سوره ای که خواندنش بالاترین درجه بهشت را برایتان به ارمغان می آورد + صوت آیات



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره «صافات» سی و هفتمین سوره قرآن است و در جزء بیست و سوم آن قرار دارد.

این سوره درباره توحید، تهدید مشرکان و بشارت مؤمنان سخن می گوید و داستان ذبح اسماعیل و بخشی از تاریخ زندگی پیامبران الهی مانند حضرت نوح (ع)، ابراهیم (ع)، اسحاق (عموسی (ع)، هارون (عالیاس (علوط (ع) و یونس (ع) در آن آمده است.

از آیات مشهور این سوره آیه «سلام علی إل یاسین» است که به صورت «آل یاسین» نیز خوانده شده و گفته شده منظور از آل یاسین، اهل بیت پیامبرند.

امام صادق (ع) درباره فضیلت خواندن سوره صافات می فرماید: اگر کسی هر جمعه سوره صافات را بخواند، از هر آفتی در امان خواهد بود و در دنیا بلا ها از او دفع می شود و روزی او در دنیا به بیشترین حد ممکن خواهد رسید و شیطان هیچ آسیبی به مال و فرزندان و بدنش نخواهد رساند و اگر در شب یا روزی که این سوره را خوانده بمیرد، شهید مبعوث خواهد شد و خداوند او را همراه شهدا به بالاترین درجه بهشت وارد خواهد کرد.

فایل صوتی تلاوت سوره صافات با صدای محمد صدیق منشاوی

متن سوره صافات همراه با ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدای بخشاینده مهربان

و الصافات صفا ﴿١

سوگند به صف بستگان که صفی با شکوه بسته اند (۱)

فالزاجر ات زجر ا ﴿٢

و به زجرکنندگان که به سختی زجر می کنند (۲)

فالتالیات ذکر ا ﴿٣

و به تلاوت کنندگان آیات الهی! (۳)

إن إلٰهکم لواحد ﴿٤

که قطعا معبود شما یگانه است! (۴)

ر ب السماوات و الأر ض و ما بینهما و ر ب المشار ق ﴿٥

پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها! (۵)

إنا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب ﴿٦

ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم! (۶)

و حفظا من کل شیطان مار د ﴿٧

و آن را از هر شیطان سرکشی نگاه داشتیم! (۷)

لا یسمعون إلی الملإ الأعلیٰ و یقذفون من کل جانب ﴿٨

به طوری که نمی توانند به انبوه فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوی پرتاب می شوند (۸)

دحور ا ۖ و لهم عذاب واصب ﴿٩

با شدت به دور رانده می شوند و برایشان عذابی دایم است (۹)

إلا من خطف الخطفة فأتبعه شهاب ثاقب ﴿١٠

مگر کسی که از سخن بالاییان یکباره استراق سمع کند که شهابی شکافنده از پی او می تازد! (۱۰)

فاستفتهم أهم أشد خلقا أم من خلقنا ۚ إنا خلقناهم من طین لازب ﴿١١

پس، از کافران بپرس: آیا ایشان از نظر آفرینش سخت ترند یا کسانی که در آسمانها خلق کردیم؟ ما آنان را از گلی چسبنده پدید آوردیم (۱۱)

بل عجبت و یسخر ون ﴿١٢

بلکه عجب می داری و آنها ریشخند می کنند! (۱۲)

و إذا ذکر وا لا یذکر ون ﴿١٣

و چون پند داده شوند عبرت نمی گیرند (۱۳)

و إذا ر أوا آیة یستسخر ون ﴿١٤

و چون آیتی ببینند به ریشخند می پردازند! (۱۴)

و قالوا إن هٰذا إلا سحر مبین ﴿١٥

و می گویند: این جز سحری آشکار نیست (۱۵)

أإذا متنا و کنا تر ابا و عظاما أإنا لمبعوثون ﴿١٦

آیا چون مردیم و خاک و استخوانهای خرد گردیدیم آیا راستی برانگیخته می شویم؟ (۱۶)

أوآباؤنا الأولون ﴿١٧

و همین طور پدران اولیه ما؟! (۱۷)

قل نعم و أنتم داخر ون ﴿١٨

بگو: آری! در حالی که شما خوارید! (۱۸)

