین و شواهد راهی دیگر برای اثبات نبوت مدعی نبوت است. این قراین باید به گونه ای باشد که انسان از مجموع آنها یقین پیدا کند، که مدعی نبوت فرستاده خداست.
قراینی که درباره پیامبران می تواند پی گیری شود، عبارت است از:
۱. بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی زهد و بی رغبتی او به مال و جاه و سوابق زندگی او در میان مردم;
۲. محیطی که از آن جا برخاسته است; به طور مسلم هر گاه از میان یک ملت درس نخوانده و دور از فرهنگ، مردی برخیزد که با نداشتن تحصیلات عادی، مردم را به پاکی و نیکی و نظام صحیح زندگی دعوت کند و مدعی نبوت باشد، گواه راستی اوست.
۳. رهاورد آیین او از نظر معارف و احکام; هر گاه سخنان او در باب معارف علمی با موازین عقل سلیم و فطرت پاک تطبیق کند و در شناسایی معارف از قبیل صفات خدا و آن چه مربوط به مبدأ و معاد است از صحیح ترین راه وارد شود و در بیان نظام های اخلاقی و اجتماعی، جامعه را به عالی ترین نظام، رهبری نماید و با طریقی دور از افراط و تفریط، فضایل انسانی و سجایای اخلاقی را میان پیروان خود پرورش دهد، آنان را از سوق به ناپاکی ها و صفات پست باز دارد، این محتویات خود می تواند گواه ارتباط او با خدا باشد.
۴. ثبات و پایداری در راه دعوت و مطابقت گفتارها با کردارهایش;
۵. بررسی روش و ابزارهایی که برای پیش برد آیین خود به کار می گیرد می تواند راست گویی یا دروغ گویی او را به اثبات رساند و وضع پیروان او نیز راهی برای شناخت نبوت اوست.[۱۱] هرگاه بیشتر نزدیکان و بستگان او که کاملا از وضع زندگی اش آگاهی دارند، به وی ایمان آوردند و یا غالب کسانی که به وی گرویده اند، از اهل خرد بوده، به پاکی و درستی میان مردم شناخته شوند، می توان نتیجه گرفت که او به راستی پیامبر خداست.
تمامی راه های یاد شده در مورد پیامبرگرامی اسلام(ص)فراهم بوده و نبوت و رسالت آن حضرت قطعی و یقینی است، که در پرسش های بعدی به آنها اشاره می کنیم.



۲- راه های اثبات نبوت حضرت محمد(ص)



الف) معجزه



معجزات حضرت محمد(ص)



معجزه های حضرت محمد(ص)را بیان کنید؟ چه معجزه هایی از آن در قرآن آمده است؟
بیشتر معجزه هایی که قرآن به آنها اشاره فرموده، مربوط به پیامبران پیشین است; معجزات پیامبر اسلام، بسیار است. قرآن کریم به برخی از آنها اشاره کرده که عبارتند از:
۱. شق القمر که در اولین آیه از سوره قمر به آن اشاره شده است. «شق القمر» یعنی اجزای قرص ماه از یک دیگر جدا و دو نیم شده، این آیه، به معجزه «شق القمر» که قبل از هجرت در مکه براساس پیشنهاد مشرکان مکه انجام شد، اشاره می کند.[۱۲]
۲. معراج پیامبر که در اولین آیه از سوره های اسراء (بنی اسرائیل) و نجم به آن اشاره شده است. خداوند، در یک شب، پیامبر را از مسجدالحرام به بیت المقدس و از آن جا به سوی آسمان ها به معراج برد.[۱۳]
۳. قرآن، خود از جمله معجزه هایی است که در بسیاری از آیات از جهات مختلفی به معجزه بودنش اشاره شده است. خداوند می فرماید: (قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرءان لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیرا );[۱۴] اگر جن و انس گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد; هر چند برخی از آنها پشتیبان برخی [دیگر]باشند.
اعجاز قرآن، در حدی است که خداوند، دیگران را به همانند آوری دعوت کرده است. ویژگی مهم این معجزه، جاویدان بودن آن تا روز قیامت است.
۴. هلاکت استهزاءکنندگان و دفع شر آنها از پیامبر اکرم(ص) ;[۱۵]
۵. تکثیر سپاه اسلام در چشم مشرکان قریش در جنگ بدر;[۱۶]
۶. فرود آمدن فرشتگان و کمک آنها به سپاه اسلام در جنگ بدر;[۱۷]
و … .[۱۸]



۱- شق القمر



آیا شق القمر صحت دارد؟
شق القمر (شکافته شدن ماه)، یکی از معجزه هایی مسلم و قطعی پیامبراکرم(ص)است و مطابق روایات مشهور، مشرکان نزد پیامبر خدا آمدند و گفتند: «اگر راست می گویی و تو پیامبر هستی، ماه را برای ما دو پاره کن.» حضرت فرمود: «اگر این کار را بکنم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. آن شب چهاردهم ماه بود. پیامبر از خداوند تقاضا کرد که آن چه را خواسته بودند به او بدهد. ناگهان ماه دو نیم شد و پیامبر(ص)آنها را یک یک صدا می زد و می فرمود: ببینید، و چیزی نگذشت که دو قطعه ماه به فرمان خدا به هم پیوست و دوباره به صورت اول برگشت.»
قرآن کریم هم به این معجزه اشاره کرده، می فرماید: «قیامت نزدیک شد [چون بعد از پیامبر اسلام، تا قیامت پیامبری نخواهد آمد] و ماه از هم شکافت * و هرگاه نشانه و معجزه ای را ببینند اعراض کرده، می گویند: این سحری مستمر است!* آنها آیات خدا را تکذیب و از هوای نفسشان پیروی کردند … .»[۱۹]
علامه طباطبائی(ره)در تفسیر المیزان، می گوید: این آیه (اقتربت الساعة و انشق القمر) به معجزه «شق القمر» پیامبر(ص)اشاره دارد که بنا به درخواست مشرکان در مکه و قبل از هجرت واقع شد.[۲۰]