فإنما هی زجر ة واحدة فإذا هم ینظر ون ﴿١٩

و آن تنها یک فریاد است و بس! و بناگاه آنان به تماشا خیزند! (۱۹)

و قالوا یا ویلنا هٰذا یوم الدین ﴿٢٠

و می گویند: ای وای بر ما! این است روز جزا! (۲۰)

هٰذا یوم الفصل الذی کنتم به تکذبون ﴿٢١

این است همان روز داوری که آن را تکذیب می کردید! (۲۱)

احشر وا الذین ظلموا و أزواجهم و ما کانوا یعبدون ﴿٢٢

کسانی را که ستم کرده اند با همردیفانشان و آنچه غیر از خدا می پرستیده اند (۲۲)

من دون الله فاهدوهم إلیٰ صر اط الجحیم ﴿٢٣

گرد آورید و به سوی راه جهنم رهبری شان کنید! (۲۳)

وقفوهم ۖ إنهم مسئولون ﴿٢٤

و بازداشتشان نمایید که آن ها مسؤولند! (۲۴)

ما لکم لا تناصر ون ﴿٢٥

شما را چه شده است که همدیگر را یاری نمی کنید؟! (۲۵)

بل هم الیوم مستسلمون ﴿٢٦

نه!بلکه امروز آنان از در تسلیم درآمدگانند! (۲۶)

و أقبل بعضهم علیٰ بعض یتساءلون ﴿٢٧

و بعضی روی به بعضی دیگر می آورند و از یکدیگر می پرسند! (۲۷)

قالوا إنکم کنتم تأتوننا عن الیمین ﴿٢٨

و می گویند: شما ظاهرا از در راستی با ما درمی آمدید و خود را حق به جانب می نمودید! (۲۸)

قالوا بل لم تکونوا مؤمنین ﴿٢٩

متهمان می گویند: نه! بلکه با ایمان نبودید (۲۹)

و ما کان لنا علیکم من سلطان ۖ بل کنتم قوما طاغین ﴿٣٠

و ما را بر شما هیچ تسلطی نبود بلکه خودتان سرکش بودید (۳۰)

فحق علینا قول ر بنا ۖ إنا لذائقون ﴿٣١

پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد ما واقعا باید عذاب را بچشیم! (۳۱)

فأغویناکم إنا کنا غاوین ﴿٣٢

و شما را گمراه کردیم زیرا خودمان گمراه بودیم! (۳۲)

فإنهم یومئذ فی العذاب مشتر کون ﴿٣٣

پس در حقیقت آنان در آن روز در عذاب شریک یکدیگرند! (۳۳)

إنا کذٰلک نفعل بالمجر مین ﴿٣٤

آری ما با مجرمان چنین رفتار می کنیم! (۳۴)

إنهم کانوا إذا قیل لهم لا إلٰه إلا الله یستکبر ون ﴿٣٥

چرا که آنان بودند که وقتی به ایشان گفته می شد: خدایی جز خدای یگانه نیست تکبر می ورزیدند! (۳۵)

و یقولون أئنا لتار کو آلهتنا لشاعر مجنون ﴿٣٦

و می گفتند:آیا ما برای شاعری دیوانه دست از خدایانمان برداریم؟! (۳۶)

بل جاء بالحق و صدق المر سلین ﴿٣٧

ولی نه! او حقیقت را آورده و فرستادگان را تصدیق کرده است (۳۷)

إنکم لذائقو العذاب الألیم ﴿٣٨

در واقع شما عذاب پر درد را خواهید چشید! (۳۸)

و ما تجزون إلا ما کنتم تعملون ﴿٣٩

و جز آنچه می کردید جزا نمی یابید! (۳۹)

إلا عباد الله المخلصین ﴿٤٠

مگر بندگان پاکدل خدا! (۴۰)

أولٰئک لهم ر زق معلوم ﴿٤١

آنان روزی معین خواهند داشت (۴۱)

فواکه ۖ و هم مکر مون ﴿٤٢

انواع میوه ها! و آنان مورد احترام خواهند بود (۴۲)

فی جنات النعیم ﴿٤٣

در باغهای پر نعمت! (۴۳)

علیٰ سر ر متقابلین ﴿٤٤

بر سریر ها در برابر همدیگر می نشینند (۴۴)

یطاف علیهم بکأس من معین ﴿٤٥

با جامی از باده ناب پیرامونشان به گردش درمی آیند (۴۵)

بیضاء لذة للشار بین ﴿٤٦

باده ای سخت سپید که نوشندگان را لذتی خاص می دهد (۴۶)

لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون ﴿٤٧

نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستی و فرسودگی می افتند! (۴۷)

و عندهم قاصر ات الطر ف عین ﴿٤٨

و نزدشان دلبرانی فروهشته نگاه و فراخ دیده باشند! (۴۸)

کأنهن بیض مکنون ﴿٤٩

از شدت سپیدی گویی تخم شتر مرغ زیر پرند! (۴۹)

فأقبل بعضهم علیٰ بعض یتساءلون ﴿٥٠

پس برخی شان به برخی روی نموده و از همدیگر پرس وجو می کنند (۵۰)

قال قائل منهم إنی کان لی قر ین ﴿٥١

گوینده ای از آنان می گوید: راستی من در دنیا همنشینی داشتم (۵۱)

یقول أإنک لمن المصدقین ﴿٥٢

که به من می گفت: «آیا واقعا تو از باوردارندگانی؟ (۵۲)

أإذا متنا و کنا تر ابا و عظاما أإنا لمدینون ﴿٥٣

آیا وقتی مردیم و خاک و مشتی استخوان شدیم آیا واقعا جزا می یابیم؟ (۵۳)

قال هل أنتم مطلعون ﴿٥٤

مومن می پرسد: آیا شما اطلاع دارید کجاست؟ (۵۴)

فاطلع فر آه فی سواء الجحیم ﴿٥٥

پس اطلاع حاصل می کند و او را در میان آتش می بیند! (۵۵)

قال تالله إن کدت لتر دین ﴿٥٦

و می گوید: به خدا سوگند چیزی نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازی (۵۶)

و لولا نعمة ر بی لکنت من المحضر ین ﴿٥٧

و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآینه من نیز از احضارشدگان بودم (۵۷)

أفما نحن بمیتین ﴿٥٨

و از روی شوق می گوید:آیا دیگر روی مرگ نمی بینیم (۵۸)

إلا موتتنا الأولیٰ و ما نحن بمعذبین ﴿٥٩

جز همان مرگ نخستین خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهیم شد؟! (۵۹)

إن هٰذا لهو الفوز العظیم ﴿٦٠

راستی که این همان کامیابی بزرگ است! (۶۰)

لمثل هٰذا فلیعمل العاملون ﴿٦١

برای چنین پاداشی باید کوشندگان بکوشند (۶۱)

أذٰلک خیر نزلا أم شجر ة الزقوم ﴿٦٢

آیا از نظر پذیرایی این بهتر است یا درخت زقوم؟! (۶۲)

إنا جعلناها فتنة للظالمین ﴿٦٣

در حقیقت ما آن را برای ستمگران مایه آزمایش و عذابی گردانیدیم (۶۳)

إنها شجر ة تخر ج فی أصل الجحیم ﴿٦٤

آن، درختی است که از قعر آتش سوزان می روید (۶۴)

طلعها کأنه ر ءوس الشیاطین ﴿٦٥

میوه اش گویی چون کله های شیاطین است (۶۵)

فإنهم لآکلون منها فمالئون منها البطون ﴿٦٦

پس دوزخیان حتما از آن می خورند و شکم ها را از آن پر می کنند (۶۶)

ثم إن لهم علیها لشوبا من حمیم ﴿٦٧

سپس ایشان را بر سر آن آمیغی از آب جوشان است (۶۷)

ثم إن مر جعهم لإلی الجحیم ﴿٦٨

آنگاه بازگشتشان بی گمان به سوی دوزخ است (۶۸)

إنهم ألفوا آباءهم ضالین ﴿٦٩

آن ها پدران خود را گمراه یافتند (۶۹)

فهم علیٰ آثار هم یهر عون ﴿٧٠

پس ایشان به دنبال آن ها می شتابند! (۷۰)

و لقد ضل قبلهم أکثر الأولین ﴿٧١

و قطعا پیش از آن ها بیشتر پیشینیان به گمراهی افتادند (۷۱)

و لقد أر سلنا فیهم منذر ین ﴿٧٢

و حال آنکه مسلما در میانشان هشداردهندگانی فرستادیم (۷۲)