۲- معراج



دلایل جسمانی بودن معراج پیامبر چیست؟ اگر پیامبر(ص) ، معراج های متعدد داشته اند، آیا همه جسمانی و روحانی بود یا فقط روحانی بوده است؟
برای روشن شدن پاسخ این پرسش، لازم است که به سه موضوع اشاره شود: الف) دیدگاه های موجود در کیفیت معراج و سیر رسول خدا(ص) ; ب) ادله اثبات جسمانی و روحانی بودن معراج; ج) آیا پیامبر اکرم(ص)یک معراج داشته یا بیشتر؟
الف) در چگونگی معراج، و سیر رسول خدا(ص)سه دیدگاه وجود دارد:
۱. رسول خدا با جسم و روح شریفش از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آن جا نیز با همان جسم و روح، به آسمان ها عروج نمود.
۲. آن حضرت، با روح و جسد تا بیت المقدس سیر فرمود و از آن جا، تنها با روح به آسمان ها عروج نمود.
۳. سیر پیامبر اکرم(ص)از ابتدا روحانی بوده نه جسمانی.
نظر اول، عقیده بسیاری از مفسران و علمای شیعه و اهل سنت است; از جمله شیخ طوسی در تبیان[۲۱]، مرحوم طبرسی در مجمع البیان[۲۲]، علامه مجلسی در بحارالانوار[۲۳] و … .
بسیاری مفسران اهل سنت نیز تصریح کرده اند که معراج، جسمانی و روحانی بوده است، از جمله: ابی صغیر، محمد بن جریر طبری[۲۴]، ابی حیان اندلسی[۲۵]، ابن کثیر[۲۶]، بیضاوی در انوار التنزیل[۲۷]، فخر رازی[۲۸]، سید قطب[۲۹]، مراغی[۳۰].
۲. علامه طباطبائی درباره معراج پیامبر(ص)فرموده اند: «ظاهر آیه و روایات، محفوف به قراینی است که آیه را دارای ظهور نسبت به آن جزئیات می کنند; ظهوری که به هیچ وجه قابل دفع نیست و با در نظر داشتن آن قراین، از آیه و روایات چنین استفاده می شود، که آن جناب، با روح و جسدش از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی رفته است، اما عروجش به آسمان ها از ظاهر آیات سوره نجم … و صریح روایات بسیاری بر می آید که این عروج واقع شده و به هیچ وجه نمی توان آن را انکار نمود، چیزی که هست ممکن است بگوییم که این عروج، با روح مقدسش بوده است، ولیکن نه آن طور که قائلین به معراج روحانی معتقدند، که به صورت رؤیای صادقه بوده است، چه اگر صرف رؤیا می بود، دیگر جا نداشت آیات قرآنی این قدر درباره آن اهمیت داده و سخن بگوید و در مقام اثبات کرامت درباره آن جناب برآید … ، بلکه مقصود از روحانی بودن آن این است که روح مقدس آن جناب، به ماورای این عالم مادی یعنی آن جایی که ملائکه مکرمین منزل دارند و اعمال بندگان بدان جا منتهی و اقدار از آن جا صادر می شود، عروج نموده و آن آیات کبرای پروردگارش را مشاهده و حقایق اشیا و نتایج اعمال برایش مجسم شده، ارواح انبیای عظام را ملاقات و با آنان گفتوگو کرده است، ملائکه کرام را دیده و با آنان صحبت نموده و آیات الهی را دیده که جز با عبارات «عرش» «مجب» «سراقات» تعبیر آنها ممکن نیست.[۳۱]
۳. عقیده گروهی به نام «جهمیه» است که قائل هستند معراج از ابتدا روحانی بوده است.[۳۲]
ب) ادله اثبات جسمانی و روحانی بودن معراج:
۱. از ظاهر آیه شریف: (سبحن الذی أسری بعبدهی لیلا من المسجد الحرام إلی المسجد الاقصا) که تعبیر به «عبده» فرموده، بیان گر این است که معراج، در بیداری بوده نه در خواب; جسمانی بوده نه روحانی. بیشتر مفسران که معراج را جسمانی و روحانی می دانند، به این دلیل اشاره کرده اند; از جمله آیت الله جوادی آملی، فرموده اند: خداوند می فرماید: «اسری بعبده» و نفرموده «بروحه». «عبد» همان مجموع جسم و روح است، ظاهر این است که عروج در بیداری صورت گرفته، نه در خواب; به تعبیر علامه طباطبائی(ره)فخر این نیست که انسان عروج را خواب ببیند; این خواب را دیگران نیز می بینند … ، سپس فرمود: «سیر بدنی آن حضرت، هرگز به معنای خروج از عالم طبیعت و ورود به ماورای طبیعت نخواهد بود، زیرا آسمان، مانند زمین موجودی مادی و طبیعی بوده و احکام طبیعت به هر یک از آنها جاری است.»[۳۳]
۲. انکار مشرکان و واکنش شدید آنان: وقتی رسول خدا، جریان معراج را برای مردم تعریف کرد، مشرکان به شدت آن را انکار کرده و گفتند: چنین امری امکان ندارد و از همین راه، شروع به کوبیدن رسول خدا کردند و این امر دلیل است که معراج جسمانی بوده، پیامبر، هرگز مدعی خواب یا مکاشفه روحانی نبوده است; در ضمن جمعی از مفسران به این دلیل اشاره کرده اند; از جمله آیت الله مکارم شیرازی[۳۴] و ابن کثیر[۳۵] و بیضاوی[۳۶] از مفسران اهل سنت.
۳. اگر ما باور کنیم که قدرت خدا بی نهایت است و بر هر امری که از نظر عقلی محال نباشد، تعلق می گیرد، جسمانی بودن معراج به خوبی ثابت می شود. در قرآن مجید، نمونه های فراوانی از امور خارق العاده که بیان گر قدرت نامتناهی خدا است، بیان شده; از جمله آوردن تخت بلقیس، از سرزمین یمن به فلسطین در کمتر از یک چشم به هم زدن.[۳۷]
بیضاوی از مفسران اهل سنت می گوید: «امروز ثابت شده که اجسام در قبول اعراض، مساوی اند، و از آن جا که قدرت خدا بر هر امر ممکنی تعلق می گیرد، خدا قادر است که حرکت سریع [که یک نوع عرض است] در بدن پیامبر یا هر کس که بدن آن حضرت را حمل کند، ایجاد نماید».[۳۸]
ج در مورد این که پیامبر یک معراج داشته یا بیشتر، از آیات و روایات استفاده می شود که پیامبر اکرم(ص) ، معراج های متعدد داشته است. از آیات سوره نجم، اثبات دو معراج برای پیامبر قطعی است: (و لقد رءاه نزلة أخری * عند سدرة المنتهی );[۳۹] پیامبر(ص)و جبرئیل امین را مرتبه دیگری در نزد سدرة المنتهی دید. در آیات پیش از این آمده است: (ثم دنا فتدلی * فکان قاب قوسین أو أدنی );[۴۰] پیامبر نزدیک شد، سپس نزدیک شد، به اندازه دو کمان یا نزدیک تر. در روایتی از امام صادق(ع)آمده است: ابوبصیر از آن حضرت پرسید: رسول خدا(ص)را چند نوبت به معراج بردند، فرمود: دو نوبت.
الف) هنگامی که پیامبر اکرم(ص)به معراج رفتند از چند آسمان گذشتند؟ب) در این آسمان ها با چه کسانی ملاقات داشتندج) در این سفر آیا خداوند با پیامبر صحبت کرده اند؟ با چه زبانی و لهجه ای؟
الف) قرآن مجید در سوره های «اسراء و نجم» به واقعه معراج پیامبر اکرم(ص) پرداخته است. در ذیل آیات معراج، روایات به طور مفصل جریان معراج را توضیح داده اند. در این روایات آمده است که پیامبر اکرم در معراج از آسمان های هفت گانه عبور کردند و به مقام قرب خداوند، رسیدند; (ثم دنا فتدلی * فکان قاب قوسین أو أدنی )[۴۱]
ب) مشهور است که پیامبر اکرم بیش از یک بار به معراج رفتند، لذا محتوای روایاتی نیز که به جریان معراج پرداخته اند متفاوت است. به علت پرهیز از طولانی شدن پاسخ، در این جا به اختصار روایتی را ذکر کرده، مطالعه و بررسی بیشتر را به آدرس هایی که در پاورقی می آید ارجاع می دهیم.
در روایتی از پیامبر اکرم(ص)آمده است: …[ پس از نماز در بیت المقدس] جبرئیل مرا به آسمان بالا صعود داده، عجایب و ملکوتش را دیدم. ملائکه آن جا به من سلام کردند. آن گاه جبرئیل مرا به آسمان دوم بالا برد، در آن جا عیسی بن مریم و یحیی ابن زکریا را ملاقات کردم، سپس به آسمان سوم عروجم داد، در آن جا یوسف را دیدم. پس مرا به آسمان چهارم بالا برد در آن جا ادریس را دیدم، پس به آسمان پنجم برد، در آن جا هارون را دیدم، پس به آسمان ششم برد، در آن جا افراد بسیاری دیدم که موج می زدند. پس به آسمان هفتم عروجم داد در آن جا خلقی و فرشتگانی دیدم.