فانظر کیف کان عاقبة المنذر ین ﴿٧٣

پس ببین فرجام هشدارداده شدگان چگونه بود! (۷۳)

إلا عباد الله المخلصین ﴿٧٤

به استثنای بندگان پاکدل خدا! (۷۴)

و لقد نادانا نوح فلنعم المجیبون ﴿٧٥

و نوح ما را ندا داد و چه نیک اجابت کننده بودیم! (۷۵)

و نجیناه و أهله من الکر ب العظیم ﴿٧٦

و او و کسانش را از اندوه بزرگ رهانیدیم (۷۶)

و جعلنا ذر یته هم الباقین ﴿٧٧

و تنها نسل او را باقی گذاشتیم (۷۷)

و تر کنا علیه فی الآخر ین ﴿٧٨

و در میان آیندگان آوازه نیک او را بر جای گذاشتیم (۷۸)

سلام علیٰ نوح فی العالمین ﴿٧٩

درود بر نوح در میان جهانیان! (۷۹)

إنا کذٰلک نجزی المحسنین ﴿٨٠

ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم (۸۰)

إنه من عبادنا المؤمنین ﴿٨١

به راستی او از بندگان مؤمن ما بود (۸۱)

ثم أغر قنا الآخر ین ﴿٨٢

سپس دیگران را غرق کردیم (۸۲)

و إن من شیعته لإبر اهیم ﴿٨٣

و بی گمان ابراهیم از پیروان اوست (۸۳)

إذ جاء ر به بقلب سلیم ﴿٨٤

آنگاه که با دلی پاک به پیشگاه پروردگارش آمد (۸۴)

إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون ﴿٨٥

چون به پدر خوانده و قوم خود گفت: چه می پرستید؟ (۸۵)

أئفکا آلهة دون الله تر یدون ﴿٨٦

آیا غیر از آنها به دروغ خدایانی دیگرمی خواهید؟! (۸۶)

فما ظنکم بر ب العالمین ﴿٨٧

پس گمانتان به پروردگار جهان ها چیست؟ (۸۷)

فنظر نظر ة فی النجوم ﴿٨٨

پس نظری به ستارگان افکند (۸۸)

فقال إنی سقیم ﴿٨٩

و گفت: من کسالت دارم! (۸۹)

فتولوا عنه مدبر ین ﴿٩٠

پس پشت کنان از او روی برتافتند! (۹۰)

فر اغ إلیٰ آلهتهم فقال ألا تأکلون ﴿٩١

تا نهانی به سوی خدایانشان رفت و به ریشخند گفت: آیا غذا نمی خورید؟ (۹۱)

ما لکم لا تنطقون ﴿٩٢

شما را چه شده که سخن نمی گویید؟! (۹۲)

فر اغ علیهم ضر با بالیمین ﴿٩٣

پس با دست راست بر سر آن ها زدن گرفت! (۹۳)

فأقبلوا إلیه یزفون ﴿٩٤

تا دوان دوان سوی او روی آور شدند (۹۴)

قال أتعبدون ما تنحتون ﴿٩٥

ابراهیم گفت: آیا آنچه را می تراشید، می پرستید؟ (۹۵)

و الله خلقکم و ما تعملون ﴿٩٦

با اینکه خدا شما و آنچه را که برمی سازید آفریده است! (۹۶)

قالوا ابنوا له بنیانا فألقوه فی الجحیم ﴿٩٧

گفتند: برایش کوره خانه ای بسازید و در آتشش بیندازید (۹۷)

فأر ادوا به کیدا فجعلناهم الأسفلین ﴿٩٨

پس خواستند به از نیرنگی زنند؛ و لی ما آنان را پست گردانیدیم (۹۸)

و قال إنی ذاهب إلیٰ ر بی سیهدین ﴿٩٩

و ابراهیم گفت: من به سوی پروردگارم رهسپارم زودا که مرا راه نماید! (۹۹)

ر ب هب لی من الصالحین ﴿١٠٠

ای پروردگار من! مرا فرزندی از شایستگان بخش (۱۰۰)

فبشر ناه بغلام حلیم ﴿١٠١

پس او را به پسری بردبار مژده دادیم (۱۰۱)

فلما بلغ معه السعی قال یا بنی إنی أر یٰ فی المنام أنی أذبحک فانظر ماذا تر یٰ ۚ قال یا أبت افعل ما تؤمر ۖ ستجدنی إن شاء الله من الصابر ین ﴿١٠٢

و وقتی با او به جایگاه «سعی» رسید، گفت: ای پسرک من! من در خواب چنین می بینم که تو را سر می برم پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت: ای پدر من! آنچه را ماموری بکن! ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهی یافت (۱۰۲)

فلما أسلما و تله للجبین ﴿١٠٣

پس وقتی هر دو تن دردادند و همدیگر را بدرود گفتندو پسر را به پیشانی بر خاک افکند (۱۰۳)

و نادیناه أن یا إبر اهیم ﴿١٠٤

او را ندا دادیم که ای ابراهیم! (۱۰۴)

قد صدقت الر ؤیا ۚ إنا کذٰلک نجزی المحسنین ﴿١٠٥

رویای خود را حقیقت بخشیدی! ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم! (۱۰۵)

إن هٰذا لهو البلاء المبین ﴿١٠٦

راستی که این همان آزمایش آشکار بود! (۱۰۶)

و فدیناه بذبح عظیم ﴿١٠٧

و او را در ازای قربانی بزرگی باز رهانیدیم (۱۰۷)

و تر کنا علیه فی الآخر ین ﴿١٠٨

و در میان آیندگان برای او آوازه نیک به جای گذاشتیم (۱۰۸)

سلام علیٰ إبر اهیم ﴿١٠٩

درود بر ابراهیم! (۱۰۹)

کذٰلک نجزی المحسنین ﴿١١٠

نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم (۱۱۰)

إنه من عبادنا المؤمنین ﴿١١١

در حقیقت، او از بندگان با ایمان ما بود (۱۱۱)

وب شر ناه بإسحاق نبیا من الصالحین ﴿١١٢

و او را به اسحاق که پیامبری از جمله شایستگان است مژده دادیم (۱۱۲)

و بار کنا علیه و علیٰ إسحاق ۚ و من ذر یتهما محسن و ظالم لنفسه مبین ﴿١١٣

و به او و به اسحاق برکت دادیم و از نسل آن دو برخی نیکوکار و برخی آشکارا به خود ستمکار بودند (۱۱۳)

و لقد مننا علیٰ موسیٰ و هار ون ﴿١١٤

و در حقیقت بر موسی و هارون منت نهادیم (۱۱۴)

و نجیناهما و قومهما من الکر ب العظیم ﴿١١٥

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ رهانیدیم (۱۱۵)

و نصر ناهم فکانوا هم الغالبین ﴿١١٦

و آنان را یاری دادیم تا ایشان غالب آمدند (۱۱۶)

و آتیناهما الکتاب المستبین ﴿١١٧

و آن دو را کتاب روشن دادیم (۱۱۷)

و هدیناهما الصر اط المستقیم ﴿١١٨

و هر دو را به راه راست هدایت کردیم (۱۱۸)

و تر کنا علیهما فی الآخر ین ﴿١١٩

و برای آن دو در میان آیندگان نام نیک به جای گذاشتیم (۱۱۹)

سلام علیٰ موسیٰ و هار ون ﴿١٢٠

درود بر موسی و هارون! (۱۲۰)

إنا کذٰلک نجزی المحسنین ﴿١٢١

ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم (۱۲۱)

إنهما من عبادنا المؤمنین ﴿١٢٢

زیرا آن دو از بندگان با ایمان ما بودند (۱۲۲)

و إن إلیاس لمن المر سلین ﴿١٢٣

و به راستی الیاس از فرستادگان ما بود (۱۲۳)

إذ قال لقومه ألا تتقون ﴿١٢٤

چون به قوم خود گفت: آیا پروا نمی دارید؟ (۱۲۴)

أتدعون بعلا و تذر ون أحسن الخالقین ﴿١٢٥

آیا بعل را می پرستید و بهترین آفرینندگان را وامی گذارید؟! (۱۲۵)

الله ر بکم و ر ب آبائکم الأولین ﴿١٢٦

یعنی:خدا را که پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست؟! (۱۲۶)