[در روایت دیگری آمده است در آسمان ششم حضرت موسی و در آسمان هفتم حضرت ابراهیم را دیدم.]
پیامبر(ص)می افزایند: از آسمان هفتم هم گذشته به اعلی علیین رفتیم و اعلی علیین را وصف نموده، در آخر می فرمایند: پروردگارم با من سخن گفت و من با پروردگارم سخن گفتم. بهشت و دوزخ را دیدم و عرش سدرة المنتهی را دیده، به مکه بازگشتم.[۴۲]
ج) روایات معراج، سخن گفتن خداوند متعال را با پیامبر اکرم تأیید می کنند. از آن جا که پیامبر اکرم(ص)عرب زبان بود، تکلم خداوند با ایشان عربی و با صدایی شبیه صدای حضرت علی(ع)بود. در روایتی آمده است:
«از پیامبر اکرم(ص)سؤال شد، در شب معراج، خداوند با چه زبانی با شما سخن گفت؟ حضرت فرمود: با زبان [صدای]حضرت علی(ع)و می افزایند: به خداوند عرض کردم خدایا تو با من صحبت کردی یا حضرت علی(ع) ؟ خداوند فرمود: من موجودی هستم نه مانند اشیا و موجودات دیگر، با مردم مقایسه نمی شوم. با صفات و ویژگی های اشیا توصیف نمی گردم. تو را از نورم و علی(ع)را از نور تو آفریدم. از درون قلبت مطلع شدم. محبوب تر از علی(ع)را نزدت نیافتم; پس با زبان حضرت علی(ع)با تو صحبت کردم، تا قلبت مطمئن شود.»[۴۳]
معراج پیامبر(ص)چگونه با دانش روز می سازد؟ لطفا با توجه به آیات قرآن پاسخ دهید.
بی تردید، مسئله معراج، جنبه عادی نداشته و امری خارق العاده بوده و با استفاده از نیرو و قدرت بی پایان خداوند متعال صورت گرفته است و همه معجزه هایی پیامبران الهی از همین گونه اند: (بدیع السمو ت و الارض و إذا قضی أمرا فإنما یقول لهو کن فیکون );[۴۴] هستی بخش آسمان ها و زمین اوست! و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها می گوید «موجود باش!» و آن، فوری موجود می شود. ( … ان الله علی کل شیء قدیر );[۴۵] … خدا بر همه چیز تواناست.
بنابراین، معراج پیامبر گرامی(ص)از مقوله قدرت خداوند و امور خارق العاده بوده و با قوانین و سنن علمی و عادی و علوم تجربی قابل تحلیل نیست. یعنی علم بشری قادر نیست در حوزه معجزات و امور خارق العاده الهی وارد شود و درباره نفی و یا اثبات آن نظری ارائه کند. هر چند که فی حد نفسه انجام آن کار، محال عقلی نیست.[۴۶]
هدف از معراج پیامبر(ص)چه بود؟
معراج، جریان عروج پیامبر(ص)به آسمان است که تعدادی از آیات قرآن، آن را بازگو کرده است.
از آیات و احادیث استفاده می شود که هدف از معراج پیامبر(ص)سه چیز بوده است: ۱- بزرگداشت فرشتگان; ۲- دیدن عجایب و اسرار آفرینش; ۳- بازگو کردن آن برای مردم.
حضرت امام صادق(ع)می فرمایند: «همانا خداوند هرگز دارای مکان و زمان نیست، ولی خدا می خواست فرشتگان و ساکنان آسمان هایش را با گام نهادن پیامبر(ص) به میان آنها،مورد احترام و تجلیل قرار دهد و نیز می خواست شگفتی های عظمتش را به پیامبرش نشان دهد، تا او پس از بازگشت برای مردم بازگو کند».[۴۷]
نکته قابل توجه این است که جریان معراج تازگی نداشته، بلکه درباره بعضی از پیامبران پیشین البته به صورت محدود نیز این امر واقع شده است; مانند: معراج حضرت عیسی(ع) .[۴۸]
قرآن کریم درباره معارج پیامبر به آسمان ها و مشاهده های آن حضرت می فرماید: و بار دیگر او [جبرئیل] مشاهده کرد، نزد سدرة المنتهی، که جنت المأوی در آن جا است، در آن هنگام که چیزی [نور خیره کننده ای] سدرة المنتهی را پوشانده و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود، او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد.[۴۹]
بنابراین، پیامبر گرامی(ص)در آسمان ها گفتوگوها و مشاهدات بسیاری داشتند.[۵۰]در معراج پیامبر گرامی(ص) ، درس های بسیار آموزنده ای وجود دارد که ذکر آنها در این مختصر نمی گنجد.[۵۱]



۳- مباهله



«مباهله» یعنی چه؟ آیه مباهله، نام سوره، علت این که آیه را مباهله نامیده اند بیان کنید.
«مباهله» در اصل از ماده «بهل» (بر وزن اهل) به معنای «رها کردن» و «قید و بند را از چیزی برداشتن» است و به همین جهت هنگامی که حیوانی را به حال خود واگذارند و پستان آن را در کیسه قرار ندهند، تا نوزادش بتواند به آزادی شیر بنوشد، به آن «باهل» می گویند و «ابتهال» در دعا به معنای تضرع و واگذاری کار به خدا است و اگر گاهی آن را به معنای «هلاکت و لعن و دوری از خدا» گرفته اند، نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار نمودن بنده به حال خود، این نتایج را به همراه دارد.[۵۲]
آیه مباهله، در سوره آل عمران، آیه ۶۱ آمده است. مفسران گفته اند: این آیه، درباره هیئت نجرانی و همراهان آنها نازل شده است که پیامبر، آنها را به مباهله دعوت کرد. آنها تا فردای آن روز از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیت های نجران، اسقف (روحانی بزرگشان) به آنها گفت: شما فردا به محمد نگاه کنید. اگر با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمده بود، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد، با او مباهله کنید. فردای آن روز، پیامبر آمد، در حالی که دست علی بن ابی طالب را گرفته و حسن و حسین(ع)پیش روی او راه می رفتند و فاطمه(س)پشت سرش بود. نصاری نیز بیرون آمدند، در حالی که اسقف آنها پیشاپیش آنان قرار داشت. اسقف، درباره همراهان پیامبر سؤال کرد. به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوب ترین خلق خدا نزد اوست و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی(ع)هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه است که عزیزترین مردم نزد او و نزدیک ترین افراد به قلب اوست … . اسقف گفت: من مردی را می بینم که در مباهله با کمال جرأت اقدام می کند و گمان می کنم راست گو باشد که در این صورت، به خدا، یک سال بر ما نخواهد گذشت، درحالی که در تمام دنیا، یک نصرانی وجود نداشته باشد که آب بنوشد، و عرض کرد: ای ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمی کنیم، بلکه مصالحه می نماییم و پیامبر(ص) با آنها مصالحه کرد.[۵۳]