فکذبوه فإنهم لمحضر ون ﴿١٢٧

پس او را دروغگو شمردند و قطعا آن ها در آتش احضار خواهند شد (۱۲۷)

إلا عباد الله المخلصین ﴿١٢٨

مگر بندگان پاکدین خدا (۱۲۸)

و تر کنا علیه فی الآخر ین ﴿١٢٩

و برای او در میان آیندگان آوازه نیک به جای گذاشتیم (۱۲۹)

سلام علیٰ إل یاسین ﴿١٣٠

درود بر پیروان الیاس! (۱۳۰)

إنا کذٰلک نجزی المحسنین ﴿١٣١

ما نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم (۱۳۱)

إنه من عبادنا المؤمنین ﴿١٣٢

زیرا او از بندگان با ایمان ما بود (۱۳۲)

و إن لوطا لمن المر سلین ﴿١٣٣

و در حقیقت لوط از زمره فرستادگان بود (۱۳۳)

إذ نجیناه و أهله أجمعین ﴿١٣٤

آنگاه که او و همه کسانش را رهانیدیم (۱۳۴)

إلا عجوزا فی الغابر ین ﴿١٣٥

جز پیرزنی که در میان باقی ماندگان و خاکسترشدگان بود (۱۳۵)

ثم دمر نا الآخر ین ﴿١٣٦

سپس دیگران را هلاک کردیم (۱۳۶)

و إنکم لتمر ون علیهم مصبحین ﴿١٣٧

و در حقیقت شما بر آنان صبحگاهان (۱۳۷)

و باللیل ۗ أفلا تعقلون ﴿١٣٨

و شامگاهان می گذرید! آیا به فکر فرو نمی روید؟! (۱۳۸)

و إن یونس لمن المر سلین ﴿١٣٩

و در حقیقت یونس از زمره فرستادگان بود (۱۳۹)

إذ أبق إلی الفلک المشحون ﴿١٤٠

آنگاه که به سوی کشتی پر بگریخت! (۱۴۰)

فساهم فکان من المدحضین ﴿١٤١

پس سرنشینان با هم قرعه انداختند و یونس از باختگان شد (۱۴۱)

فالتقمه الحوت و هو ملیم ﴿١٤٢

او را به دریا افکندند و عنبرماهی او را بلعید در حالی که او نکوهشگر خویش بود! (۱۴۲)

فلولا أنه کان من المسبحین ﴿١٤٣

و اگر او از زمره تسبیح کنندگان نبود (۱۴۳)

للبث فی بطنه إلیٰ یوم یبعثون ﴿١٤٤﴾

قطعا تا روزی که برانگیخته می شوند در شکم آن ماهی می ماند! (۱۴۴)

فنبذناه بالعر اء و هو سقیم ﴿١٤٥

پس او را در حالی که ناخوش بود به زمین خشکی افکندیم! (۱۴۵)

و أنبتنا علیه شجر ة من یقطین ﴿١٤٦

و بر بالای سر او درختی از نوع کدوبن رویانیدیم (۱۴۶)

و أر سلناه إلیٰ مائة ألف أو یزیدون ﴿١٤٧

و او را به سوی یکصدهزار نفر از ساکنان نینوا یا بیشتر روانه کردیم (۱۴۷)

فآمنوا فمتعناهم إلیٰ حین ﴿١٤٨

پس ایمان آوردند و تا چندی برخوردارشان کردیم (۱۴۸)

فاستفتهم ألر بک البنات و لهم البنون ﴿١٤٩

پس از مشرکان جویا شو: آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است؟! (۱۴۹)

أم خلقنا الملائکة إناثا و هم شاهدون ﴿١٥٠

یا فرشتگان را مادینه آفریدیم و آنان شاهد بودند؟ (۱۵۰)

ألا إنهم من إفکهم لیقولون ﴿١٥١

هش دار که اینان از دروغ پردازی خود قطعا خواهند گفت (۱۵۱)

ولد الله و إنهم لکاذبون ﴿١٥٢

خدا فرزند آورده! در حالی که آن ها قطعا دروغگویانند! (۱۵۲)

أصطفی البنات علی البنین ﴿١٥٣

آیا خدا دختران را بر پسران برگزیده است؟ (۱۵۳)

ما لکم کیف تحکمون ﴿١٥٤

شما را چه شده؟ چگونه داوری می کنید؟ (۱۵۴)