[۱] بقره، آیه ۱۱۹.
[۲] نساء، آیه ۷۹.
[۳] رعد، آیه ۳۰.
[۴] احزاب، آیه ۴۵.
[۵] فاطر، آیه ۲۴.
[۶] هم چنین ر.ک: (نساء، آیه ۸۰)، (اسراء، آیه ۵۴، ۱۰۵)، (انبیا، آیه ۱۰۷)، (فرقان، آیه ۵۶)، (سبأ، آیه ۲۸)، (شوری، آیه ۴۸)، (بقره، آیه ۱۴۷)، (انعام، آیه ۳۷)، (توبه، آیه ۳۳، ۱۲۸، ۱۲۹)، (صف، آیه ۶)، (حجر، آیه ۸۹، ۹۰، ۹۱)، (نحل، آیه ۴۴، ۸۹، ۱۲۳); جهت اطلاع بیشتر ر.ک: خلیل الله صبری، طبقات آیات، ص ۵۱ ۱۲۵.
[۷] آل عمران، آیه ۱۶۴.
[۸] ر.ک: بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۲۱; سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، مدخل بعثت پیغمبر اسلام; حیوة القلوب، ج ۲ و برای آگاهی بیشتر از چگونگی و فلسفه بعثت ر.ک: پیام قرآن، ج ۷، ص ۱۸۵۳.
[۹] نیز بنگرید آیات ۴۹ آل عمران، ۷۳ و ۱۳۲ و ۱۳۳ اعراف، ۲۸ هود و … .
[۱۰] ر.ک: آیات ۲۹ تا ۳۲ و آیه ۳۶ سوره طه.
[۱۱] برای آگاهی بیشتر ر.ک: جعفر سبحانی، الهیات و معارف اسلامی، ص ۲۰۷ ۲۱۷ / پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۶۳۳۱۵.
[۱۲] ر.ک: المیزان، ج ۱۹، ص ۵۷ ۶۲.
[۱۳] ر.ک: همان، ج ۱۳، ص ۳۲; همان و فضل طبرسی، مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۰۹.
[۱۴] اسراء، آیه ۸۸.
[۱۵] حجر، آیه ۹۵.
[۱۶] انفال، آیه ۴۳ و ۴۴.
[۱۷] انفال، آیه ۹.
[۱۸] ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۱۰۳ ۱۰۹ و ۱۸۷ ۱۹۲.
[۱۹] قمر، آیه ۱ ۳.
[۲۰] ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۸، ص ۳۱۷ ۳۲۷; المیزان و تفسیر نمونه، ذیل آیات ۱ ۳ سوره قمر.
[۲۱] شیخ الطوسی، تفسیر تبیان، ج ۶، ص ۴۴۶.
[۲۲] فضل طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۱.
[۲۳] بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۸۹.
[۲۴] طبری، تفسیر طبری، ج ۸، ص ۱۶.
[۲۵] ابی حیان اندلسی، النهر الماد من البحر المحیط، ج ۳، ص ۵۳۸.
[۲۶] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵.
[۲۷] تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۲۹۱.
[۲۸] تفسیر کبیر، ج ۱۹ و ۲۰ و ۲۱، ص ۲۹۶.
[۲۹] سید قطب، تفسیر فی ظلال القرآن، ج ۵، ص ۳۰۲.
[۳۰] تفسیر مراغی، ج ۱۳، ص ۳۲.
[۳۱] المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج ۱۳، ص ۴۰.
[۳۲] محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج ۳، ص ۲۲۱.
[۳۳] عبدالله جوادی، تفسیر موضوعی، ج ۹، ص ۷۱.
[۳۴] تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۱۵.
[۳۵] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، همان.
[۳۶] تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۲۹۱.
[۳۷] نمل، آیه ۴۰ و نیز ر.ک: تفسیر نمونه، همان.
[۳۸] تفسیر بیضاوی، همان.
[۳۹] نجم، آیه ۱۳و۱۴.
[۴۰] نجم، آیه ۸و۹.
[۴۱] نجم، آیه ۸۹.
[۴۲] ر.ک: عبد علی عروسی حویزی، نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۱۶۱۵۲ و المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج ۱۳، ص ۱۰۵۷.
[۴۳] محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۷.
[۴۴] بقره، آیه ۱۱۷.
[۴۵] بقره، آیه ۲۰.
[۴۶] ر.ک: المیزان، ج ۱۳، ص ۲۴۳۴.
[۴۷] محمد محمدی اشتهاردی، سیمای معراج پیامبر(ص) و آن از تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۰.
[۴۸] نساء، آیه ۱۵۸.
[۴۹] نجم، آیه ۱۳۱۸.
[۵۰] برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۴۹۵۵۱۲.
[۵۱] در این زمینه، ر.ک: المیزان، ج ۱۳، ابتدای سوره اسراء; حیوة القلوب،و محمد محمدی اشتهاردی، ج ۲، سیمای معراج پیامبر(ص).
[۵۲] ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۴۳۷ ۴۳۸ و راغب، مفردات، واژه «بهل».
[۵۳] تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۷۸ و ۵۷۹.



http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/porsemanbooks/Books/۳/۱۸.htm


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «بعثت حضرت محمد(ص)در قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.