أفلا تذکر ون ﴿١٥٥

آیا سر پند گرفتن ندارید؟! (۱۵۵)

أم لکم سلطان مبین ﴿١٥٦

یا دلیلی آشکار در دست دارید؟ (۱۵۶)

فأتوا بکتابکم إن کنتم صادقین ﴿١٥٧

پس اگر راست می گویید کتابتان را بیاورید (۱۵۷)

و جعلوا بینه و بین الجنة نسبا ۚ و لقد علمت الجنة إنهم لمحضر ون ﴿١٥٨

و میان خدا و جن ها پیوندی انگاشتند و حال آنکه جنیان نیک دانسته اند که برای حساب پس دادن خودشان احضار خواهند شد (۱۵۸)

سبحان الله عما یصفون ﴿١٥٩

خدا منزه است از آنچه در وصف می آورند (۱۵۹)

إلا عباد الله المخلصین ﴿١٦٠

به استثنای بندگان پاکدل خدا (۱۶۰)

فإنکم و ما تعبدون ﴿١٦١

در حقیقت شما و آنچه که شما آن را می پرستید (۱۶۱)

ما أنتم علیه بفاتنین ﴿١٦٢

بر ضد او گمراه گر نیستید (۱۶۲)

إلا من هو صال الجحیم ﴿١٦٣

مگر کسی را که به دوزخ رفتنی است! (۱۶۳)

و ما منا إلا له مقام معلوم ﴿١٦٤

و هیچ یک از ما فرشتگان نیست مگر اینکه برای او مقام و مرتبه ای معین است (۱۶۴)

و إنا لنحن الصافون ﴿١٦٥

و در حقیقت ماییم که برای انجام فرمان خدا صف بسته ایم (۱۶۵)

و إنا لنحن المسبحون ﴿١٦٦

و ماییم که خود تسبیح گویانیم (۱۶۶)

و إن کانوا لیقولون ﴿١٦٧

و مشرکان به تکید می گفتند (۱۶۷)

لو أن عندنا ذکر ا من الأولین ﴿١٦٨

اگر پند نامه ای از پیشینیان نزد ما بود (۱۶۸)

لکنا عباد الله المخلصین ﴿١٦٩

قطعا از بندگان خالص خدا می شدیم! (۱۶۹)

فکفر وا به ۖ فسوف یعلمون ﴿١٧٠

ولی وقتی قرآن آم به آن کافر شدند و زودا که بدانند! (۱۷۰)

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المر سلین ﴿١٧١

و قطعافرمان ما در باره بندگان فرستاده ما از پیش چنین رفته است (۱۷۱)

إنهم لهم المنصور ون ﴿١٧٢

که آنان بر دشمنان خودشان حتما پیروز خواهند شد (۱۷۲)

و إن جندنا لهم الغالبون ﴿١٧٣

و سپاه ما هر آینه غالب آیندگانند (۱۷۳)

فتول عنهم حتیٰ حین ﴿١٧٤

پس تا مدتی معین از آنان روی برتاب (۱۷۴)

و أبصر هم فسوف یبصر ون ﴿١٧٥

و آنان را بنگر که خواهند دید (۱۷۵)

أفبعذابنا یستعجلون ﴿١٧٦

آیا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟ (۱۷۶)

فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذر ین ﴿١٧٧

پس هشدارداده شدگان را آنگاه که عذاب به خانه آنان فرود آید چه بد صبحگاهی است! (۱۷۷)

و تول عنهم حتیٰ حین ﴿١٧٨

و از ایشان تا مدتی معین روی برتاب (۱۷۸)

و أبصر فسوف یبصر ون ﴿١٧٩

و بنگر که خواهند دید! (۱۷۹)

سبحان ر بک ر ب العزة عما یصفون ﴿١٨٠

منزه است پروردگار تو، پروردگار شکوهمند، از آنچه وصف می کنند (۱۸۰)

و سلام علی المر سلین ﴿١٨١

و درود بر فرستادگان! (۱۸۱)

و الحمد لله ر ب العالمین ﴿١٨٢

و ستایش ویژه خدا، پروردگار جهانهاست (۱۸۲)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «سوره ای که خواندنش بالاترین درجه بهشت را برایتان به ارمغان می آورد + صوت آیات» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.